داستان بیپایان جداییها
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «داستان بیپایان جداییها» دربارهی اختلافات در دولت سیزدهم و احتمال جدایی چهرههای اصولگرا از دولت نوشت:
قرار گرفتن چهرههای سیاسی که هر کدام در گذشته نه چندان دور مدعی کسب تاثیرگذارترین صندلی ساختار اجرایی کشور بودهاند در یک دولت نه تنها حامل همافزایی توانمندیها نخواهد شد، بلکه زمینه اختلافهای اساسی و جدایی و کینهجویی جدید را در فضای سیاسی کشور به دنبال خواهد داشت.
اول: در سیاست نمیتوان رهرو ایدههای سادهسازی شده و آسان رفت. برخی از چهرههای سیاسی در گذشته و حتی امروز عقیده دارند که میتوان تمام کاندیدای ریاست جمهوری را در یک دولت جای داد و از توانمندیهای تمام چهرهها به دلیل داشتن تیمهای تخصصی و ارتباط با نخبگان در حوزههای مختلف بهره کافی را برای آبادانی کشور برد. این ایده مخرب است و تجربه نیمبند آن در دولت فعلی نشان داد تحقق آن بیش از آنکه دستاورد داشته باشد، محل زایش حاشیههای بسیار خواهد بود.
دوم: در دولت فعلی آقایان مخبر، رضایی، ضرغامی، سعید محمد، قاضیزاده هاشمی و رستم قاسمی قبل از مشخص شدن ثبتنام نهایی کاندیدا در انتخابات، در هر کوی و برزنی به عنوان یکی از کاندیدای ریاست جمهوری حضور مییافتند و درباره ایدههای دولت خودشان در آینده سخنهای بسیار میگفتند. با توجه به سخنان این افراد میتوان گفت چهرههایی مانند رضایی، ضرغامی و سعید محمد برای اداره کشور به اندازه تجربیات و مشورتهایی که گرفته بودند، صاحب ایده و نظر بودند. حال آقای رییس جمهور میخواهد از ظرفیت این افراد برای دولت بهره ببرد، در صورتی که در عالم واقع چنین نخواهد شد. شخصیت سیاسی که خود را در قد و قواره ریاست جمهوری میبیند و بر اساس همین با برخی چهرههای دانشگاهی و سیاسی و جریانها ارتباط مستقیم برای دولت آینده میگیرد، به سادگی در کرسی وزارت، کفالت، معاون وزیر و معاون اقتصادی و سایر پستهای دولتی هضم نخواهد شد.
سوم: حضور پرشمار چهرههایی که در گذشته مدعی کسب قدرت بالاتر در دولت بودهاند، بیش از آنکه کمک حال دولت وقت باشند، خودشان به معضل جدیدی تبدیل خواهند شد. عبارت «کت تن کی هست» در این دولتها به تکرار اتفاق خواهد افتاد. دولتمردان جدید برای آنکه به سایر چهرههای دولت نشان دهند پس از قدرت رییس جمهور آنان صاحب بالاترین قدرت در دستگاه دولت میباشند، به انواع و اقسام روشها متوصل میشوند تا سایرین را به حاشیه برانند.
چهارم: بازتاب فعالیتهای دولت رییسی تا زمان حال آنگونه که باید و شاید در زیست روزمره مردم اثرگذار نبوده است. انتقادها از دولت سیزدهم در همین مدت کوتاه بسیار افزایش یافته است و نکته جالب توجه آنکه بخش گستردهای از این انتقادات از دل مجلس اصولگرایان بیرون آمده است. چنانچه مواضع همین نمایندگان در ماههای اول سال 1400 را مرور کنیم، چیزی به غیر از حمایت و تعریفهای عجیب از قدرت دولت آینده نخواهیم دید. انتقاد سایر چهرههای نزدیک به جریان اصولگرایی و حتی ریاست مجلس در روزهای اخیر نشان میدهد دولت نتوانسته گامهای مثبتی برای مهار تورم، کنترل بازار ارز، مسکن و طلا داشته بردارد.
پنجم: احتمال جدایی، برکناری و یا به حاشیه رانده سایر چهرههای دولت دور از ذهن نیست. امروز این قرعه به نام محسن رضایی و صولت مرتضوی رقم خورد، تردیدی نیست که چند صباحی دیگر به عنوانهای مختلف از قبیل در راستای هماهنگی بیشتر دستگاههای اجرایی، خدمترسانی به مردم، کمک به وضعیت اقتصادی کشور و سرعت بخشیدن به موتور کارهای اجرایی در بخشهای مختلف شماری دیگر از افراد حذف، به حاشیه بروند و یا کاملا حاشیه نشین شوند. دولت سیزدهم نمیتواند با جنرالهای مدعی کسب صندلی ریاست جمهوری به سادگی کنار بیاید و کار کند.
انتهای پیام