خرید تور تابستان

به بهانه زادروز اخوان ثالث؛ امید باغ نومیدان

ایسنا نوشت: مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر ایران است که بدون هیچ تردیدی اگر قرار باشد نظر اساتید ادبیات را درباره موفق‌ترین شاعر نیمایی جویا شویم، اکثرا اذعان خواهند کرد که او موفق‌ترین شاعر نیمایی است، چراکه اخوان ثالث نقطه پیوند شعر نو و کلاسیک بوده است. اخوان در میان چند شاگرد نیما، بیشترین کوشش را در معرفی، تعریف و توسعه نظری اندیشه‌ها و شعر نیما داشته است و دو اثر بسیار مهم او درباره نیما که «بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج» و «عطا و لقای نیما یوشیج» نام دارد که اگر وجود نداشتند، شعر نیما با آن شتاب وارد حوزه‌های ادبی روزگار ما نمی‌شد.

بزرگان ادب و فارسی معاصر در رابطه با او سخن‌های بسیاری گفته‌اند. برای مثال محمدرضا شفیعی‌کدکنی در کتاب «حالات و مقامات» در رابطه با مهدی اخوان ثالث گفته است: «بعضی وقت‌ها اخوان نادانسته حرف‌هایی می‌زد که آن حرف‌ها آن‌قدر عمیق و بلند بود که می‌شد آن‌ها را با آب طلا نوشت و اگر آن حرف‌ها از زبان یک فیلسوف خارجی بیرون می‌آمد در دنیا فراگیر می‌شد. شفیعی اضافه می‌کند که «من اگر متجاوز از یک‌ربع قرن، زندگی او را از نزدیک ندیده بودم و در احوالات مختلف با او نزیسته بودم، امروز فهم درستی از شعر حافظ نمی‌توانستم داشته باشم. اخوان مشکل شعر حافظ را برای من حل کرد، بی‌آنکه سخنی در باب حافظ یا توضیح شعرهای او گفته باشد. من از مشاهده احوال و زندگی اخوان متوجه این نکته شدم که چرا حافظ «خرقه زهد» و «جام می» را «از جهت رضای او» با هم می‌داشته است… زیباترین سخنان و طنزآمیزترین لحظه‌هایی که در عمر خویش شنیدم و دیدم، همین گفته‌ها و لحظه‌ها بود. شب قدری نصیبم شد، ولی قدرش ندانستم».

همچنین حسین منزوی در رابطه با مهدی اخوان ثالث گفته است:« “امید” اهل افاده و ادا و اطوار نبود. خودش را نمی‌گرفت و به ‌همین دلیل می‌شد با او خیلی زود صمیمی شد و آن‌قدر در روابطش ساده و بی‌ریا و بی‌تکلف بود که گاه باورت نمی‌شد که طرف مقابلت یکی از بزرگ‌ترین شاعران سرزمینی است که بیش از هر چیز، به داشتن شاعران بزرگ، مباهی است».

اخوان ثالث به حدی بر هنر و هنرمندان این کشور تأثیر گذاشته بود که حتی بزرگان سینما و موسیقی هم در رابطه با او تمجیدهایی کرده‌اند. عباس کیارستمی در رابطه با اخوان گفته است:« “باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟” این شعر که اگر او همین یک شعر را گفته بود باز هم شاعر بزرگی بود، این هم یک پیام است هم یک مثال. پیام می‌دهد و مثال می‌آورد. می‌گوید و نشان می‌دهد. اشاره‌اش مستقیم و روشن است. فقط یک شعر نیست. این شعر یک مانیفست است. نمونه به ‌دستت می‌دهد. می‌گوید “باغ بی‌برگی!” نشانت می‌دهد و می‌پرسد “که می‌گوید که زیبا نیست؟”… ریلکه می‌گوید “پیش از آنکه شعر بسازی، خود را شاعر بساز!” یعنی اگر شاعر شدی، آن‌وقت است که “باغ بی‌برگی” را “زیبا” خواهی یافت. اگر به چیزهای بی‌ارزش، شاعرانه نگاه کنی، به آن‌ها ارزش یک شعر می‌دهی. آن‌ها را وارد دنیای شعر می‌کنی. ارزش شعر را کشف می‌کنی و نشان می‌دهی که همه چیزها ظرفیت این را دارند که با نگاهی از روی شعر، تبلوری شاعرانه پیدا کنند یا با نگاهی شاعرانه حیثیت شعری بیابند».

همچنین پرویز مشکاتیان در رابطه با او اظهار کرده است: «من بر این باورم که شعر موسیقی کلمات و الفاظ است، اگر کلام زناکیس موسیقی‌دان و معمار را که می‌گوید “موسیقی هماهنگ‌کننده گیتی است، اما در عرضه اندیشه متعارف و معمولی، چهره انسانی به‌خود گرفته است” از یک‌سو و گفته پل‌دوکا موسیقی‌دان را که “یک هنر بیش نیست، آن هم شاعری است” از دیگرسو در کنار هم قرار دهیم، به‌راحتی می‌توان گفت شاعری که با موسیقی و آهنگ کلام آشناست، به‌همان اندازه موفق‌تر است که آهنگ‌سازی با شعر. به‌گمان من، یکی از عواملی که اخوان را بر بلندای شعر معاصر و تارک ادبیات منظوم نسل حاضر جای می‌دهد، احاطه او بود بر ظرفیت‌های موسیقایی کلام است».

ویژگی‌های شعر «م.امید» 

سید مهدی زرقانی، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی نیز در خصوص اشعار اخوان ثالث می‌گوید: شعر اخوان ثالث ویژگی‌های بسیار متعدد و متفاوتی با بسیاری از شاعران معاصر داشته است و همین موضوع باعث درخشش و ماندگاری او و اشعارش در تاریخ زبان و ادبیات فارسی شده است. اولین و مهم‌ترین شاخصی که شعر اخوان را به این سطح رسانده و او را از بقیه متمایز می‌کند مطالعه و تحقیق فوق‌العاده زیاد او در ادبیات کلاسیک است. هنگامی که اخوان صحبت می‌کند از کلامش تسلط بر ادبیات کلاسیک می‌بارد و سوار بر ادبیات فارسی است و حتی بر خواندن شعرهای عربی تسلط شگفت‌آوری دارد، بنابراین یک وجه تشخص اخوان که او را متمایز از دیگر شاعران می‌کند تسلط فوق‌العاده‌اش بر فرهنگ و ادبیات کلاسیک است.

وی ادامه می‌دهد: وقتی اخوان ثالث در حوزه مطالعات فلسفه و جامعه‌شناسی عصر جدید صحبت می‌کند، می‌بینید که حوزه‌های مختلف مطالعاتی را داشته، اما اهل این‌که بخواهد خود را فاضل نشان دهد نیست و هیچ‌گاه نخواسته است خود را دانا نشان دهد. مطالعه و تحقیق فراوان او باعث می‌شود که او تبدیل به یک متفکر شود و جهان اندیشه خاص خود را داشته باشد و جهان بینی او شبیه به هیچ‌کس نیست. او هرچه مطالعه می‌کند را در وجود خود می‌ریزد و به آن رنگ اخوانی‌ می‌دهد و در کلام و شعر خود آن را بازنمایی می‌کند. بنابراین می‌توان گفت شعر دهه‌های اخیر ما و آنچه که باید ما به عنوان شاعر معاصر از اخوان بیاموزیم غروق فوق‌العاده‌اش در فرهنگ و ادبیات کلاسیک است.

این استاد ادبیات فارسی با تاکید بر اینکه ویژگی دیگر شعر اخوان صداقت هنری اوست، می‌افزاید: اخوان، هم با خود صداقت دارد و هم با دیگری. هرچه در اشعار اخوان مرور کنیم، حتی وقتی درباره موضوعاتی شعر می‌گوید که ظاهراً با جهان‌بینی‌اش سازگاری ندارد یا جزء دغدغه‌های او نیست آن‌قدر صبر می‌کند و مضمون را در درونش پرورش می‌دهد تا تبدیل شود به جزئی از خودش که به آن باور داشته باشد، سپس درباره‌اش شعر می‌گوید، لذا ممکن است شعری از اخوان بخوانید و با جهان‌بینی‌ که در آن شعر تبیین و تبلیغ می‌شود موافق نباشید و ایدئولوژی شما با ایدئولوژی آن شعر همسو نباشد، اما به قدری صداقت در آن می‌بینید که بر دل شما خواهد نشست و این کار خداوندان هنر است.

زرقانی با اشاره به اینکه همچنین اخوان از افتادن در دام نخبگی پرهیز می‌کند، تصریح می‌کند: بسیاری از شاعران دلشان می‌خواهد ادای روشن‌فکران، فیلسوفان و نخبگان را دربیاورند، اما مطلقاً در شعر اخوان چنین چیزی را نمی‌بینیم، حتی وقتی اخوان صحبت می‌کند اصرار دارد که با لهجه مشهدی صحبت کند، چون متوجه شده برای شاعری مثل او در دام نخبگی افتادن آفت است. همچنین ویژگی دیگر شعر اخوان عطف شاعری او به تجربه زیسته‌اش است، تقریبا هرچه تصویر در شعر اخوان می‌بینیم یا بر اساس تجربه زیسته درونی و یا تجربه زیسته بیرونی است.

این استاد ادبیات فارسی ادامه می‌دهد: از نکته‌های جالب در شعر اخوان این است که اگر از هر دو منظر فرم و محتوا وارد شعر او شوید او را در بالاترین سطح می‌بینید. اگر یک منتقد ادبی بگوید می‌خواهم فقط به جنبه‌های فرم بیرونی اخوان مانند تکنیک‌های زبانی، موسیقی، نظام تصویرگری و معناپردازی نگاه کنم می‌بیند که انصافاً شعر اخوان در سطح عالی کار می‌کند. از لحاظ موسیقی زبان، هیچ شاعر معاصر دیگری را نمی‌توان در کنار اخوان قرارداد و به نظر می‌آید که قدرت موسیقی زبان او بسیار خوب است‌. جالب است که موسیقی شعر اخوان موسیقی برافزوده نیست. او شعرش را می‌گوید، اما به شکل طبیعی به قدری ذهن او موزون شده که حتی در بیان عادی شعرش نظام موسیقیایی فوق‌العاده می‌بینیم، یک وجه تمایز اخوان ثالث با دیگران این است که در قصیده گفتن، قدرت شعری‌اش با ملک‌الشعرای بهار برابری می‌کند و وقتی شعر نو می‌گوید قدرت شعری‌اش از بسیاری از شاعران نوپرداز معاصر برابری کرده یا حتی بالاتر است. برای نمونه در زبان و موسیقی شعر معروف به نیمایی، بی‌تردید اخوان گام‌ها از نیما جلوتر است، قدرت هنری شعرهای آزاد اخوان از جهت تکنیک‌های هنری با هیچ‌کس قابل مقایسه نیست.

از آثاری که از مهدی اخوان ثالث به جامانده است می‌توانیم به «ارغنون»، «زمستان آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «منظومۀ شکار»، «پاییز در زندان»، «عاشقانه‌ها و کبود»، «بهترین امید»، «درخت پیر و جنگل سال»، «در حیاط کوچک پاییز سال»، «بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج»، «دوزخ امّا سرد سال»، «زندگی می‌گوید اما باز باید زیست»، «عطا و لقای نیما یوشیج» و «تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم» که آخرین دفتر شعرش است، اشاره کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا