عبدالملکی؛ هزاران چهره مثل او
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی استعفای حجتالله عبدالملکی نوشت:
عمر وزارت عبدالملکی به عنوان وزیر کار و رفاه اجتماعی کوتاه بود. برخلاف دیدگاهها و نظریههای نادر که در حوزه اقتصاد، کارآفرینی و ایجاد شغل و افزایش ازدواج داشت، با شتاب بسیار وارد عرصه عمومی و کسب قدرت شد و زود هم رفت.
او قبلتر از آنکه اهرم قدرت در وزارت کار را به دست بگیرد درباره چند موضوع بسیار مشخص در صدا و سیما سخن گفت ولی مستندات این حرفها را نشان نداد تا امکان حقیقت سنجی آنها برای ناظران و کاربران شبکههای اجتماعی امکانپذیر گردد. 1. ساخت یک عدد لامبورگینی با کیفیت و کمیت خودرو اصلی در داخل کشور انجام شده است. 2. معماری کره جنوبی به گونهای است که خودروهای آمریکایی داخل پارکینگ نروند. 3. با تزریق 5 میلیارد دلار به بازار میتوانیم قیمت آن را به زیر چهارهزار تومان برسانیم. همان زمان برخی از کسانی که اطلاعاتی از امکانات ساخت خودرو در داخل داشتند، بیان این حرفها را نادرست و اشتباه خواندند. چرا که تجربه چنین کارهایی با سرهمبندی کردن برخی تجهیزات و حتی موتور خودروهای قدیمی در گذشته وجود داشته و انجام شده است، اما کارایی در حد صفر بوده است؛ مانند ساخت خودرویی با مصرف آب! درباره معماری کره جنوبی هم مشخص نیست این اطلاعات از کدامین کانال به دست ایشان رسیده است و آخرین ادعا درباره تزریق دلار به بازار ارز بود. این ادعا نیز مانند دو حرف دیگر در طول زمان و حداقل در زمانی که دولتمرد محبوب او بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد ابطال شد، چرا که دولت توانایی کنترل قیمت دلار را نداشت، نه تنها دولت سیزدهم، بلکه سایر دولتها به دلیل تقاضای بالا در هنگام بحران و برهم خوردن نظم اقتصادی منابع کافی برای تزریق دلار به بازار را نداشتهاند. مهمتر آنکه اجرای این سیاست شاید در نگاه نخست برای عموم مردم جذاب و خوشایند باشد، اما اجرای همین سیاست در ادامه زمینه افزایش تورم را به دنبال دارد.
در زمانه وزارت عبدالمللی به یکباره از یک طرح شگفتیساز رونمایی کرد و وعده داد در سال 1401 امکان ایجاد یک میلیون و هشصد و پنجاه هزار شغل وجود دارد و وزارتخانه تحت مدیریت او به دنبال تحقق آن است! تا این لحظه و با گذشته سه ماه از ابتدای سال او میبایست براساس آمارهای قابل استناد و رسمی نشان بدهد، حداقل موفق به اینجاد 450 هزار شغل شده است، در صورتی که آمارهای منتشر شده وزارتخانه کار و رفاه اجتماعی و مرکز آمار ایران چنین چیزی را نشان نمیدهد. در ادعای شگفتیساز او که باور داشت افزایش حقوق ارتباطی با تورم ندارد، مقایسه قیمت کالاهای اساسی در سال جدید و سال 1400 را مقایسه کنید تا ابطال کامل یکی دیگر از فرضیههای نادرست او مشخصتر از همیشه شود.
پدیدههایی مانند عبدالملکی در لحن، گفتار، طرح مباحث خاص و غیر قابل اثبات مانند اندازه پارکینگ خانهها در کره جنوبی و ساخت لامبورگینی، اعتماد به نفس غیرقابل باور، ارایه چشماندازهای نزدیک به خیال و اوهام نسبتا پرشمار هستند. شیوه گفتار و رفتار وزیر سابق کار یک نمونه در میان هزاران است. افرادی که در جلسهها، کارگروهها، اتاقهای فکر به وفور دیده میشوند و بعضا با حرفهای بزرگ و ترسیم چشماندازهای بسیار خاص و زیبا سایرین را و خصوصا مدیران اصلی کمسواد سازمانها را تحت تاثیر گفتههای خود قرار میدهند. افرادی که با استفاده و تکرار برخی کلیدواژهها مانند؛ ظر فیت سازی، پتانسیلهای استفاده نشده، افق طلایی قابل دسترس، چشم انداز بیمانند ایران در افق تمدنها، توسعه بومی با تکیه بر دانش جوانان توانمند و خلاق، ارتقاء جایگاه جهانی کشور و… گل درشت مجالس رسمی و غیررسمی میشوند. اما همین گلهای بزرگ در هنگامهای که اهرم یک سازمان و نهاد به دست آنان سپرده میشود با همان ادعاها و طرحهای کذایی وارد میدان میشوند و به جای ایجاد ارزش افزوده برای سازمان مربوطه و کشور، افزایش هزینه و تخریب را در کارنامه خودشان ثبت میکنند.
وزیر سابق کار یکی از صدها هزار پدیده خاص در کشور است که دقیقا در زمانهای خاص یا در قدرت حضور دارند و مشغول ایجاد هزینه و صدور فاکتور به حساب جیب ملت هستند و یا در بیرون ساختار قدرت با مخفی شدن پشت برخی نظریههای فضایی به نقد سایرین میپردازند. میزان انتقادات ایشان از دولت سابق در دسترس است! افرادی که ادعاهای فراوان دارند. مدعی همهچیز دانی هستند. منتقدان همیشه حاضرند. آنقدر با اطمینان سخن میگویند که ذرهای شک و تردید در آن راه ندارد؛ توییتهای وزیر سابق در همین زمینه قابل ذکر است. چنین پدیدههایی برای هر کشوری به همراه ضرر و زیان است، افرادی که باور دارند فقط و فقط خودشان به فهم این مسائل پی بردهاند و دیگران در اوج حماقت و نادانی به سر میبرند و…
میبایست بنیانهای فکری و شخصیت این چهرهها را بررسی و در جهت مقابله با تخریبهای بیشتر در کشور بازخوانی کرد؛ براساس کدام باور، دانش، مطالعه و تحقیقات گمان میکنند کلید تمام قفلها را در جیب دارند؟ اطمینان آنان در گفتار از کدام منابع و مبانی آمده است؟ این افراد براساس کدام جایگاه علمی و اجرایی مدعی توانایی بالا هستند؟ و…
انتهای پیام
افراد بیسواد وجاهل مخصوصا وقتی تریبون دارند و قدرتی کذایی حمایتشان میکند شدیدا در جهل خودشان استوارند و افراد کاردان و دانا وقتی حرفی می زنند و یا عملی انجام می دهند بارها می سنجند و فکر می کنند.
اگر قرار است انصاف ملاک این پایگاه خبری باشد آنگونه که در نام آن پیدا است، این نظر کلی درباره همه نظرات جدید در حوزه های مختلف به معنای بستن راه اصلاح این وضع اسف بار کشور است و خود این حماقت بالاتری نسبت به نظرات آبکی و بی پایه برخی جوانان جویای نام است.
الان منظور شما چیست؟ از نقد عبدالملکی ناراحت هستید و یا چیزی دیگر در میان است؟
اقای صادقیان عزیز، چاره دیگری نیست دردت به سرم. وقتی کار حکومتی به اینجا میکشد که امروز میبینیم، دیگر هیچ «ادم حسابی» که سرش به تنش بیارزد، تن به همکاری با سیستم نمیدهد. انها که میمانند و برای بدست اوردن میزها سر و دست میشکنند و زیر پای یکدیگر را خالی میکنند نیز همه از دم مثل همین عبدالمالکی هستند. همچو طبل غازی، بلند آواز و میان تهی. حکومت هم مجبور است در نبود مادر با زن بابا بسازد و تازه ملت را هم تهدید کند که انتقاد از امثال عبدالمالکی به نفع «دشمن» است!!!!