بیانیههای 1+52 تشکل دانشجویی دربارهی شلاق کارگران
پنجاه و دو تشکل دانشجویی در بیانیهای مشترک به شلاق کارگران معدن در روزهای گذشته واکنش نشان دادند. همچنین یک تشکل دانشجویی دانشگاه شیراز نیز بیانیه ی جداگانه ای در این باره منتشر کرد.
متن بیانیه ی 52 تشکل دانشجویی که نسخهای از آن در اختیار انصاف نیوز قرار گفته به همراه اسامی تشکلهایی که آن را امضا کردهاند در پی میآید:
خبر کوتاه صدور و اجرای احکام شلاق 17 کارگر معترض معدن طلای آق دره در ملاء عام هر چند در میان رسانهها انعکاسی نداشت و صدای اعتراض کارگران شنیده نشد، اما این مجازات چندان تلخ و ناعادلانه است، که نهادها و کنشگران دغدغهمند جامعهی مدنی را به موضعگیری در قبال این فاجعه فرا بخواند.
در دی ماه سال ۹۳ شرکت پویا زرکان به عنوان پیمانکار اصلی معدن طلای آق دره ۳۵۰ نفر از کارگران فصلی این معدن را به یکباره و بدون اطلاع قبلی اخراج کرد. در اعتراض به این اقدام کارفرما، تجمع گستردهای از سوی کارگران اخراجی در مقابل نگهبانی معدن صورت گرفت که به برخورد عوامل نگهبانی با معترضین منجر شد. در نتیجهی این برخوردها حوالی ساعت ۸ شب روز ششم دی ماه سال ۹۳ یکی از کارگران که تحت فشار روحی وارده قرار داشت، در اعتراض به از دست دادن شغل و ناامیدی از امکان تأمین معاش خانوادهاش، خودکشی کرد.
در آن زمان با شکایت کارفرما به اتهام ایجاد اغتشاش علیه حدود ۱۷ نفر از کارگران اعلام جرم شد. در واپسین روزهای اردیبهشت 1395، احکام قضایی صادر شد و 17 نفر از کارگران به 37 ماه تا 5 سال زندان، 20 تا 50 ضربه شلاق و 500 هزار تومان جزای نقدی محکوم شدند که در نهایت مجازات شلاق و جریمهی نقدی به مرحلهی اجرا در آمد.
متأسفانه این احکام در حالی صادر و اجرا میشوند که کارگران زحمتکشِ ناراضی از اخراج فلهای و ناگهانی که صرفاً خواهان بازگشت به کار خود با همان شرایط سخت و طاقت فرسا بودند، راهی به جز این اعتراض صنفی نداشتند. سؤال برانگیز است که چگونه بدون در نظر گرفتن انگیزهی کارگران معترض، چنین برخورد تندی با کارگران انجام دادند؟! کارگرانی که از تنگیِ روزگار و صرفاً برای بیان مطالبهی بر حق خود که تأمین امنیت شغلی بود، دست به این اعتراض صنفی زدند.
اجرای این مجازات در حالیست، که 38 سال پیش انقلابی در ایران رخ داد، که کارگران بخش مهمی از آن بودند و رهبر آن ادامهی حیات ملت را مرهون کارگران میدانست. انقلابی که گشوده به مستضعفان و محرومین بود، و داعیهی پیروی از سیرهی امیر مومنان علی (ع) را داشته و دارد.
به راستی چقدر امروز ما آن امت پاک و آراستهای هستیم که مولا علی (ع) در وصف آن میگفت: «من بارها از رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم که میگفت: پاک و آراسته نیست امتی که در آن، زیردست نتواند بدون لکنت زبان، حق خود را از قوی بستاند.»؟ چقدر امروز ما پیروان دینی هستیم که پیامبرش بر دست کارگر بوسه میزد؟ و چقدر ما امروز دنبالهرو آن مذهبی هستیم که کسانی را که برای امرار معاش خانواده کار میکردند مجاهد در راه خدا میخواند؟ و تأکید میکرد که برادرانِ کارگر شما کسانی هستند که کار شما را انجام میدهند، خداوند آنان را زیر دست شما قرار داده است، و اگر میخواست میتوانست شما را زیر دست آنها قرار میداد، پس از آنچه خود میخورید به کارگرانتان بخورانید، و از آنچه خود میپوشید به کارگرانتان هم بپوشانید […]؟
و اما امروز چگونه است که کارگران برای آنکه صدایشان شنیده شود با زندان و شلاق و جریمه روبهرو میشوند اما مسببین بیعدالتیهایی که در حق کارگران صورت میگیرد و چارهای برای آنان جز اعتراض نمیگذارند، مورد مواخذه قرار نمیگیرند؟ به جای برخورد با کارگرانی که تنها تظلمخواهی کرده و خواستار احقاق حقوق خود بودهاند و هیچ چاره دیگری نداشتند، باید کسانی را مورد محاکمه قرار دهند که با عملکرد خود موجب پدید آمدن چنین شرایطی شدهاند و توان خود را صرف مقابله با فساد ساختاری گسترده در کشور و غارتگران و چپاولگران اموال و سرمایههای ملی نمایند. برخورد قضایی با کارگران و مجرم قلمداد کردن آنان نه راهکار مقابله با بیعدالتیها که خود مسبب به وجود آمدن آنها است.
همهی اینها در حالی رخ میدهد که بخشهای مختلف خبری صدا و سیما که انواع و اقسام اعتراضات و تجمعات را در سایر کشورها به تصویر میکشند و حتی دقایقی را برای مصاحبه با تجمعکنندگان اختصاص میدهند تا بلکه ناکارامدی سیستمشان را به رخشان بکشند؛ برای انعکاس اخبار و رویدادهای جامعهی کارگری ایران کمترین تلاشی نمیکنند. گویا این سازمان هنوز هم میل دارد که نشان دهد هیچ چیز تغییر نکرده و نخواهد کرد تا بلکه ثابت کند که ما در آن دوران شوم مهرورزی در کارامدترین وضعیت ممکن بودیم! و تلاش کند تا به نحو احسن یادگاری آن دولت فخیم را که برخوردهای امنیتی با اعتراضات و تجمعات است پاسداری کند. متأسفانه علیرغم «نه بزرگ» به آن رویهها در انتخابات سال 92، کماکان شاهد ادامهی آن رفتارها هستیم چرا که «کرند، لالند، کورند؛ بنابراین به راه نمیآیند. (سوره بقره، آیه 18»
از سوی دیگر متاسفانه این اتفاق نه تنها در اولویت خبری سایر روزنامهنگاران و رسانههای مستقل هم قرار نداشت، بلکه حتی اکثر اینان که ادعای تلاش برای رسیدن به برابری و آزادی هم دارند، با سکوت از کنار این شلاق خوردن کارگران گذشتند تا به مسائلی بپردازند، که کمترین نتیجه و اثری برای آیندهی سیاسی و اخلاقی کشور به نفع تحولات بنیادین نخواهد داشت. اگر اینان با اندکی شجاعت پیش از این به رسالت خبری و انتقادی خود میپرداختند، شاید امروز نظارهگر این اتفاقات نبودیم، اما کماکان هم شاهدیم که با سکوت و عافیتطلبی از کنار این فجایع تلخ و ناگوار گذر میکنند.
اما بسی جای تعجب است که چرا این اتفاق با سکوت دولت یازدهم هم همراه بوده است؟ دولتی که پاسداشت کرامت انسانها از وعدههای آن بوده است، اما در عمل تاکنون فقط شاهد سکوت آن در دفاع از حقوق مردم بودهایم، و بدون شک ادامهی این سکوت و بی تفاوتی به ضررشان خواهد بود. هر چند آخرین خبر حکایت از آن دارد که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی حکمی مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان آذربایجان غربی را برکنار کرده است، اما این فاجعه بسیار عمیقتر از آن بوده است که به یک برکناری مدیر استانی اکتفا شود و باید که مسوولین رده بالای دولتی را به موضع گیری و واکنش مسوولانه در قبال این فاجعه فرا بخواند.
انتظاری که اکنون از دولتیان و در رأس آن رییس محترم جمهور وجود دارد، آن است که ضمن اعادهی حیثیت از کارگران و دلجویی از این قشر زحمتکش پر آلام و درد، از تمام ظرفیتهای قانونی خود، که از جملهی آن میتوان به این سه مورد اشاره کرد استفاده کند تا از تکرار شدن این اتفاقات تلخ و ناگوار جلوگیری نمایند:
- رعایت قانون با اعمال دستورالعمل و بخشنامه برای جلوگیری از کشیده شدن اختلافات ناشی از روابط کار به محاکم قضایی و غیرتخصصی.
- تلاش برای به رسمیت شناخته شدن اجتماعات و اعتصابات صنفی به عنوان یکی از حقوق بدیهی کارگران و سایر اصناف برای شنیده شدن صدای اعتراض و دادخواهی آنان.
- تقویت و بها دادن به تشکلهای مستقل کارگری که نمایندهی واقعی بدنهی کارگری باشند و حفظ استقلال و ممانعت از دخالت دولت در امور آنان.
انتظار میرود مجلس دهم نیز ضمن موضعگیری در قبال این برخوردهای قهرآمیز و ناشایست نسبت به اعتراضات صنفی موضع بگیرند و در مقابل این برخوردها بایستند و با همراهی دولت برای پیشگیری از بروز این اتفاقات و اصلاحات ساختاری لازم برای به رسمیت شناخته شدن حق اعتراض گام بردارند.
ما تشکلهای دانشجویی ضمن محکوم کردن این اتفاق از تمامی گروهها و کنشگران دغدغهمند جامعهی مدنی دعوت میکنیم تا با اعتراض خود از تأثیراتی که چنین احکامی بر افراد، جامعه و استانداردهای اجتماعی خواهد گذاشت، و موجب نهادینهشدن سوءاستفادهی سیستماتیک میشود، جلوگیری کنند.
هیچکس هرچند مردم او را خوار شمارند و دیدهها وی را بیمقدار، خُردتر از آن نیست که [نتواند] کسی را در انجام دادنِ حق یاری کند یا [مستحق این نباشد] که دیگری به یاری او برخیزد. (امام علی (ع)، نهجالبلاغه، خطبه 216)
تشکلهای امضا کنندهی بیانیه:
1-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر
2-انجمن اسلامی دانشجویان ترقی خواه دانشگاه صنعتی امیرکبیر
3-انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت
4-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه لرستان
5-انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دانشگاه سیستان و بلوچستان
6- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان
7-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان
8-انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین
9-انجمن دانشجویان ایران اسلامی دانشگاه ارومیه
10-انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دانشگاه زنجان
11-انجمن اسلامی دانشجویان نواندیش دانشگاه فردوسی مشهد
12-انجمن دانشجویان ایران اسلامی دانشگاه مازندران
13-انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه علوم پزشکی همدان
14-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد
15-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان
16-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
17-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز
18-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی بیرجند
19-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هرمزگان
20-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کردستان
21-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز
22-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
23-جمعیت اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد
24-انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه بیرجند
25-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
26-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان
27-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان
28-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
29-انجمن اسلامی پیرو خط امام خمینی دانشگاه علوم پزشکی جهرم
30-انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه یاسوج
31-انجمن اسلامی رویش دانشجویان دانشگاه علم و صنعت
32-مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر
33-تشکل اسلامی نسل نو دانشگاه قم (واحد برادران)
34-تشکل اسلامی نسل نو دانشگاه قم (واحد خواهران)
35-انجمن اسلامی امید دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
36-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تحصیلات تکمیلی و صنعتی کرمان
37-مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان
38-انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو دانشگاه تربیت مدرس
39-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز
40-انجمن اسلامی دانشجویان آزادیخواه دانشگاه شهید بهشتی
41-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی ارومیه
42-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان
43- انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
44- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
45- انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
46- انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر
47- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
48-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ساری
49-انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بجنورد
50- انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دانشگاه اصفهان
51- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
52- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز
بیانیه ی انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز
همچنین انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز در بیانیه ی جداگانه ای به ماجرای کارگران معادن سنگ آهن بافق یزد و طلای آق دره واکنش نشان داد.
به گزارش انصاف نیوز، در بخشی از این بیانیه آمده است: در تمامی قرائتها از اسلام به این نکته اشاره شده است که پیام آور این دین بوسه بر دستان کارگر میزده است؛ حال چه شده که شاهد زدن بوسه شلاق بر گرده ۱۷ کارگر معدن «آقدره» هستیم؟ چرا در جامعه اسلامی و تحت نظارت قوانین اسلام باید شاهد اجرای حکم ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق در ملاء عام، پرداخت جریمه نقدی و محکومیت به حبس کارگران باشیم؟ چرا عدهای که داعیه ی برپایی تمدن اسلامی دارند در عمل رویه ای بر خلاف شعارهایشان در پیش گرفته اند و این طور مینمایند که گویی در قانون اساسی کشور هیچ اثر و جایگاهی از فعالیت صنفی و سندیکایی دیده نشده است و ۱۷ کارگر را که تنها نسبت به حق و حقوقشان اعتراض کرده بودند را در ملاء عام شلاق میزنند. آیا این رویکرد مسوولان نسبت به عدالتخواهی ها زیبندهی جامعه اسلامی است؟
پس از آن که در سال ۹۳ شرکت پویا زرکان از تمدید قرارداد ۳۵۰ نفر از کارگران سر باز زد، شاهد تجمع اعتراضی کارگران بودیم و در آن مقطع سه نفر از کارگران اخراجی معدن طلای آق درّه اقدام به خودکشی نافرجام کردند. اما متاسفانه هر بار که این اتفاقات رخ می دهد شاهد برخوردهای غیر قانونی و غیر اخلاقی با اعتراضات و اعتصابات صنفی هستیم؛ نمونه ی دیگر از این دست برخوردها صدور حکم زندان و شلاق برای 4 نفر از کارگران پتروشیمی رازی در سال 93 است. برخورد قضایی با کارگران و متهم کردن آنها به ارتکاب اعمالی چون «ممانعت از کسب و کار» به رویهای تازه تبدیل شده است و این در حالیست که چنین اتهام های جزایی به هیچ وجه در حیطه روابط کار جایگاهی ندارند و قانون گذار تنها به صرف برخورد با اراذل و اوباش چنین عناوینی را در قوانین مجازات پیش بینی کرده است. علاوه بر این ورود قضایی به حیطه روابط کار و صدور حکم بر اساس شکایت کارفرما غیر قانونی است، چرا که بر اساس قانون کار، مرجع رسیدگی به اختلافات کارگر و کارفرما، هیات های حل اختلاف هستند و کارفرما حق شکایت به مقامات قضایی را ندارد. کشاندن این مساله به دادگاه های عمومی در تعارض با حقوق صنفی کارگران است. جالب اینجاست مقامات بارها تاکید کردهاند که خواستار پیوستن به مقاوله نامه های ۹۸ و ۸۷ سازمان جهانی کار هستند، مقاوله نامه هایی که حق اجتماعات و اعتصابات صنفی را به رسمیت می شناسند. چنانچه ایران بخواهد به این اسناد بین المللی پایبند باشد، ابتدا بایستی رویهی پیشین برخوردهای اینچنینی با کارگران را اصلاح کند و از سوی دیگر مجریان و متولیان قانون هم باید به حقوق صنفی کارگران احترام بگذارند. متاسفانه در حال حاضر در کشورمان با کارگرانی روبرو هستیم که نه تنها از بیمه، امنیت شغلی، امنیت اجتماعی و … محروم هستند، بلکه در کنار قوانین کار ناعادلانه، اختلاف طبقاتی را با شنیدن خبر فسادهای نجومی و دریافت حقوق ناچیزشان به خوبی لمس میکنند و اگر صدای اعتراضی هم از آنها برآید باید اندک حقوق ۷۰۰ هزار تومانی را در ازای جریمهی نقدی پرداخت کنند و با تحمل بوسههای شلاق بر گردهی خویش جایگاهشان را در این اختلاف طبقاتی به یاد آورند. حتی پس از بروز واکنش های اعتراضی بسیار نسبت به مورد معدن آق دره، حال به جای مشاهده ی حرکتی مثبتی، شاهد تکرار این مورد در خصوص ۹ تن از کارگران معدن سنگ آهن بافق یزد هستیم. گویی هر از چند گاهی باید این گونه موارد را در خصوص کارگران معدن چادملو، نمایندگان کارگران نانوایی های سنندج، کارگران پتروشیمی رازی، فعالین کارگری سنندج و کارگان معدن آق دره شاهد باشیم تا مبادا کس دیگری هوس دادخواهی را بکند. آن هم در کشوری که انتظار داریم جهانیان با مشاهده ی اجرای عدل علی در آن فوج فوج به اسلام بگرایند.
انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز وظیفه ی انسانی و اخلاقی خود میداند تا در قبال چنین رفتارهای غیرقانونی و بر خلاف کرامت انسانی در خصوص کارگران، معلمان، اصناف، وکلا، روزنامهنگاران و خبرنگاران موضع رسمی خود را در حمایت از تمامی فعالین مدنی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در چارچوب قانون اساسی فعالیت میکنند اعلام کند. همچنین این انجمن از مجلس شورای اسلامی انتظار دارد تا نقش خود را به عنوان نهاد قانون گذار و ناظر بر اجرای قوانین در جهت بهبود وضعیت موجود ایفا کند و تلاش در جهت تحقق ارزش های والای انسانی را به عنوان ماهیت خود بشناسد. به امید روزی که نهادهای قضایی، اجرایی و نظارت کشور با عمل بی شائبه به قانون جایگاه مقبولی را نزد مردم و جامعه کسب کنند.
انتهای پیام
مهدی
اینهم از عدالت ورافت اسلامی نسبت به شریفترین قشر جامعه قطعا بعنوان یک سند تاریخی باقی خواهد ماند.
درست گفتی مهدی عزیز ” این عمل بعنوان یک سند تاریخی باقی خواهد ماند ”
طبقه کارگر وقتی تشکیلات خودش رو از قبیل سندیکا ها و انجمن ها بصورت کلاسیک نداشته باشه ، میشه مثل یک بچه یتیم بی سر پرست.
تاریخ جنبش های کارگری در اروپای غربی مثل کشور آلمان و انگلیس
بعد از انقلاب صنعتی ، وقایع شبیه این شلاق خوردن اخیر را در قرن هیجده میتوان دید و بعد از آن با شروع قرن نوزده کم کم تشکیلات کارگری شکل گرفتند و برای مطالبات خودشون مبارزه کردند
که حتی شکل گیری بزرگترین حزب سیاسی فعلی در اروپا ، حزب سوسیال دمکرات آلمان SPD، ریشه در اولین جنبش های کارگران معدن ذغال سنگ در آلمان دارد و اولین رهبران این حزب ، ازبین فعالان این جنبش های کارگری برخواستند.
با این وجود ما بیش از یک قرن عقب هستیم و راه درازی هنوز در پیش داریم .
اعتصاب کارگران شرکت نفت در زمان انقلاب ، یک خواست انقلابی بود
و بدون این اعتصاب انقلاب پیش نمیرفت
در زمان زنده یاد مصدق ، ملی شدن صنعت نفت ، با بیرون راندن انگلیسها، کارگران صنعت نفت خودشان بدون انگلیس ها ، صنعت نفت را چرخاندند .
باید از تجربه دیگران و خواندن تاریخ ، استفاده و چاره اندیشی کرد.
خبر این شلاق خوردن کارگران عزیز ایرانی حتما رسانه ای شده و مردم دنیا و کارگران دیگر کشورها از آن آگاهی پیدا کردن .
و بدانید که از دید آنها ، این عمل کرد ما و داعش ، یکی است.
و درود بر فعلان دانشجوئی عزیز که موضع فراگیر و حق طلبانه ای کردند