سیدحسن خبرگان | یادداشت
علی اصغر شفیعیان، مدیر مسوول انصاف نیوز:
1 – در چند دور گذشته به تدریج حضور جناح چپ خط امامی در مجلس خبرگان کم شده بود؛ مجلسی که بر خلاف مجلس شورای اسلامی، حضور همیشگی نمایندگان تمام جناحهای سیاسی در آن از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
اگر در مجلس شورای اسلامی یک دوره جناح راست و در دورهی دیگری جناح چپ اکثریت را به دست میگیرند، این با کارکرد اجرایی امور کشور همخوانی دارد و در همه جای دنیا همینطور است.
اما نهاد رهبری، جایگاهی فراجناحی مانند شاهین ترازو است؛ بالتبع مجلس خبرگان هم جایی برای اجماع با حضور نمایندهی جناحهای مختلف.
از این لحاظ، فاصلهی یک جناح با خبرگان مطلوب نبود. جناح چپ در این سالها کمتر حسی به مجلس خبرگان داشت، چون تقریبا در آن حضور نداشت و شاید تنها دو نمایندهی کنونی در این مجلس را بتوان نمایندهای از این جناح خواند، آقایان هاشم زاده هزیسی و نورمفیدی.
البته در انتخابات دور چهارم مجلس خبرگان، یعنی مجلس فعلی، جناح چپ به نیروهای معتدل بسیار نزدیک شد و از آنها حمایت کرد که نماد آنها آیت الله هاشمی رفسنجانی و آقای دکتر روحانی بود.
به نظر میرسد اولین نقش مهم حضور سیدحسن آقای خمینی، پررنگ کردن پیوند جناح چپ با مجلس خبرگان است که برای تقویت امنیت ملی اهمیت فوق العادهای دارد.
2 – حسن آقای خمینی هر چند منسوب به جناح چپ است و در میان اصلاحطلبان از محبوبیت ویژهای برخوردار است، اما هنوز به یک شخصیت جناحی شناخته نمیشود؛ او همچنان از نگاه بسیاری از اصولگرایان شخصیتی ملی است؛ این از نوع روابط آنها با او پیداست.
این احتمال میرود که آیت الله خمینی جوان در دو لیست «اصولگرایان» و «اصلاحطلبان و اعتدالیون» قرار بگیرد، هر چند اگر در لیست چپ سرلیست باشد، شاید در آن لیست دیگر سرلیست نباشد. البته هنوز در مورد جناح راست نمیتوان نظر قطعی داد.
به نظرم میرسد خود شخص سیدحسن آقا هم تمایلی نداشته باشد که با حضور در لیست یک جناح وارد کارزار انتخاباتی شود؛ چون جایگاهی فراتر از یک جناح برای فردای انتخابات مهمتر از این است. این احتمال که برای حضور در دو لیست رایزنیهایی شده باشد یا بشود، دور از انتظار نیست.
اگر حضور جناحی در انتخابات پسندیده است که هست، اما وقتی به فاصلهی دو جناح سیاسی در سالهای گذشته نگاهی انداخته میشود، حضور شخصیتهایی که مورد قبول هر دو جناح اصلی و تاثیرگذار کشور هستند، ضروری مینماید و در این باره، چه کسی بهتر از یادگاری از امام که بنیانگذار نظام بود و دو جناح در زیر بال او شکل گرفتند.
جایگاه سیدحسن آقای خمینی از این لحاظ ویژه است و برای پاسداشت این جایگاه باید کوشید تا جای ممکن از تصاحب جناحی و «مال خود کردن»ها دوری شود؛ تلاشی قابل پیش بینی که در میان جناحهای سیاسی معمول است نه استثنا.
3 – سیدحسن آقای خمینی را خمینی جوان میخوانند، در حالی که بیش از 40 سال سن دارد. البته این تعبیر در قیاس با امام خمینی درست است اما کسانی از این عبارت در قیاس با سن معمول اعضای خبرگان نیز تعبیر میکنند.
دقیقا از همین لحاظ به نظر حضور سیدحسن آقا مهم است؛ هر چند بسیاری از کسانی که امروز عضو مسن خبرگان هستند، در زمانی که برای اولین بار پا به این مجلس گذاشته بودند، تقریبا هم سن و سال امروز او بودهاند.
حضور این فقیه جوان، به بسیاری از دیگر فقهای جوان این جرات را میدهد که پا به عرصهی رقابت بگذارند و حداقل خود را امتحان کنند. فقهایی که حضور بخشی از آنها میتواند مجلس خبرگان را بهروزتر از گذشته کند، البته با احترام به پیران باتجربهی حاضر در این مجلس.
4 – بعضی نگران تخریب سیدحسن آقا در کارزار انتخابات از سوی برخی هستند؛ در واقع نگرانی از تکرار تخریبهایی که در سالهای گذشته از سوی بخشی افراطی انجام شده بود.
این که چقدر این تخریبها توانسته تاثیرگذار باشد، شاید بتوان با بی تاثیری و حتی جواب عکس تخریبهای همان بخش افراطی در انتخابات سال 92 مقایسه کرد که کاندیدای رقیبشان گوی سبقت از دیگران ربود و به ریاست دولت رسید.
اما یک توصیه به افراطیونی از آن جنس و دیگر افراطیون با دیگر گرایشهایی که مدعی علاقه به ایران یا اسلام یا جمهوری اسلامی هستند این است که تخریب شخصیتهای ملی و محبوب، تخریب همان چیزی است که مدعی علاقه به آن هستید. از شخصیتهای ملی باید محافظت کرد، البته نقد کردن امری بجا، حق و راه آن باز است.
** این یادداشت حدود یک ماه پیش در هفته نامه ی طلوع منتشر شده است.
انتهای پیام