خرید تور تابستان

با علی دایی سال 2006 چه کردیم؟

مرگ رضا احدی، برای او که از کودکی طرفدارش بود، باور کردنی نیست.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ جواد نکونام که از همان سن کم همراه پدر و برادرش به ورزشگاه می رفت تا تماشاگر بازی های استقلال باشد، می گوید عاشق بازی های رضا احدی و جعفر مختاری فر بود. پس از مرگ احدی، نکونام از تکنیک او می گوید از اینکه شوتزن خوبی بود.

آقای نکونام رضا احدی هم از بین ما رفت. شما بارها در مصاحبه هایتان از او گفتید. از اینکه به ورزشگاه می رفتید و بازی هایش را تماشا می کردید.

اول از همه بگویم باور کردن مرگ رضا احدی سخت است. وقتی خبرش را شنیدم، بهت زده شدم. متاسفانه چون در ایران نیستم، نتوانستم او را برای بار آخر ببینم. حتی در مراسم خاکسپاری اش هم نمی توانم حاضر شوم و این باعث ناراحتی است. من قدیم ها همیشه همراه با پدرم و برادرم مهدی به ورزشگاه می رفتیم. آن وقت ها من خیلی کوچک بودم و بازی ها در شیرودی برگزار می شد. خانواده ما دیوانه وار استقلالی است. بازی های رضا احدی را یادم می آید. پدرم از احدی خاطره های شنیدنی زیادی دارد که برای ما تعریف می کرد. احدی فوق العاده بود. خدا احدی را رحمت کند و مطمئنا جای او در بهشت کنار حجازی، نوروزی، مظلومی، شیرزادگان، ایرانپاک و همه عزیزانی که از فوتبال ما رفتند، خواهد بود. احدی سن و سالی نداشت که رفت. خدا به خانواده اش صبر بدهد. به خانواده او و همینطور فوتبال ایران تسلیت می گویم.

ویژگی احدی در زمین چه بود؟

از نظر فنی فوق العاده بود. یک چپ پای تکنیکی و شوت زن.

شما یک بار در مصاحبه ای گفتید که در استقلال طرفدار او بودید و همیشه بازی هایش را پیگیری می کردید.

بله، من آن موقع ها طرفدار دو نفر بودم. رضا احدی و جعفر مختاری فرد. عاشق بازی این دو بودم. احدی که دیگر بین ما نیست ولی خدا به مختاری فرد و البته همه پیشکوست های ما سلامتی بدهد.

همیشه می گویند تا پیشکوست ها هستند کسی قدرشان را نمی داند ولی تا می روند همه یادشان می افتد که چه بودند و چه شدند.

همیشه همینطور است. فقط بعد از مرگ نیست، در واقع خیلی از بازیکنان ما وقتی خداحافظی می کنند این اتفاق برایشان می افتد و فراموش می شوند. نگاه کنید چه رفتاری با بازیکنانی که سال ها در عرصه باشگاهی و ملی بازی می کنند، می شود؟ در جام جهانی 2006 با دایی چه کردیم؟ همه می گفتند علی دایی از تیم ملی برود ولی تازه وقتی رفت همه فهمیدند چه اشتباهی کرده اند. هیچکس نمی دانست مثل علی دایی در این فوتبال نمی آید. ما با همه بازیکنان و بزرگان مان همینطور برخورد می کنیم. با مهدوی کیا، کریم باقری و خیلی های دیگر همین برخورد را داشتیم.

گویا بعد از خداحافظی از تیم ملی با خود شما هم یک تماس تلفنی نگرفتند.

همیشه همینطوری است. این خصلت بد ما ایرانی هاست. امثال احدی در این فوتبال زیاد است. مثل او همین الان زیاد داریم ولی کسی حتی بعد از مرگ آقا رضا، یاد آنها می افتد؟ احدی واقعا غریبانه رفت. تازه این اواخر بود که همه فهمیدیم چه وضعیتی دارد. یک مصاحبه از او خواندم همین چند وقت پیش. گفته بود اشکالی ندارد که ورشکسته شده ام ولی خدا را شکر سلامتی دارم. این جمله واقعا جگر آدم را می سوزاند. واقعا در بهت هستم که چطور در عرض مدت کوتاهی او را از دست دادیم. هنوز کسی باورش نمی شد او روی تخت بیمارستان است که از جمع ما رفت. همه فکر می کردیم او خیلی زود بلند می شود ولی افسوس…

در خارج از ایران با پیشکوست ها چطور برخورد می کنند؟

همه چیز دقیقا برعکس ایران است. آنجا بازیکن احترام و عزت دارد. تا هر وقتی که دوست داشته باشد می تواند بازی کند. شما الان جان تری را در چلسی ببیند. دارد بازی اش را می کند و کسی به او بی احترامی نمی کند. نمی گوید چرا اینطوری است و آنطوری است. نمی گویند نمی توانی بازی کنی و باید بمیری یا فوتبالیست نیستی. همیشه احترام وجود دارد. او برای تیم ملی انگلیس و چلسی زحمت کشیده به همین خاطر احترامش را نگه می دارند.

ولی در ایران پیشکوست تان در استادیوم حتی یک صندلی ندارند.

صندلی که هیچ، در استادیوم راهشان هم نمی دهند. من یک مثال بزنم. چنگیز بازیکن بزرگی برای استقلال و تیم ملی بود. همین الان اگر او را از خارج بیاوریم و به آزادی ببریم، شک نکنید نمی گذارند داخل استادیوم برود. کسی نیست که او بشناسد و بداند چه جایگاهی در این فوتبال داشته. شک نکنید برای همه ما فوتبالی ها این اتفاق ها می افتد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا