خاطرات مسجدجامعی از رویدادهای سال ۸۸: عکس ما را با طناب دار بر گردن منتشر میکردند
احمد مسجدجامعی وزیر اسبق ارشاد و عضو پیشین شورای شهر تهران، در گفتگویی با سالنامه اعتماد دیدگاههایش درباره مدیریت شهری را بازگو کرد.
احمد مسجدجامعی عضو پیشین شورای شهر تهران در گفتگو با ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد روایت خود از مدیریت شهری را در سه دوره سوم تا پنجم مدیریت شهری بیان کرد.
اعتماد نوشت:
-تا سال ۸۸ در مسوولیت ریاست کمیسیون اجتماعی شورای شهر سوم تهران بودم بعد از ۸۸ فضای بسته و تلخی بود حس کردم که بودنم در این سمت ممکن است ارتباطات کمیسیون را گرفتار مشکل کند به هر حال خودم در انتخابات کمیسیون نامزد این مسوولیت نشدم.
-سوابقش در برخی رسانههای تندرو آن زمان هست که مثلا عکس ما را میانداختند و دور گردن ما یک طناب انداختند. البته این را هم بگویم این شورا از ما به عنوان عضو شورا دفاع نمیکرد! این مساله مهمی بود در این دوره انصافا، محسن هاشمی برای هر عضو که مشکلی پیش میآمد برای حل آن تلاش میکرد. من خودم هم در تمامی این دورهها مقید بودم این کار را انجام بدهم. یک بار فرمانداری تهران نسبت به یک عضو شورا گزارشی داد، من بسیار ناراحت شدم و از او دفاع کردم زیرا حس این را داشتم که ما داریم یک کار جمعی میکنیم و این جمعمان محترم است و هرجا فکر میکردم به این جمع توهین میشود، حتما دفاع میکردم ولی به هر حال آن سال این روح جمعی نبود و کسی به این قضایا اهمیت نمیداد. بله فشارها زیاد بود دیگر یکی هم این بود که شما یادآوری کردید.
-برخی معتقدند که شورای سوم مثلا شورای برتری نسبت به دورههای مختلف بوده که حالا خیلی جای توضیح آن نیست، یعنی در بحرانها و مسائل مختلف شورای سوم و شهرداری موفق عمل کردند. شهرداری هم در موارد مختلف در دو،سه سال اول همکاری خوبی با اعضای اصلاحطلب داشت. در شورای چهارم به نظرم بدنه مدیریت شهرداری به نسبت شورای سوم ضعیفتر شد، یعنی هرچه شهرداری ظاهرش، متمرکزتر و مقتدرتر میشد، معاونها ضعیفتر میشدند در شورای سوم شما ببینید معاونان شهرداری چه کسانی بودند.
-خیلی از (تهران گردیهای جمعه) هم منشأ تصمیمات ما (در شورای چهارم) بود. هم دورهای که من خودم رییس بودم چه در دورهای که رییس نبودم، بعضیهایشان هم به نظرم در تاریخ شهر ماند. مانند علی چراغی که با پنجه بوکس جلوی بچهاش او را زدند و خیلی فجیع کشتند. من این پرونده را که پیگیری میکردم مثلا میدیدم یک روالی دارند که طرف قرارداد شهرداری، قتل عمد را به قتل غیرعمد تبدیل میکند و بعد با دادن دیه بخرند که به هر حال ما نگذاشتیم در این مورد قتل عمد به قتل غیرعمد تبدیل شود. براین اساس هم شهرداری در قرارداد فیمابین یک اقداماتی و اصلاحاتی انجام داد و به هر حال کار روالی قانونی به خودش گرفت.
-(در شورای پنجم) من خودم تاکید داشتم که آقای محسن هاشمی رییس شورا بشود و از اول هم گفتم من با آقای هاشمی رقابت نمیکنم. آقای هاشمی رای اول تهران را داشت. شهرداری را میشناخت و تجربه داشت. به نظرم عملکردشان هم خوب بود. یعنی در این شورای شلوغ و شهرداران متعدد و شرایط سختی که وجود داشت ایشان عملکرد خوبی داشت.
-(محسن هاشمی) میثاق نامه (لیست امید) را امضا نکرده بودند، من هم میثاقنامه را امضا نکرده بودم نه اینکه بر آن میثاق پایبند نباشم بلکه میخواستم بگویم این میثاقهای اخلاقی خیلی مهمتر از این ورقهایی است که حالا امضا کنیم. خیلیها هم اینها را امضا کردند به آن پایبند نبودند. به هر حال من آن فرم را امضا نکردم به جهت اینکه به نظرم اخلاقی نبود ولی اینکه یک چنین قول و قراری با هم بگذاریم. محترم است و کاملا به آن پایبند بودم. در همه دورههای شورا.
خاطرات مسجدجامعی از رویدادهای سال ۸۸: عکس ما را با طناب دار بر گردن منتشر میکردند
-در ایران خیلی فاصله اجتماعی و طبقاتی زیاد شده است. این دارد به نظرم به شهر آسیب جدی میزند چون اینها پول دارند و با پول میشود خیلی کارها را کرد و حتی میشود قانون را جابهجا کرد. اینکه شما میگویید تهران طبیعتش از بین میرود، تاریخش از بین میرود یا جغرافیایش از بین میرود، به دلیل آن پولهای کلان است. یکی از شهرداران منطقه شمالی تهران میگفت در تهران واحدهای آپارتمانی ۱۵۰۰ متری (به قیمت متری ۱۵۰ میلیون)، هزار متر در برجها داریم، اینها آسیبهای مهمی است که دارد در شهر اتفاق میافتد. ضربهاش را به شهر میزند و کسانی هم که آن پولها را دارند هر جور قانونی هم شما وضع کنید میتوانند به آن غلبه کنند. این یک چیزی است که ما نتیجهاش را در شهر میبینیم. فاصلهها هم دارد زیاد میشود. نظام اقتصادی و اجتماعی به گونهای است که هرچه هم میگوییم کاهش فاصله شمال و جنوب آن نظام، شهر را به سمت فاصله میبرد.