دلنوشتهای به امام | یادداشت
یکی از مخاطبان در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
روزی که امت اسلام از وجود نازنینت محروم شد و ترک دیار خاکی فرمودید؛ دروغ چرا؟ با وجود این که توی این تهران بودم به دلیل نوجوانی و حال و هوای آن دوران توفیق درک شما عزیز را نداشتم – مثل همهی هم سن و سالهای خودم به فکرم خطور نمیکرد که میشه لابلای مشتاقان شما در حسینیه حاضر بشویم و از وجود مبارکتان بهرهمند شویم، فقط عادت داشتم چشمهایم را به تلویزیون بدوزم و یا صدایتان را از رادیو بشنوم. به جوانی که رسیدم و فقط حرم و حسینیه و اهل بیتت برایمان باقی بود با امید اینکه همین بجا مانده برایمان چراغ راهمان است سر خوش بودیم.
بحث انتخابات خبرگان که پیش آمد، دلگرم به این که حداقل یکی از خبرگان احتمالی آینده را تمام و کمال میشناسیم که از بیت شریف و مورد تایید بیت است، باور کن تا حالا هر چه به ذهنم فشار میارم که دوره های قبل خبرگان به کی رای دادم اصلا یادم نمییاد، نه اینکه به تکلیف شرعی خود عمل نمیکردم نه – برعکس در تمامی انتخابات تا حالا شرکت کردهام، بالاخره دانسته و ندانسته فرمها رو پر کردیم و توی صندوق انداختیم.
واقعا این اولین انتخاب به تمام و کمالی که به خاطر ارادت به شما و بیت شریف دارم – امید داشتم، داشته باشم. سر در نمیآورم چطور شد که اون وقتها نوه عزیز شما توی عکسها و فیلمها در کنار پدر بزرگ عزیزش بود، الان یک دفعه با وجود اینکه مورد احترام بیت شما و حتی مقام معظم رهبری باشه و یا با وجود اینکه همهی مردم می شناسنش – به انتخابات راه ندادن!، جویا شدم و دست به دامن اینترنت شدم ببینم چرا؟ به مواردی برخوردم که واقعا دلم شکست. یکی گفته بود رمز گشایی از بازی دشمن با مثلث «…، سید حسن و …». اون یکی گفته بود فلانی مثل ویروس ایدزه؟! منظورش این بود اگه بره خبرگان چه شود! این یکی تلویحا گفته بود فرزند نسبی از فرزند معنوی یاد بگیر! دیگری گفته «خمینی کوچک» چگونه بازی خورد؟ یک فرد ناشناس گفته: اشبه الناس به امام، رزمندگان در سوریه و عراق و یمناند نه اشراف و شاهزدگان که یکی در اوین و دیگری در جماران به مفاسد سیاسی و اقتصادی مشغولند!
واقعا تعجب کردم بنیانگذار انقلاب را شاه قلمداد کرده و نوهاش را مفسد اقتصادی! هم خندهام گرفت که کی ممکنه این اراجیف را قبول کنه! و هم نارحت از این که ما کجا داریم میریم؟! و خیلی حرفهای عجیب و غریب دیگه خواندم که چون از این حرفها حالم بهم خورد بیخیال جستجوی یافتن علت در اینترنت شدم اما هنوزهم چند تا سئوال ذهنم را مشغول کرده!
چطور ممکنه عزیز بیت امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، علی رغم تایید مراجع معظم و کلی مستندات قلمی و صوتی داشته باشه و هنوز اجتهادش اثبات نشه! و یا به همین راحتی اعلام فرمایند صلاحیتت احراز نشد! اگه همه شما را بشناسند و ما نشناسیم ما ملاکیم نه اونا! به نظرم آمد شاید واقعا راست میگند و بیت امام و ولی نعمت خودشان را نمیشناسند؟! بعد به خودم گفتم بچه شدی! این چه حرفی میزنی؟!
اصلا بگذریم؛ اگه بنا باشه عضو مورد قبول بیت به مراکز تصمیمگیر راه پیدا نکنه پس تکلیف مردم عادی چیه؟ یادم افتاد به سالار شهیدان میگفتند خارجی – یعنی از دین خارج شده! من که از سیاسیت سر در نمیارم، خدا عالمه! دیروز یکی از اقوام که همیشه مشغول خانه داری و تربیت فرزندانشه بهم گفت فلانی خبر داری حاج حسن آقا را به انتخابات راه ندادند چون به فکر مردم بود برای مردم کار میکرد، فهمیدم تا حالا جای درستی به دنبال علت نبودم برای یافتن دلیل به حرفهای مردم عادی گوش کنم علت را زودتر پیدا میکنم!
امام جان اجازه بده حرف آخر را بزنم: چطور ممکنه شما که بنیانگذار انقلاب و جمهوری اسلامی باشید و فرو پاشی شوروی را و سرنوشت صدام و آل سعود را در گهواره بودن سربازانت را و این آخری به بهانهی دفاع از تو گرفتن انتقام از نزدیکان و خانوادهات را پیش بینی کنی؟! شکی نیست تو پیامبر گونه میاندیشیدی و زندگی میکردی و پیش بینی میکردی. درود و سلام همیشکی ما را بپذیر و شفیع ما نزد جدت باش – خدا حافظ!
انتهای پیام