خرید تور تابستان

اشتغال زنان مدیون جنگ جهانی؟

تکراسا نوشت: اگر جنگ‌های جهانی و رکودهای اقتصادی در دنیا اتفاق نمی‌افتاد، شاید زن‌ها وارد بازار کار نمی‌شدند. اما جنگ‌های جهانی و رکود اقتصادی چه ارتباطی به بازار کار و اشتغال زن‌ها دارد؟ از چه زمانی زن‌ها برای اولین بار وارد شغل‌هایی ماند روزنامه‌نگاری، وکالت، مهندسی و حتی ارتش شدند؟ در این مقاله به این سؤال‌ها پاسخ می‌دهیم.

آیا بدون جنگ‌های جهانی، اشتغال و استقلال زنان ممکن بود؟

از خانه‌داری تا کار در صنعت

زنان در طول تاریخ بسته به جغرافیا و سبک زندگی‌هایشان در حوزه‌های مختلفی مشغول به کار بودند. اما اگر به تاریخ مستعمراتی ایالات متحده آمریکا (Colonial Time: ۱۶۰۷-۱۷۷۶) رجوع کنیم، متوجه شرایط خاصی از زندگی زنان در آن دوران می‌شویم. با نگاه به ابتدای تاریخ آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر می‌بینیم که در آن دوران، کار کردن زنان در خارج از محیط خانه به رسمیت شناخته نمی‌شد و از آن‌ها انتظار می‌رفت که در خانه بمانند و در کنار همسر و فرزندانشان به امور خانگی بپردازند. همچنین مشارکت زنان در امور مالی خانواده از نظر اجتماع قابل پذیرش نبود و این کار را بیشتر وظیفه مرد می‌دانستند.

پرستاری و تدریس هم از حرفه‌های دیگری بودند که بعضی از زنان در آن فعالیت می‌کردند. اما در آن دوران این مشاغل دارای جایگاه اجتماعی چندان سطح بالایی محسوب نمی‌شدند و زنان مجبور بودند که پس از ازدواج برای حفظ وضع اجتماعی موجود (نان‌آوری مرد و خانه‌داری زن) شغل‌های قبلی خود را ترک کنند و به خانه‌داری بپردازند. 

اما وقوع جنگ در سال ۱۸۱۲ میلادی بین ایالات متحده آمریکا و امپراطوری بریتانیا نشان داد که باید در شیوه‌های حمل‌ونقل و تولیدات تغییراتی ایجاد شود. به‌عبارت دیگر، نوعی سبک زندگی در حال شکل گرفتن بود که از یک انقلاب جدید در شهرنشینی خبر می‌داد. در نتیجه به‌تدریج کارخانه‌هایی با فرایندهای تولیدات سریع‌تر نسبت به قبل به‌وجود آمدند و فرصت‌های شغلی جدیدی ایجاد شد. البته مشاغل کارخانه‌ای دارای حقوق مناسب و کافی نبود و با پیچیده‌تر شدن شرایط زندگی، زنان نیز مجبور شدند که به دنبال شغل بروند.

در آن دوران، صنعت نساجی و کارخانه‌های پوشاک دومین عرصه‌ای بود که بعد از خانه‌داری، زنان در آن مشغول به کار شدند. البته شرایط کاری برای آن‌ها چندان آسان و مناسب نبود. برای مثال، بسیاری از کارگران زن اغلب مجبور بودند که در اتاق‌های کوچک زیر شیروانی یا زیرزمینِ کارفرماهای خود زندگی کنند. همچنین ساعت‌های کاریشان بسیار زیاد بود و حتی مرخصی کمی هم به آن‌ها داده می‌شد. با این وجود، دسترسی به مشاغل جدید در کارخانه‌ها، مغازه‌ها و اداره‌ها برای زنان جذاب‌تر بود؛ اگرچه که درآمد آن‌ها برای همین کارهای مشابه کمتر از نصف دستمزد مردان بود! تا اینکه کم‌کم مردان نسبت به حضور زنان در مشاغل صنعتی احساس خطر کردند و گاهی زنان را رقیبان خود در این مشاغل در نظر می‌گرفتند. اما انتقال فعالیت‌های زنان از خانه به کارخانه آغازی برای تغییر نقش زنان در جامعه بود.

تا اینکه در سال ۱۸۷۲میلادی، این موضوع رسمیت بیشتری پیدا کرد و کنگره آمریکا، قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن باید به زنان کارمند فدرال برای انجام وظایف مشابه دستمزدی برابر با مردان داده می‌شد تا بین نیروهای کاری با جنسیت‌های مختلف برابری ایجاد شود. متأسفانه این قانون به سطح ایالتی یا محلی گسترش پیدا نکرد و برای بخش خصوصی هم اعمال نشد. بنابراین بسیاری از کارگران زن نتوانستند از این حمایت برخوردار شوند. اما ماجرا به همین جا ختم نشد.

در سال ۱۸۸۱ میلادی، چند نفر از کارگران زنی که در رخت‌شویی کار می‌کردند و عمدتاً آفریقایی ــ آمریکایی بودند، در ایالت جنوب آمریکا، جورجیا (Georgia)، نسبت به کار خود اعتراض کردند. آن‌ها باید برای ساعت‌های طولانی، سخت کار می‌کردند و به‌طور متوسط ​​فقط بین ۸-۴ دلار در ماه درآمد داشتند که متناسب با کار آن‌ها نبود و کفاف زندگی‌شان را نمی‌داد. در نتیجه دیگر حاضر نبودند که این شرایط را تحمل کنند و در ابتدا یک گروه ۲۰ نفره از زنان رخت‌شو برای دریافت حقوق بیشتر اعتصاب کردند. در عرض ۳ هفته، تجمع اعتراضی آن‌ها از ۲۰ نفر به ۳۰۰۰ کارگر زن گسترش پیدا کرد و این تعداد بالا نشان داد که تا چه اندازه نیروهای کاری زن بر موفقیت اقتصاد جنوب آمریکا تأثیرگذار بودند. اما بعد از این جریان باز هم نارضايتى عمومى از اين شرايط براى زنان كارگر ادامه داشت.اعتصاب کارگران رخت‌شوی زن در سال ۱۸۸۱ میلادی

اعتصاب کارگران رخت‌شوی زن در سال ۱۸۸۱ میلادی

جنگ جهانی اول؛ جرقه‌ای برای تغییر

در آوریل سال ۱۹۱۷، آمریکا وارد جنگ جهانی اول شد و این حادثه، کلیشه‌ها و باورهای جامعه درباره کار کردن زنان را در هم شکست! به‌طوری که هجوم ناگهانی زن‌ها در بسیاری از مشاغلی که قبلاً تنها متعلق به مردها بود، تیتر خبری بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفت. از این زمان به بعد بود که زنان به‌عنوان کارمندان بانک، فروشندگان بلیط، متصدیان آسانسور، رانندگان ماشین، رئیس‌های ترامواهای شهری، مأموران قطار، روغن‌گیرهای لوکوموتیو، نصاب پل‌های متحرک، ماشین آلات و بسیاری دیگر شروع به فعالیت کردند. 

در حقیقت، وقتی مردان برای کمک به جنگ وارد ارتش شدند، شغل‌های آن‌ها بدون نیرو باقی ماند. در نتیجه زنان به جای آن‌ها این مشاغل را به دست گرفتند و این موضوع باعث شد تا با بسیاری از حوزه‌هایی که تحت سلطه مردان بود و قبل از جنگ فرصت کار کردن در آن‌ها را نداشتند، آشنا شوند. جالب است بدانید که حتی یک روزنامه به این موضوع اشاره کرد که حدود ۴۰۰۰ زن در این مدت در راه‌آهن پنسیلوانیا (The pennsylvania railroad) که یکی از راه‌های ارتباطی مهم در آمریکا بود، کار می‌کردند.کارگران زن در راه‌آهن پنسیلوانیا در دوران جنگ جهانی اول

کارگران زن در راه‌آهن پنسیلوانیا در دوران جنگ جهانی اول

علاوه بر شغل‌های قبلی که برای مردان بود، به دلیل تقاضای جنگ، زنان با مشاغل جدیدتری هم آشنا شدند. برای مثال، کارخانه‌هایی باز شدند که برای تولید بمب، مهمات و تجهیزات جنگی مورد نیاز بودند. این اتفاق باعث شد تا نرخ بیکاری در دوران جنگ کاهش پیدا کند و اقتصاد به‌شدت رونق بگیرد. حتی روزنامه‌ها هم به موفقیت زنان در تحصیل، اشتغال و سایر جنبه‌های اجتماعی اشاره می‌کردند. از این رو، اهمیت زنان و جایگاهشان برای کشور و به‌خصوص تلاش‌های آن‌ها در دوران جنگ مورد توجه قرار گرفت. به‌طوری که در سال ۱۹۲۰، آژانس فدرالی تحت عنوان دفتر وزارت کار زنان در آمریکا (Women’s Bureau of the Department of Labour) توسط کنگره تأسیس شد تا استانداردها و سیاست‌هایی را برای ارتقاء رفاه زنان، بهبود شرایط کاری، افزایش بهره‌وری و فرصت‌های اشتغال تدوین کند. 

مشارکت گسترده زنان در جنگ و دستاوردهایشان در مشاغلی که پیش از این فقط برای مردان بود، توانایی‌ها و مهارت‌های آن‌ها را نشان داد و به‌تدریج مشخص شد که زنان به اندازه مردان می‌توانند در جنبه‌های مختلف فعالیت کنند. سرانجام جنگ به پایان رسید و مردان برای گرفتن شغل‌های خود برگشتند و کارخانه‌هایی که به تولید تجهیزات جنگی اختصاص یافته بود، تعطیل شدند. این موضوع به افزایش بیکاری و رکود بزرگ اقتصادی سال ۱۹۲۹ میلادی (The Great Depression) منجر شد.

رکود اقتصادی و زنان نان‌آور

در سال ۱۹۲۹، بازار سهام آمریکا سقوط کرد که نقطه آغاز بحرانی در اقتصاد این کشور بود. بزرگی و وسعت این رکود به اندازه‌ای بود که نه تنها اقتصاد آمریکا بلکه اقتصاد دیگر کشورهای جهان را هم تحت تأثیر قرار داد و به جنگی ختم شد که در زمره ویران‌کننده‌ترین جنگ‌های دنیاست: جنگ جهانی دوم. 

بعد از جنگ جهانی اول، زنان آمریکایی حدود ۲۵٪ از نیروی کار آن زمان را تشکیل می‌دادند و نرخ بیکاری آن‌ها بسیار بیشتر از نرخ بیکاری مردان بود. حتی نرخ بیکاری بین زنان با نژاد‌های مختلف تفاوت داشت و به زنان‌ سیاه‌پوست‌ در مقایسه با سفید پوست کمتر شغل می‌دادند. 

اما در دوران رکود بزرگ شرایط تغییر کرد و بخش زیادی از زنان توانستند شغل پیدا کنند و تعداد زنان شاغل در آمریکا افزایش پیدا کرد. در واقع فشارهای اقتصادیِ رکود، نسبت به قبل زنان بیشتری را برای یافتن شغل به بازار کار کشاند. اما به دلیل اینکه در این بحران، بسیاری از بانک‌ها و شرکت‌های کوچک و بزرگ تجاری مجبور به تعطیل کردن کارهای خود شدند و کارخانه‌ها بیشتر آسیب را دیده بودند، مردها به‌تدریج شغل خود را از دست می‌دادند. در حالی که در طول دوره بحران بانکی، وضعیت شغلی زنان پایدارتر ماند؛ چرا که آن‌ها بیشتر در مشاغلی مثل پرستاری، تدریس و کار در خانه فعالیت می‌کردند.

بنابراین، کار کردن زن‌ها در این دوران سخت رکود اغلب باعث خشم مردانی شد که احساس می‌کردند نسبت به زن‌ها شایستگی بیشتری دارند. در این فشار اقتصادی و بیکاری، مردها نمی‌توانستند مخارج خانه را تأمین کنند و زن‌ها نان‌آور شده بودند. همچنین از نظر اجتماعی برای مردان قابل پذیرش نبود که وارد مشاغل زنانه‌ای مثل پرستاری یا خدمتکاری شوند. از این رو، مردها در دوران رکود بزرگ به‌دنبال هویت گذشته خود بودند. پس سعی کردند با «هالیوود» دوران سخت رکود را سپری کنند!

جالب است بدانید که انیمیشن «سفیدبرفی و هفت کوتوله» که توسط والت دیزنی در سال ۱۹۳۸ منتشر شد، به‌نوعی ترس‌ها و آرزو‌های مردان در دوران رکود را منعکس می‌کرد. این انیمیشن، تصویری از دو زن متفاوت را به جهان نمایش داد. یکی از این زن‌ها، ملکه بدجنسی بود که قدرت جادوگری داشت و این شخصیت کارتونی، یادآور تمام آن زن‌هایی بود که در دهه ۱۹۳۰ (یعنی همان رکود بزرگ و وابسته شدن مردان به زنان) در چشم مردان، بدجنس و شرور به‌نظر می‌رسیدند. در مقابل قهرمان اصلی این فیلم، سفید برفی، زنی بسیار ساده‌لوح، اهل خانه و زندگی و نیازمند به کمک بود. اما سفید برفی برای آنکه از مرگ خواب (Sleeping Death) نجات پیدا کند و به زندگی برگردد، فقط به کمک معشوقه‌اش (که یک مرد بود) نیاز داشت. در واقع داستان سفید برفی، واقعیت سال‌های افسردگی، درماندگی و مرگ خواب بسیاری از مردان در دوران رکود را معکوس کرده تا در فیلم نشان دهد که سفید برفی تنها به‌کمک یک مرد نجات پیدا کرد.

تا اینکه در سال ۱۹۳۹، نورمن کازینز (Norman Cousins)، روزنامه‌نگار سیاسی و نویسنده آمریکایی، متوجه شد که تعداد زنان شاغل در آن سال تقریباً برابر با کل بیکاری ملی است. بنابراین، این پیشنهاد را ارائه داد:

خیلی راحت زنانی را که نباید به هر حال کار کنند،‌ اخراج کنید و مردان را استخدام کنید. دیگر نه بیکاری وجود دارد و نه رکودی!

اما با وجود تمام این مخالفت‌ها، دوران رکود باعث شد تا زنان بتوانند شغل داشته باشند و نقش آن‌ها در جامعه مطرح شود. اگرچه که همچنان به این مسأله بی‌توجهی می‌شد. تا اینکه جنگ جهانی دوم آغاز شد!

جنگ جهانی دوم؛ شروع جدال بر سر اشتغال

تاریخ به سال ۱۹۴۱ رسیده است. به‌مدت بیش از ۲ سال است که جنگ جهانی دوم در اروپا موج گرفته است. آمریکا سعی کرده از این موج جنگ دور بماند تا اینکه ژاپن به پایگاه نظامی و دریایی آمریکا حمله کرد. در نتیجه آمریکا آمادگی خود را برای مبارزه و ورود به جنگ جهانی دوم اعلام کرد و این موضوع باعث شد تا زندگی به گونه‌ای دیگر تغییر کند!

مثل جنگ جهانی اول با رفتن مردان به میدان جنگ به نیروهای کاری جایگزین در پشت صحنه نیاز بود تا تهیه تجهیزات نظامی مثل هواپیما، کشتی جنگی و سلاح را برای مردان تهیه کند. این شد که بار دیگر دولت به قدرت زنان به‌عنوان نیروی کار روی آورد.

در ابتدا بسیاری از مردان کارخانه‌دار و صاحب صنایع نمی‌خواستند زنان را استخدام کنند. آن‌ها ادعا می‌کردند که زنان برای این مشاغل دشوار و خطرناک مناسب نیستند؛ اما بدون حضور زنان، متفقین (آمریکا، چین، انگلستان و اتحادیه جماهیر شوروی) در جنگ شکست می‌خوردند. بنابراین، دولت شروع به راه‌اندازی کمپین‌هایی کرد تا افکار مردم را در زمینه اشتغال زنان تغییر دهد. رزی پرچ‌کن (Rosie the Riveter) ستاره کمپینی بود که به راه افتاده بود تا زنان را برای استخدام در صنایع دفاعی در طول جنگ جهانی دوم تشویق کند. البته که در بعضی از منابع اشاره شده که هدف از طراحی این پوستر، افزایش روحیه برای تولید بالاتر بوده‌ است. در پوسترهای دولتی این کمپین، تصویر زنی نمایش داده می‌شد که عضله‌ای قوی داشت و عبارت «ما می‌توانیم انجامش دهیم!» روی آن نوشته شده بود. رزی پرچ‌کن به‌تدریج نماد فرهنگی آمریکا در جنگ جهانی دوم شد.رزی پرچ‌کن (Rosie the Riveter)، ستاره کمپین جنگ جهانی دوم

رزی پرچ‌کن (Rosie the Riveter)، ستاره کمپین جنگ جهانی دوم

تا سال ۱۹۴۵ بیش از ۶ میلیون نیروی کار زن دارای شغل‌های جنگی و نظامی شدند. برای مثال، بسیاری از آن‌ها هواپیما، اسلحه یا زیردریایی برای جنگ می‌ساختند! این دوره‌ای بود که زنان به عملکرد مهم خود در دوران جنگ افتخار می‌کردند و بر این باور بودند که نه تنها در کارخانه‌ها بلکه در حفظ اداره کشور هم نقش مهمی داشته‌اند. به‌طوری که حدود ۱۳ میلیون نفر از زنان آمریکایی در تعمیر اتومبیل، اطفاء حریق، ساخت‌وساز و اداره مزارع کشور و… فعالیت می‌کردند. 

همچنین فرصت‌های جدیدی ایجاد شد تا زنان بتوانند به‌عنوان روزنامه‌نگار، دکتر، وکیل، شیمی‌دان و مهندس کار کنند و برای اولین بار در تاریخ آمریکا هر چهار شاخه ارتش، واحدهای ویژه‌ای را برای زنان ایجاد کردند. بیش از ۳۰۰ هزار زن در این واحدها نام‌نویسی کردند. اگرچه آن‌ها در زمینه مبارزه رزمی آموزشی ندیده بودند؛ اما کارهای مهمی مثل ترجمه تلگراف یا پرواز هواپیماهای جدید به پایگاه‌های نظامی را برعهده داشتند. جالب است بدانید که در این دوره فرزندان بزرگ‌تر در زمان نبود حضور مادران از بقیه فرزندان مراقبت و نگه‌داری می‌کردند. 

تا اینکه جنگ در سال ۱۹۴۵ به پایان رسید و باز هم تاریخ تکرار شد. مردان از جنگ بازگشتند و انتظار پس گرفتن شغل‌های قبلی خود را داشتند. اما این بار زنان مقاومت کردند. حدود سه چهارم از زنان آمریکایی از رها کردن شغل خود امتناع کردند. در نتیجه بسیاری از زنان از این شغل‌ها اخراج شدند و در عرض یک سال بیش از ۳ میلیون زن شغل خود را ترک کردند.

حتی دولت هم تلاش‌های تبلیغاتی عظیمی کرد تا زنان را متقاعد کند که مجدداً به وظایف خود در خانه بپردازند. برای مثال،‌اگر در دوران جنگ و دهه ۱۹۴۰، رزی پرچ‌کن روی تصاویر مجلات دیده می‌شد؛ بعد از جنگ و در دهه ۱۹۵۰، سوزی خانه‌دار (Suzy Homemaker) تبدیل به ایده نمادین شده بود. به‌عبارت دیگر، از همان زنانی که آن‌ها را تشویق به کار در کارخانه‌ها کرده بودند، این بار انتظار می‌رفت که میهن‌پرستی خود را با کار کردن در خانه نشان دهند! سوزی خانه‌دار در ابتدا اسم یک سری برند لوازم خانگی بود که در سال ۱۹۶۶ عرضه شد. اما بعدها تبدیل به بخشی از فرهنگ آمریکایی شد که ویژگی‌های یک زن‌ خانه‌دار معمولی را به تصویر می‌کشید.سوزی خانه‌دار (Suzy Homemaker)

سوزی خانه‌دار (Suzy Homemaker)

اما جنگ، زنان آمریکایی را تغییر داده بود. آن‌ها هیجان مستقل بودن، غرور و رضایت از یادگیری یک حرفه را تجربه کرده بودند و فراموش کردن این احساسات برایشان آسان نبود. در نتیجه با گذشت زمان جنبش‌هایی در زمینه آزادی زنان و مبارزه با بی‌عدالتی‌ها شکل گرفت و روزبه‌روز باورها در این زمینه تغییر پیدا کرد. 

بسیاری از افراد معتقد هستند که نقطه عطف و سابقه حضور زنان به‌طور رسمی در محل کار به جنگ جهانی اول برمی‌گردد. در حالی که بررسی‌ها نشان داده که موج اشتغال در اولین جنگ جهانی مثل تجربه جنگ جهانی دوم نبود؛ اما برای تشویق زنان و تغییر پویایی شرایط کار در آینده کافی بود. بنابراین، اگر بخواهیم تاریخچه دقیق سابقه زنان در محیط‌های کاری را مشخص کنیم باید به جنگ جهانی دوم اشاره شود.

اگرچه مشارکت نیرو‌های کاری زن در جنگ ضروری و مؤثر بوده است؛ اما با این وجود اکثراً از حمایت‌های قانونی در زمینه اشتغال بی‌بهره بودند و با تعصب‌های غیر معقولی مواجه می‌شدند. برای مثال، شش زن در طی جنگ جهانی دوم، اولین کامپیوتر الکترونیکی به نام انیاک (ENIAC) را که برای محاسبه بُرد موشک‌های آمریکا طراحی شده بود، برنامه‌ریزی کردند. اما به کار آن‌ها اعتباری داده نشد. حتی تا مدت‌ها این ۶ نفر را به‌عنوان مدل‌هایی می‌شناختند که از آن‌ها برای عکاسی و جذاب‌تر نشان دادن محصولات استفاده می‌شد! در نتیجه کار پیشگامانه‌شان تا سال‌ها ناشناخته و بدون پرده باقی ماند.برنامه‌ریزان زن کامپیوتر انیاک

برنامه‌ریزان زن کامپیوتر انیاک

اما در سال‌های بعد چه تلاش‌هایی برای اشتغال زنان در عرصه‌های مختلف صورت گرفت؟

گام‌هایی آهسته برای حضور مؤثر زنان در اشتغال

چندین سال طول کشید تا زنان به حقوق قانونی برابری در محل کار برسند که البته هنوز هم در بسیاری از کشورها در این زمینه چالش‌هایی وجود دارد. اما در کشور آمریکا در طی ۵۰ سال گذشته، قوانینی حمایتی برای نیروهای کاری زن درنظر گرفته شده که در ادامه به چند مورد از اقدام‌ها در این خصوص اشاره می‌شود:

  • کمیسیون فرصت‌های شغلی برابر (Equal Employment Opportunity Commission) در سال ۱۹۶۸ مشخص کرد که از این به بعد جداسازی لیست‌های شغلی بر حسب جنسیت غیرقانونی است.
  • با توجه به قانون تبعیض بارداری (Pregnancy Discrimination Act) در سال ۱۹۷۸، کارفرمایان نمی‌توانند به‌طور قانونی زنان واجد شرایط را از اشتغال یا ارتقای کاری به‌دلیل باردار بودن منع کنند. قبل از تصویب این قانون، زنان اغلب توسط کارفرماها به فراموشی سپرده می‌شدند تا از هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی و مرخصی زایمان آن‌ها صرف نظر شود.
  • در سال ۲۰۰۹، رئیس جمهور اوباما قانون پرداخت منصفانه لی‌لی لدبتر (Lilly Ledbetter Fair Pay Act) را به تصویب رساند. قانونی که به کارمندان اجازه می‌داد تا ظرف مدت شش ماه از دریافت آخرین حقوق خود، شکایت‌هایشان را در خصوص تبعیض در نحوه پرداخت حقوق ارائه دهند. 

علاوه بر تمام این موارد قانونی که تلاش‌هایی در جهت ایجاد ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای اشتغال زنان بوده، لازم است که نگرش‌ها نیز در این خصوص تغییر کرده و به‌صورت یکپارچه و همه‌جانبه به این موضوع توجه شود. به‌طور کلی، ماهیت و سبک اشتغال به‌طور مداوم در حال تغییر است و امروزه مدل‌های غیرسنتی و جدیدی مانند کارهای پاره‌وقت، قراردادی، دورکاری، مشروط، مشاوره‌ای و آزادکاری (فریلنسری) مطرح هستند که این شیوه‌های جدید بدون توجه به جنسیت افراد می‌تواند به اشتغال کمک کند. در یکی از گزارش‌های سال ۲۰۱۹ مکنزی پیش‌بینی شده که ممکن است در آینده فرایندهای اتوماسیون (Automation) جایگزین نیروهای کاری زن شود و حدود ۱۶۰ میلیون نفر از آن‌ها در سراسر جهان شغلشان را از دست بدهند. به همین دلیل لازم است که زن‌ها به‌طور مداوم آگاهی خود را بیشتر کنند و مهارت‌های جدیدی را یاد بگیرند تا در این عرصه موفق شوند.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا