خرید تور تابستان

منحرف کردن ذهن مردم نسبت به احمد خمینی

خاطرات هاشمی (۱۵)

تلخیص: ناصر غضنفری، انصاف نیوز:

يكشنبه 26 خرداد

شب مهمان رهبرى بودم. درباره روزنامه‌ها و مسايل سياسى و اقتصادى و انتخابات مذاكره شد. ديروقت به خانه رسيدم.

دوشنبه 27 خرداد

تا ساعت شش بعد از ظهر در دفترم كار كردم و به خانه آمدم. در استخر شنا كردم؛ كوچك است. حوض بزرگي است. شناگر به ديوار مي‌خورد.

آقاى بشارتى از وزارت خارجه اطلاع داد كه آقاى رى‌شهرى در مكه، يك‌طرفه اعلان كرده كه مراسم برائت از مشركين فردا مقابل بعثه برگزار مى‌شود و دولت عربستان شكايت كرده و گفته است كه جلوگيرى مى‌كنيم.

تلفنى با رهبرى مشورت كردم و به دكتر ولايتى پيغام دادم كه تلاش كنند مسأله را حل نمايند.

سه‌شنبه 28 خرداد

آقاى بشارتى قايم مقام وزير امورخارجه اطلاع داد كه ديشب دكتر ولايتى در ساعت دو بامداد، با شاه عربستان ملاقات كرده است و پيام من را مبنى بر لزوم همكارى بيشتر با حجاج ايرانى، براى برگزارى مراسم برائت و انتخاب جاى مناسب داده و قرار شده است، امروز وزيران امورخارجه دو كشور بعد از بازديد دو محل مورد پيشنهاد ما و آنها، قضاوت كنند.

تلفنى با آيت‌الله خامنه‌اى مذاكره كردم. گفتند قرار اين است كه همه اصرارها بشود؛ اگر طرف نپذيرفت، مراسم در همان محل مورد قبول آنها انجام شود و به هر حال خط قرمز، درگيرى و نزاع است كه به آن نزديك نمى‌شوند.

آقاى موسوى تبريزي دادستان كل كشور آمد. وضع زندگى و سابقه خود را گفت و از اينكه پس از انتصاب به دادستانى، حرف‌هايى عليه ايشان مطرح شده و صحبت از رسيدگى به وضع مالى ايشان در دادگاه ويژه روحانيت شده است، گله كرد؛ ايشان را تقويت روحى كردم و قول حمايت دادم.
.
عصر آقاى رى‌شهرى و آقاى ولايتى از مكه تلفن كردند و خبر موافقت شاه عربستان با محل مورد نظر بعثه براى مراسم را دادند و از پيام من تشكر كردند. گفتند ملك فهد گفته به احترام پيام من، اين موافقت را نموده است. نزديك غروب از دفتر رهبرى اطلاع دادند كه مراسم به خوبى برگزار شده است.

چهارشنبه 29 خرداد ‌6 ذيحجه 1411 19 ژوئن 1991

شب احمد آقا آمد. گفت ذهن خيلى از مردم را در مورد او منحرف می‌كنند. از من تقاضا كرد كه در نماز جمعه اين ذهنيت را صاف كنم.

پنج‌شنبه 30 خرداد

در كنار رودخانه جالب «سرد آب»، درة بسيار زيبا و خوش آب و هوايى است. در راه، شهردار و مدير معدن توضيح دادند. در مسير، مردم به گرمى ابراز احساسات مى‌كردند. گفتند تهرانى‌ها براى خريد زمين و ساخت ويلا هجوم آورده‌اند و زمين گران شده و كشاورزى را تحت‌الشعاع قرار داده است؛ بعضى‌ها از اين وضع ناراضي‌اند، اما اكثراً خوشحال‌اند.

امروز ساعتم در توالت افتاد و ديگر به‌دست نيامد.

جمعه 31 خرداد

با قايق به دور دست ساحل تا كنار اولين فانوس دريايى رفتيم و در آنجا با جليقه نجات، مدتى در آب‌هاى صاف شنا كرديم. نزديك غروب به كاخ برگشتيم؛ محل اقامت، همان ساختمان شمس پهلوى در اينجا است؛ با صفا ولى كوچك است.

سرشب با آقاى علي شمخانى، فرمانده نيروي دريايي دربارة نيروهاى مسلح مذاكره كرديم؛ به آينده ارتش و سپاه، با شرايط جارى و جدا از هم خوشبين نيست و اگر روند اصلاح نشود، مايل نيست كار كند.

منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1370

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا