روشنفکری دینی و شکافهای فکری جامعه | مرتضی زارعی
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است دربارهی روشنفکری دینی نوشت:
امروز با آن که از شکافهای اجتماعی وطبقاتی که درسالهای اخیر بیشتر شده سخن به میان میآید اما به شکافهای مهمتر که به نوعی علت شکافهای اجتماعی هستند کمتر پرداخته میشود درحالی که جامعه در دهههای اخیر به شکافهای عمیقیتری مبتلا شده است که از آنها با عنوان شکافهای فکری میتوان یاد کرد.
شکافهای فکری به معنای فاصله افتادن بین تفکرات وباورهای مختلف گروههای اجتماعی سیاسی از هم و ازبین رفتن حلقههای واسط ورابط دراین میان است قبل از انقلاب شکاف فکری بین بخش سنتی و مدرن جامعه مطرح بود و حلقهای که میکوشید این شکاف را پر کند جریان روشنفکری دینی بود.
توفیق این جریان در مشارکت دادن بخشهای مختلف جامعه در انقلاب اسلامی و به ثمر رساندن آن آشکار شد ولی بعد از انقلاب که روشنفکری دینی از درون و بیرون تضعیف شد برخی از متنفذان سیاسی با رفوگریهای سطحی و صوری در پی پیوند دادن و گاه ادغام نهادهای فکری سنت و مدرنیسم یعنی حوزه و دانشگاه برآمدند اما این تلفیقها نتوانست توفیقهای گذشته را تداوم بخشد و امروز شکافهای مختلف از جمله شکاف بین تفکرات نیروهای سیاسی اجتماعی را شاهد هستیم و آن ادغامها اگر درست میبود باید در کنار کم کردن شکاف حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد اندیشه و باور ساز، شکافهای تفکرات سیاسی جامعه را که متأثر از دو نهاد هستند را نیز کم میکرد.
اما چنین نشد و از قضا سکنجبین صفرا فزود. به گونهای که دو جریان عمده سیاسی کشور یعنی اصول گرایی و اصلاح طلبی امروز بیشترین فاصله فکری را از هم گرفتهاند و یک جریان به سکولاریسم و دیگری به تحجر متمایل گشته است.
مع الاسف دولت فعلی نیز در استراتژی بشدت ناشیانه، محور مدیریت و ثقل مسئولیت را بر گزینش مسئولان از مثل دانشگاه امام صادق، از جمله مراکز تلفیقی قرار داده است و مجموعههایی که در عرصه فکری جهد بی توفیق داشتهاند را در عرصه سیاسی به کار گرفته است که نتیجه آن از پیش معلوم است.
این روند علاوه بر شکافهای فکری شکافهای سیاسی را نیز افزونتر خواهد کرد و به جای درمان درد را بیشتر دامن خواهد زد.
به نظر میرسد مانند زمان انقلاب اسلامی اگر جریانی در عرصه فرهنگی و اجتماعی بتواند شکافهای فکری را ترمیم کند جریان روشنفکری دینی است البته این جریان خود در این سالها رنجور شده است اما هنوز تواناییهای خود را از دست نداده است و میتواند قوت گیرد و وظیفه خود را در پر کردن شکافهای فکری انجام دهد و این کار را نسل جدید روشنفکری دینی با نقد گذشته باید آغاز نماید.
جریان روشنفکری دینی به خاطر اصطکاک با حکومت در دهههای اخیر به تجدید نظر افراطی در مبانی فکری دست زد به گونهای که حتی نقش مهمترین منبع دینی یعنی قرآن را در مرجعیت فکری تضعیف نمود و این افراط علاوه بر ضربه زدن به خود و نیروهای وابسته به این جریان باعث شد جریان ظاهرگرای دینی در مقابل قوی شود و به تبع شکافهای فکری در جامعه عمیقتر گشته و به دنبال آن شکافهای سیاسی افزونتر شود و نسل جدید روشنفکری دینی با عبرت از گذشته نه چندان دور باید به مبانی اصیل خود برگردد و در این بستر به تولید فکر و اندیشه و ترمیم شکافها بپردازد.
دراین مسیر، بازخوانی آثار روشنفکری دینی قبل از انقلاب که تفکراتش برخوردار از پایههای استحکام بخش به حلقههای واسط فرهنگی و اجتماعی و سیاسی است، ضرورت دارد بازخوانی آثار کسانی چون شریعتی، طالقانی و مطهری، کسانی که دغدغه دین و جامعه و رشد و پیشرفت را در جهان جدید داشتند در عین حال میکوشیدند گسستهای فکری را کم کنند.
همچنین توجه به مبانی فکری و کارهای عملی و مصلحانه بنیانگذار جمهوری اسلامی که نقش برجسته در پیوند میان باورهای سنت و تجدد و توجه به مقتضیات زمان در پویا ساختن اندیشه و عمل دینی داشت ضروری است.
روشنفکری دینی میتواند در رویکردی نو با تکیه بر سرمایههای فکری و تجربههای عملی مصلحانی که اقدام آنها در کاستن از شکافهای فکری و اجتماعی در عین عمق بخشیدن به دیدگاهها موثر بوده است، به بازیابی نقش خود و ترمیم شکافهای فکری کمک شایان نماید و در تحولات اجتماعی سیاسی دهههای پیش رو نقش سازننده داشته باشد.
جریان روشنفکری دینی جوان باید با طرح اندیشههای جامع و تعادل بخش، تکیه گاه فکری گروههای اجتماعی سیاسی گردد و دو قطبی سکولاریسم و تحجر را با طرح اندیشه دینی و سیاسی متکی به سرمایههای اصیل و در عین حال برخوردار از کارآمدی و بهروز بودن کنار زند و راههای میانه و پیش رو و جامع را در پیوند سنت و مدرنیته به جامعه خصوصاً سیاست ورزان نشان دهد و نیروهای اجتماعی که در دوقطبی سازی سکولاریسم و تحجر، دچار سرخوردگی و انفعال گشتهاند را دوباره به صحنه اجتماع و سیاست بازگرداند؛ بازگشتی که با خود تحولات اساسی را به دنبال خواهد داشت و جریان تمامیت خواه با تفکرات حذفی و سطحی را وادار به عقب نشینی خواهد نمود.
انتهای پیام