خرید تور تابستان

واکنش زیدآبادی به توییت‌های معزی درباره‌ی عملیات روانی علیه روحانی

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «یک بار هم تو بگو!» نوشت:

علی‌رضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهور گویا از طریق توئیتر به بازتات سخنان حسن روحانی در مورد لزوم تغییر ذائقۀ ایرانیان از گوشت قرمز به آبزیان، واکنش نشان داده است.

در گزارشی که برخی رسانه‌ها از توئیت‌های آقای معزی تحت عنوان “پشت پردۀ یک عملیات روانی علیه روحانی؛ از صدا و سیما تا بی بی سی!” منتشر کرده‌اند، تصویری از مطلبِ “یعنی لوش بخوریم” نیز ضمیمۀ گزارش شده و در ذیل آن، به نقل از معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهور آمده است:

“فراتر از کانال‌های تلگرامی و مجریان نورسیده، حتی سیاستمداران شناخته شده نیز در تلۀ بازی‌های روانی افتادند و این زنگ خطری است که حتی تحلیلگران نیز به سادگی مرعوب محتوای جعلی و زرد شبکه می‌شوند بی‌آنکه به اندازۀ دیدن یک ویدیوی کمتر از دو دقیقه درنگ کنند.”

اگر مخاطب این بخش از سخنان آقای معزی یکی هم من باشم، اولاً باید تأکید کنم که نقش مخلص در سیاست در واقع “سیاست‌نداری” است تا سیاست‌مداری! حالا چرا؟ خب، توضیحش بماند برای بعد چون بیم دارم که توضیحاتم در این زمینه را آقای معزی به خود بگیرد، در حالی که روی سخنم در این بحث با وی نیست.

ثانیاً، مراجعه به متن خبر برای اظهارنظر در بارۀ آن، برای من یک قاعدۀ بنیادی است حتی اگر طرف جزو دشمنان قسم خوردۀ بشریت باشد! با این همه، انسان را از ریشۀ نسیان دانسته‌اند و سهو و خطا در کار این موجود دو پا طبیعی است. به نظر من، انسان رشد‌یافته کسی است که اگر سهو خطا و نسیانی از او سر زد در صدد توجیه آن برنیاید و روشن و آشکار به آن اعتراف کند. این هم قاعدۀ بنیادی دوم من در نوشتن است.

ثالثاً، بر مبنای همان قاعدۀ دوم، همین که متوجه اشتباهم در اعتماد به تیترِ برخی رسانه‌ها در بارۀ اظهارات رئیس جمهور شدم، با تکیه بر متن خبر، بلافاصله تکمله‌ای به مطلب “یعنی لوش بخوریم؟” افزودم و توضیح لازم را در این باره دادم.

رابعاً، تا آنجا که به من مربوط می‌شود، قصد هیچ نوع عملیات روانی نه فقط علیه حسن روحانی بلکه علیه هیچ انسان دیگری در هر موقعیت و مقامی را ندارم و گمان نمی‌کنم هر انتقادی حتی ناموجه به معنای حضور در یک جنگ روانی با پشت پردۀ رازآمیز باشد!

خامساً، اظهارات آقای معزی در بارۀ وجود شبکه‌ای برای جنگ روانی علیه رئیس جمهور آن هم از صدا و سیما گرفته تا بی بی سی فارسی، به نظرم بازتابی از وضعیتِ ذهنی حاکم بر دستگاه اطلاع‌رسانی دفتر ریاست جمهوری است که نه فقط رقبای اصولگرای داخلی، بلکه بخش بزرگی از عالم رسانه را در حال توطئه علیه خود تصور می‌کنند! این نوع تصورات متأسفانه می‌تواند به بدگمانی‌های بیمارگونِ ناشی از باور به “تئوری توطئه” در سطح کلان جهان منجر شود.

سادساً، وقتی کسی بر صندلی ریاست جمهوری می‌نشیند باید پیشاپیش پیه این نوع واکنش‌های اجتماعی را به تن خود بمالد، بخصوص اگر در ادارۀ صحیح جامعه و بهبود حالِ اقتصاد و معیشت مردم به هر دلیلی ناکام مانده باشد. به هر حال، انقلاب رسانه‌ای امکان اظهار نظر آحاد مردم را در مورد همۀ امور عالم فراهم کرده است و در این میدان لزوماً هم، همگان حرف حق و منصفانه نمی‌زنند. بنابراین، دیگر با هیچ شیوه‌ای نمی‌توان دهان افراد را دوخت یا همۀ آنها را وادار به اظهارنظر منصفانه کرد و یا حرف‌هایشان را به توطئه‌ای فراگیر در پشت صحنه نسبت داد. البته برای کسانی که واقعاً بی‌دلیل مورد هجوم قرار می‌گیرند، بعضاً توضیح و روشنگری ضروری است، اما حرف آخر را در این میدان، صبر و تحمل و دندۀ پهن می‌زند!

و نکتۀ آخر هم اینکه، حالا که لااقل برخی از نوشته‌های من از نظر همکاران رئیس جمهور پنهان نمی‌ماند، از قول من به او بگویند حالا که آقای کروبی به علت زمین‌خوردگی برای چندمین بار در بیمارستان بستری شده است، نمی‌خواهی در آخرین ماه‌های حضورت در پاستور در مورد ضرورت پایان حصر او و مهندس موسوی و دکتر رهنورد موضعی علنی و روشن و صریح بگیری؟

می‌دانم که خواهد گفت؛ اثری ندارد، یا اثر عکس دارد و یا حتی ممکن است از سوی هواداران محصوران مورد طعن قرار گیرد که: مگر تا حالا زبانت را موش خورده بود که دم آخر فیلت یاد هندوستان کرد؟ یا از سوی رقبای اصولگرایش با اتهام بهره‌برداری تبلیغاتی و انتخاباتی از این ماجرا روبرو شود!

اینها هیچکدام مهم نیست! مهم این است که ما از بس که گفتیم رفع حصر شود، خسته و ذله شدیم، حالا یک بار هم او بگوید! به جایی برنمی‌خورد!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا