تهدید وزیر به اخراج و بیان یک خاطره درباره معلمان بازداشتی
رضا سلطانزاده، مدیرمسئول هفتهنامه آئینه یزد در یادداشتی با عنوان «تهدید وزیر به اخراج و بیان یک خاطره درباره معلمان بازداشتی» نوشت:
پانزدهم اردیبهشتماه یوسف نوری وزیر آموزشوپرورش در شهر مریوان استان کردستان در مراسم هفته بزرگداشت معلم مطلبی گفت که تاکنون کمتر وزیری در اینگونه نشستها اینچنین سخن گفته است. نوری درباره معلمان معترض و منتقد که حقوق قانونی از دست رفته را مطالبه کردهاند، اعلام نمود: «براساس بند 23 قانون رسیدگی به تخلفات اداری، هیات تخلفات میتواند معلمانی که در این تجمعات شرکت میکنند را اخراج کند…»
قانون مورد بحث در مورد کارشکنی، شایعهپراکنی و شرکت در تحصنها، تظاهرات و اعتصابات غیرقانونی و… تا اخراج از محل خدمت و یا انفصال دائم از خدمات دولتی میباشد. درحالی که اکثر قریب به اتفاق فرهنگیان اعم از شاغل و بازنشسته در ردیف سالمترین، قانعترین و کم توقعترین کارمندان میباشند و معمولاً از دولتمردان میخواهند تفاوت دریافتیها را در شرایط مساوی سابقه خدمت و مدرک تحصیلی به حداقل برسانند و جامعه را از تبعیض و بیعدالتی برهانند و از رانتخواریها و سوءاستفادههای کلان و حقوقهای نجومی جلوگیری کنند و جمع دریافتی عده زیادی از مقامات و مسئولان که جنبه قانونی هم به آن دادهاند را با دریافتی ماهیانه گروه کثیری از معلمان شاغل و بازنشسته مقایسه کنند، در اینصورت وزیران و معاونان و مشاوران و دیگر مقامات چگونه میتوانند آسودهخاطر باشند درحالی که به عنوان نمونه هزاران نفر بهنام معلم خرید خدمات طی سالیان متمادی سالیانه به مدت 8 یا 9 ماه و هر ماه حدود 20روز، آن هم حداقل دستمزد را دریافت مینمایند و گاه تا پنج، شش ماه پرداخت همین مبلغ اندک هم به تأخیر میافتد و سالها در انتظار ماندند تا مقرر گردد حقوق 30روزه در ماه دریافت نمایند که در اینصورت نیز از حق مدیریت و یا کارانه بسیاری از مسئولان وزارت متبوعشان کمتر میباشد.
سخن از حقوق اندک گروه کثیری از معلمان شاغل و بازنشسته بخشی از اعتراضات فرهنگیان بوده و هست اما در کنار آن از عدم رعایت عدالت آموزشی، محتوای کتابهای درسی، بیاعتنایی در رفتار و گفتار بعضی از مقامات نسبت به جایگاه و منزلت معلم، کمبود فضای آموزشی، انتقاد از محل تحصیل بسیاری از دانشآموزان در مدارس سنگی و چادری یا کنار دیوار و در فضای باز و اظهار نگرانی از این که سالها از عمر مفید درصد بالایی از ساختمانهای موجود مدارس، گذشته و دانشآموزان مجبور هستند در محلی که ایمنی لازم را ندارد تحصیل نمایند و با کمبود امکانات آموزشی، آزمایشگاهی و ورزشی روبرو هستند و چه بسیار از مدارس دولتی که ماههاست سرانه دانشآموزی دریافت نکردهاند و یا سالها است بازنشستگان از وضعیت بیمه تکمیلی خود اعتراض میکنند. بنابراین بهجا و شایسته بود یوسف نوری معلمان معترض را تهدید به اخراج و انفصال از خدمت نمینمود.
آیا قانون اجازه اخراج معلم را به وزیر داده است که در هفته بزرگداشت مقام معلم، فرهنگیان منتقد را به اخراج تهدید میکند؟ درحالی که وزیر آموزشوپرورش قانوناً نمیتواند دانشآموزی را از یک مدرسه اخراج و یا از تحصیل محروم نماید چون با شرایطی امکان انتقال دانشآموز از یک مدرسه به مدرسه دیگر امکانپذیر میباشد که در اینصورت مدرسه دوم نیز حق خودداری از پذیرش دانشآموز اخراجی از آموزشگاه اولی را ندارد. به دنبال اظهارات وزیر آموزشوپرورش جبار کوچکینژاد نماینده رشت گفت: «من وقتی تهدید وزیر را در رسانهها دیدم تعجب کردم و خوب شد که آقای وزیر در این زمینه عذرخواهی کرد… معمولاً اعتراضات و تجمعات فرهنگیان آرام است، اما اگر هم کسی بازداشت میشود قطعاً سازمانهای امنیتی دقت میکنند و افرادی که از چارچوب اعتراض خارج میشوند را بازداشت میکنند…»
و علیرضا منادی سفیدان نماینده آذرشهر، اسکو و تبریز و رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: «…درخصوص معلمان بازداشتی هم بنده و هم سایر دوستان کمیسیون پیگیر هستند و تا ببینیم از چه مسیری میتوان به حل این مساله کمک کرد. یک عده هستند که به نظر ما قابل تخفیف هستند و لازم است که هرچه زودتر وضعیتشان روشن شود که بتوانند مجددا سرکلاس درس بیایند…» چه خوب است هرگونه انتقاد دلسوزانه و سازنده مربوط به حوزه تعلیم و تربیت بویژه اگر از سوی دانشگاهیان و فرهنگیان باشد را در وهله اول به بیگانگان و دشمنان این مرزوبوم و خواستههای پلید آنها مربوط نسازیم، صدای مخالفان را بشنویم، بجای تهدید به بازداشت و اخراج با آنها مدارا کنیم تا خدای ناکرده زمینههایی فراهم نگردد که به اصطلاح آب به آسیاب دشمن ریخته شود. تجربه نشان داده است با تندی و احیاناً به زندان افکندن یا اعتراض معلمان را در نطفه خفه کردن به سود کشور نخواهد بود چون یکی از نشانههای تواضع مسئولان این است که در سیاستگذاری و یا اجرای امور بویژه آنجا که اشتباهی مرتکب شده و یا کوتاهی کردهاند عذرخواهی کنند چه رسد به آنکه بخواهند همانند یوسف نوری معلم معترض را تهدید به اخراج یا بازداشت نمایند.
نظر خوانندگان را به فرازهایی از دستور مولای متقیان حضرت علی(ع) که معتقد به عصمت آن حضرت میباشیم درباره حقوق متقابل مردم و رهبری جلب مینماید. «ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است. حقّ شما بر من، آن که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیتالمال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بیسواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. و امّا حقِّ من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید، و در آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید، هرگاه شما را فراخواندم اجابت نمایید و هرگاه فرمان دادم، اطاعت کنید… پس مرا، با خیرخواهی خالصانه، و سالم از هرگونه شک و تردید، یاری کنید. به خدا سوگند! من به مردم از خودشان سزاوارترم… و در میان حقوق الهی، بزرگترین حق، حقِّ رهبر بر مردم و حقِّ مردم بر رهبر است، حقِّ واجبی که خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پایداری پیوند ملّت و رهبر، و عزّت دین قرار داد. پس رعیت اصلاح نمیشود جز آن که زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمیشوند، جز با درستکاری رعیت. و آنگاه که مردم حقِّ رهبری را اداء کنند، و زمامدار حقِّ مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزّت یابد، و راههای دین پدیدار و نشانههای عدالت برقرار، و سنّت پیامبر(ص) پایدار گردد. پس، روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس میگردد. امّا اگر مردم بر حکومت چیره شوند، یا زمامدار بر رعیت ستم کند، وحدت کلمه از بین میرود، نشانههای ستم آشکار، و نیرنگ بازی در دین فراوان میگردد…»(1)
حضرت علی(ع) در فرمان همیشه جاوید خود خطاب به مالکاشتر میفرماید: «…مقدمترین و نزدیکترین مردم در نزد زمامدار اسلامی کسی باید باشد که حق را اگرچه تلخ باشد گویاتر از دیگران برای زمامدار بیان کند…»(2)
زمامدار و حاکم اسلامی باید به هر ترتیب و روشی که میداند افراد چاپلوس و متملق و مداح را از خود دور کند و بداند که پیامبر گرامی اسلام فرموده است: «بر صورت متملقان و چاپلوسان خاک بپاشید و این بدان معنی است که از سخن منتقدان درست کردار و دلسوز استفاده کنید…»
«…اگر مردم جامعه درباره تو گمان ظلم و تعدی نمودند (چه این بدگمانی به درجه اتهام برسد و چه فقط حالت بدگمانی محض بوده باشد) عذر خود را از موضوع یا رفتاری که موجب بدگمانی مردم شده است آشکار کن و با آشکار کردن حق و واقع گمانهای ناشایست آنان را درباره خود منتفی کن زیرا این اعتذار و کشف حقیقت ریاضتی است برای نقش تو و لطف و مهربانی است به مردم جامعه و این اعتذار نیاز ترا (که مرتفع ساختن سوءظن یا اتهام مردم درباره تو است) برطرف میسازد و مردم را بر مبنای حق استوار مینماید.»(3)
دولتمردان و حاکمان و کارگزاران به سخن شهید آیتا… بهشتی عنایت داشته باشند که میگفت: «انتقاد سازنده و دلسوزانه از مسئولان در تمام سطوح آزاد است و اجازه نمیدهیم هیچکس به دلیل انتقاد از خودمان و دیگر دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی تهدید یا تعقیب شود»(4)
نکته آخر این که بعد از بازداشت اخیر چهارنفر معلم در یزد ضمن اینکه آرزوی آزادی تمام معلمان بازداشتی را که به عنوان اعتراض و انتقاد از عملکرد دولت بویژه درباره عملکرد مسئولان وزارت آموزشوپرورش زندانی شده بودند داشتم با خود میگفتم: ای کاش برای معلمان بازداشت شده یزدی زمینهای همانند آنچه در دادگستری یزد، چند سال پیش برای فرهنگیان بازداشت شده اتفاق افتاد فراهم میگردید که شرح آن ماجرا وقتی و فرصتی دیگر میطلبد و از خداوند متعال درخواست نمودم نظر قضات پرونده چهارنفر معلم یزدی که اخیراً بازداشت شده بودند همانند قضات دادگاه کیفری یک رسیدگیکننده به پرونده مدیرمسئول این هفتهنامه در سال 1387 نباشد که با اعلام جرم دادستان وقت یزد با ادعای نشر اکاذیب محاکمه شدم و پس از چند جلسه بازجویی و دو جلسه برگزاری دادگاه با تمام مدارک مستندی که ارائه دادم و دفاعیهای که تنظیم نمودم و در محضر نماینده دادستان و قضات دادگاه خواندم و باتوجه به اینکه 6نفر از 7نفر عضو هیات منصفه دادگاه رأی بر برائت اینجانب داده بودند نتوانستم به دادگاه بقبولانم که پخش آیینه یزد با ارائه مدارک موجود دارای مجوز کشوری است و محدوده نشر آن صرفاً ارتباط به استان یزد ندارد بنابراین نشر اکاذیبی صورت نگرفته است و مقالهای که با عنوان مرد سال 1386 در هفتهنامه آیینه یزد چاپ شده اشاره به رشوه گرفتن یا تخلف بعضی از قضات و یا تعدادی از کارمندان دادگستری دیگر شهرها و استانها بوده و ارتباطی به شهر یزد ندارد به هرحال مدیرمسئول آیینه یزد را مجرم شناختند و به جرم نشر اکاذیب یک میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم کردند اما چون نویسنده خود را مجرم نمیدانست در مهلت مقرر به دیوانعالی کشور نسبت به رأی صادره اعتراض کرد و در نهایت بعد از چندماه قضات دیوانعالی کشور رأی صادره از طرف دادگاه کیفری یک یزد را «نقض بلاارجاع» نمودند و موضوع فیصله یافت و ختم به خیر شد.
خوشبختانه بعد از چند روز نیز که از بازداشت معلمان یزدی گذشت بحمدا… آزاد شدند بدان امید که به خاطر تلاش و کوشش معلمان معترض آزاد شده که سالهای متمادی برای تعلیم و تربیت و تحصیل نوباوگان و دانشپژوهان این سرزمین خدمت نمودهاند و به یقین هدفشان از بیان اعتراض و تشریح وضع موجود آموزشوپرورش که به حق باید برای اصلاح آن اقدام ضروری به عمل آورند ارفاق قانونی شامل حالشان گردد تا بتوانند با خیالی آسوده به اداره امور زندگی روزمره خود بپردازند بدیهی است اگر مدیران ارشد اجرایی استان و آموزشوپرورش یزد پیش از این ماجرا از تجربه گذشتگان در این باره استفاده میکردند شاید مسأله به این طریق رقم نمیخورد وا… اعلم.
پینوشتها:
1- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 34، 118 و 216، صفحه 61، 161 و 315
2- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، تالیف علامه محمدتقی جعفری، صفحه 220، چاپ انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1389.
3- همان، صفحه 260
4- انصافنیوز، 31/2/1401، به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی
انتهای پیام