قاچاق کودکان را جدی بگیریم
فاطمه اشرفی، مدیرعامل انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده، در یادداشتی دربارهی قاچاق کودکان که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
در سالهای اخیر با پدیده رو به رشد قاچاق کودکان در کشور مواجه هستیم. قاچاق کودکان پدیدهای است که در آن کودکان و نوجوانان (افراد زیر 18 سال) طی اتفاقاتی متقاعد میشوند، فریب میخورند و یا مجبور به ترک خانه خود میشوند و در این مسیر به نحوی از انحاء مورد سوء استفاده قرار میگیرند. این کودکان به صورت غیرقانونی و در نهایت به منظور انواع بهرهبرداریهای اقتصادی و حتی جنسی از مرزهای کشور خود عبور داده و به سایر کشورها وارد میکنند. در اینجا، قاچاقچیان انسان کنترل فیزیکی، جنسی و عاطفی کودکان را به دست میگیرند.
کسانی که مدارک جعل میکنند، کسانی که کار ترانزیت این کودکان را انجام میدهند، مقامات فاسدی که در این اقدام همراهی و یا چشمپوشی میکنند، کارفرمایان و افرادی که کودکان را مورد استثمار قرار میدهند همگی به نحوی در قاچاق کودک سهیم هستند. قاچاقچیان اغلب اعتماد کودکان و خانوادههای آنها را جلب میکنند و گاهی به تهدید و یا خشونت متوسل میشوند. نیازمندی و عدم آگاهی خانوادههای در معرض آسیب و به تبع کودکان آنها، این فرصت را برای سوء استفاده در اختیار قاچاقچیان انسان قرار میدهد. در این مسیر کودکان دسترسی به سرپرستان خود را از دست میدهند و از امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر الزامات رشد و پرورش دور میمانند. استثمار و قاچاق کودک موجب آسیب رسیدن به سلامتی، ایمنی و اخلاق کودک میشود. استثمار جنسی، سودجویی، ازدواج اجباری، بردهداری خانگی، کار اجباری، گدایی و ورود به ارتکاب جرایم مانند تولید و قاچاق مواد مخدر، فحشا و تولید پورنوگرافی با سوء استفاده از کودکان از اشکال مختلف قاچاق کودک است.
سازمان ملل متحد قاچاق انسان را بدین صورت تعریف میکند: « قاچاق انسان جرمی است که زنان، کودکان و مردان را با اهداف گوناگون از جمله کار اجباری و امور جنسی استثمار میکند.» طبق قوانین بین المللی قاچاق کودکان جنایت علیه بشریت و یک جرم اقتصادی نیز است و حتی ارادی یا داوطلبانه بودن آن هم موضوع مورد استثمار بودن کودک را باطل نمیکند. این موضوع در کنوانسیونهای متعددی به صراحت مورد تاکید قرار گرفته است. کنوانسیونهایی همچون:
- – مکمل کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرایم سازمان یافته بین المللی
- – کنوانسیون محو بدترین اشکال کار کودک سازمان جهانی کار
- – پروتکل سازمان ملل متحد برای جلوگیری، سرکوب و قاچاق انسان، به ویژه زنان و کودکان 2000
در تمامی مراحل قاچاق، کودکان شاهد انواع خشونت، محدودیتهای غیرقابل توجیه و آسیبهای ناشی از کار در دوران کودکی هستند و بر اساس کنوانسونهای مذکور بدترین اشکال کار کودک در زمره استثمار و قاچاق کودکان است.
بر اساس آمارهای «سازمان بین المللی مهاجرت» در سال 2015 هفت هزار نفر قربانی قاچاق و بهرهکشی شدهاند. از این تعداد 45 درصد را زنان و 13 درصد را کودکان تشکیل دادهاند.
در بررسی دلایل قاچاق انسان میتوان به جنگ، فقر، نقض حقوق بشر، تبعیض، تغییرات اقلیمی، بلایای طبیعی، نابرابری بین کشورها در زمینه تحصیلات و فرصتهای شغلی مختلف، تقاضا برای کار ارزان یا رایگان و یا نیروی کاری که بتواند به راحتی کنترل و مجبور به فعالیت جنایی شود، اشاره کرد. در سال 2015 بیش از 60 میلیون نفر که نیمی از آنان کودکان هستند، از شکنجه و تعقیب گریختهاند و در حال حاضر پناهنده و یا آواره داخلی هستند.
قاچاق میتواند آثار کوتاه مدت و بلندمدت بر زندگی کودکان داشته باشد و تاثیر آن میتواند در تمام طول عمرکودک ادامه داشته باشد. گاهی کودکان نمیفهمند که چه اتفاقی برای آنها افتاده، گاهی باور ندارند چه اتفاقی برایشان افتاده و یا گاهی از ترس در این رابطه با دیگران سخن نمیگویند. اطلاعرسانی در رابطه با نشانههای کودکان قاچاق شده میتواند در شناسایی و رهانیدن آنها مثمر ثمر باشد. برخی از این نشانهها به شرح زیر است:
- یتیم هستند و یا جدا از خانواده خود زندگی میکنند
- در محلهای بی کیفیت اقامت میکنند
- نمیدانند در کدام کشور یا شهر هستند
- مایل به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی و یا جایی که در آن زندگی میکنند نیستند
- تمایل به رفتن به مدرسه و یا ثبت نام در آن ندارند
- به والدین یا سرپرستان خود دسترسی ندارند
- در مکانهای نامناسب از نظر اخلاقی، امنیت و یا در کارگاهها و کارخانهها دیده میشوند
- آسیبهای ناشی از کار در بدن آنها وجود دارد
- یک داستان آماده که خیلی مشابه داستانهای کودکان دیگر است دارند
- اغلب دسترسی به آموزش و یا فرصتی برای توسعه اجتماعی و عاطفی ندارند
برخی مواقع کودکان قاچاق شده فکر میکنند با کسانی که مورد استثمارشان قرار دادهاند، فامیل هستند و آنان را فامیل خود معرفی میکنند. کودکان قاچاق شده به دلیل جدا شدن از خانواده، دوستان و جامعه خود احساس ناراحتی، اضطراب و بی قراری دارند.
کودکان کار و خیابان بیش از سایر کودکان در معرض قاچاق و یا قربانی قاچاق هستند. طی دو دهه گذشته افزایش آمار کودکان کار در ایران که بخش قابل ملاحظه ای از افزایش این روند را میتوان به روند نگران کننده افزایش مهاجرتهای اجباری و اقتصادی از کشورهای همسایه شرقی به ویژه افغانستان دانست به روند فزاینده نا امنیهای سیاسی؛ اجتماعی و فقدان زیرساختها و ظرفیتهای مناسب اقتصادی در افغانستان مربوط است. موضوعاتی که بنابر آمار سازمان جهانی مهاجرت منجر به مهاجرت بیش از 2 میلیون نفر در سالهای اخیر از افغانستان به کشورهای همسایه شده است. قاچاق کودکان از مناطق روستایی افغانستان و از میان خانوادههای فقیر و تهیدست در سالهای اخیر به تجارت پررونقی تبدیل شده است. کودکانی که در سنین 8 تا 15 سال برای گمارده شدن در مشاغل بسیار سخت، صعب، غیر بهداشتی و با آثار غیر قابل جبران برای کودکی کودکان یا در خیابانها رها میشوند و یا در گودهای تفکیک زباله با حال و آینده ای نامفهوم به بردگی کشاینده میشوند.
اجرای طرح ساماندهی و حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان فرصتی برای ورود واقعی به موضوعی است که همواره با انکار برخی فعالین حقوق کودک روبرو بوده و آن دستیابی به آمار قریب 35 درصدی از کودکانی است که براساس تعاریف بین المللی در زمره کودکان قاچاق قرار میگیرند. کودکان خردسالی که توسط گروههای تبهکار قاچاق انسان از آغوش خانواده جدا شده و مسیرهای خطرناک و رعب آور را گذراندهاند تا در اینجا به سخت ترین کارها گمارده شوند. افزایش کودکان رها شده، بی سرپرست و بدسرپرست در مناطق شهری و دور افتاده شهری لزوم توجه دو چندان به این موضوع و حمایت از کودکان کار و خیابان و قاچاق کودک را ضروری مینماید. همکاری و تعامل حداکثری سازمانهای مردم نهادِ فعال در این حوزه با یکدیگر و مطالبهگری از دستگاههای اجرایی ذیربط در اعمال قانون برای کنترل مسیرهایی که جان بی دفاع کودکان را در معرض تهدید قرار دادهاند در کنار توجه فزاینده به کودکان قربانی، از وظایف و مسئولیتهای کنشگری مدنی در کاهش و رفع این معضل انسانی و اجتماعی در کوتاه مدت و ریشهکنی آن در بلند مدت است.
انتهای پیام