«ما میتوانیم» و دولت سیزدهم | احمد حیدری
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی شعار «ما میتوانیم» دولت سیزدهم نوشت:
آقای اسماعیلی رئیس دفتر رئیس جمهور چندی قبل در افتتاح داروخانه کرونایی 29 فروردین گفته است: «سوالی طی سالهای اخیر در ذهن مردم شکل گرفته که آیا مشکلات قابل حل است؟ دیدگاه دولت سیزدهم این است که ما، ملتِ «ما میتوانیم» هستیم. «نمیشود»، «امکان ندارد» و «نمیتوانیم» در قاموس و فرهنگ دولت سیزدهم وجود ندارد. … اراده[ما میتوانیم] را دولت سیزدهم در بخشهای مختلف به وجود آورده است».
در شعار «ما میتوانیم» هیچ شکی نیست و برگرفته از عقل و وحی است. دین برای رهانیدن انسانها از «من»شان و یکی کردن آنها تحت مفهوم «ما» آمده است از این رو یک مسلمان شبانه روز در پنج نماز خود ده بار به خدایش عرض میکند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» و خود را نه یک فرد، بلکه عضوی از پیکری به نام «جامعه انسانی ایمانی» که وحدت واقعی دارد، میبیند و همه چیز را برای آن واحد حقیقی میخواهد و هر عزمی را به او نسبت میدهد. رسول خدا هم به صراحت فرمود: «دست خدا پشتیبان جماعت مردم است»(کنز العمال 1/206) و جماعتی که متکی بر دست قدرت خداست، به یقین با موفقیت و پیروزی قرین است. در این باره هیچ شکی نداریم ولی سخن در مصداق «ما»یی است که رئیس دفتر از آن سخن میگوید و با اتکا به آن وعده میدهد. آیا این «ما»، «جماعت اصولگرایان» است یا نیروهای نظامی مثل سپاه و ارتش و بسیج، یا …، یا «مردم قهرمان ایران»؟
منظور هر چه باشد غیر از قاطبه «مردم ایران»، قطعا از «من» به «ما» نرسیده و موفق نخواهند بود هر چند در کوتاه مدت کارهایی انجام دهند. تنها زمانی میتوان شعار «ما» را داد و بدان امید داشت که واقعا «ما» شده باشیم.
سرنوشت امروز افغانستان آیینه عبرتی در جلو دیدگان ماست. حکومتی که ارتش داشت، امکانات نظامی و … داشت، چون در این دو دهه به سوی وحدت و «ما» شدن حکومت و مردم حرکت نکرد و قلوب مردم را با خود همراه ننمود، در مقابل جمعی طالب بدون اسلحه و سازمان، به راحتی شیرازه حکومتشان از هم پاشید.
وقتی با نظارت غیر شرعی و غیر قانونی استصوابی شمار کثیری از فرزندان این مردم با داشتن سابقههای عالی ایثارگری و آزادگی و …، برای تصدی نمایندگی مردم و ریاست جمهوری ردّ صلاحیت میشوند یا احراز صلاحیّت نمیشوند و جناح اقلیّت با خیال راحت از تأیید صلاحیت شدن، با کسب رأی اقلیت بر مسند مینشیند و هیچ اعتراضی هم به این روند ناصواب نمیشود، چه جای سخن گفتن از «ما» است؟
وقتی در کشورمان اکثریت مردم در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراها شرکت نمیکنند و هیچ کس هم بابت این شرکت نکردن خم به ابرو نمیآورد بلکه انتخابات با حضور اقلیت مردم را «حماسه» میخوانند و …، چگونه میتوان از «ما» سخن گفت؟
وقتی یک پیام رسان مورد توجه عموم فیلتر میشود و با وجود فیلتر و دعوت فراگیر حکومت و قرار دادن مشوقهای فراوان، مردم به پیامرسانهای داخلی و مورد عنایت حکومت اعتماد نمیکنند و پیامرسان خارجی فیلتر شده را ترک نمینمایند و باز هم نمایندگان مجلس با عنوان وارونه «صیانت از کاربران» در صدد فیلترینگ گستردهتر برمیآیند، چگونه میتوان از «ما» سخن گفت؟
وقتی یک پیام رسان داخلی بدون اجازه کاربران برای آنان اکانت جعلی درست میکند و بعد از افشا شدن و اعتراض، اعلام میکند سازندگان اکانتهای جعلی حقوقی دارند و بدون اجازهشان نمیتوان اکانتهای جعلی را بست و در دفاع از حقوق مردم با این پیامرسان به شدّت برخورد نمیشود، چگونه میتوان از «ما» سخن گفت؟
وقتی در کشوری که از کشورهای ثروتمند جهان است هنوز کمتر از 20 درصد جمعیت واکسینه شدهاند و در فرصت مناسب به هر دلیل برای خرید واکسن خارجی اقدام نشد و همزمان مؤسساتی به شمار بیشتر از انگشتان یک دست با اتکا به بودجه همین مردم به ساخت واکسن داخلی اقدام کردند!، در حالی که در پیشرفتهترین و ثروتمندترین کشورها حداکثر دو مجموعه اقدام کردند، و حالا بعد از گذشت فرصت استثنایی و با مواجه شدن با چندمین پیک کرونا، مجبور میشوند اعلام کنند که به دلیل نبود زیرساخت و … نمیتوان به تولید واکسن داخلی امید داشت و چارهای جز واردات واکسن نیست و هر واکسنی را میتوان وارد کرد و …؛ چه جای سخن از «ما» گفتن است؟
آقای اسماعیلی و دیگران، اگر این سخن را میشنوید؛ از «ما» سخن گفتن خیلی خوب است و امید بخش به شرطی که به الزاماتش گردن نهیم و مهمترین الزامش این است که باور کنیم «ایران برای همه ایرانیان است» و فقط با حضور یکسان و پرشور همه؛ از هر رنگ، نژاد، مذهب و نحله سیاسی، از «من»ها و «منیّت»ها رها شده و به «ما» میرسیم و آنگاه است که میتوان شعار «ما میتوانیم» سردهیم. به امید آن روز.
انتهای پیام