یک فرمانده دوران دفاع مقدس: بزرگترین مشکل ما در مرکز نظام بود
خبرگزاری فارس نوشت: «سردار احمد غلامپور، فرمانده قرارگاه کربلا با بیان اینکه برخورداری از تجربه مشارکت در دفاع، اعتماد به نفس سازمان سپاه را افزایش داد و سبب شد از گردان به تیپ و سپس قرارگاه لشکری توسعه یابد و نه تنها مناطق اشغالی را آزاد کند، بلکه به قدرت تهاجمی جمهوری اسلامی در جنگ و در خاک عراق تبدیل شود، در کتاب «نقبی بر درسها و دستاوردهای جنگ» اظهار میدارد: در پنج یا ۶ ماه اول فقط ارتباطهای غیرمستقیم داشتیم. چون استان ما با عراق هم مرز بود، نیروهای اطلاعاتی ما با بخشی از نیروهای عراقی که مجاهدین نام داشتند و از طریق هور از عراق فرار کرده بودند، ارتباط اطلاعاتی داشتند. نیروهای اطلاعات ما با استفاده از مجاهدین به عراق میرفتند و اطلاعات جمع میکردند.
کمی قبل از شروع جنگ تقابل آتش داشتیم
او با اشاره به فعالیتهای سپاه در ماههای پیش از آغاز جنگ میافزاید: اخبار و اطلاعات نشان میداد عراق تحرکاتی دارد و چند بار نیز حمله کرده است. در این درگیریهای پراکنده نیروهای ما در چذابه و شلمچه با آرپی جی به عراقیها شلیک کردند. کمی قبل از شروع جنگ تقابل آتش نیز داشتیم.
بزرگترین معضل روزهای ابتدایی جنگ
سردار غلامپور بیان میدارد: به نظر من بزرگترین معضل، اختلاف داخلی مسوولان در مرکز نظام بود. به دلیل اختلافهای مسوولان سیاسی، به گزارشها و تحلیلها توجه نمیشد. به لحاظ راهبردی، نظام در درک اتفاقها ضعیف عمل میکرد. کمتر از ۲۰ روز پیش از شروع جنگ، عراق به ۲ ارتفاع در ایلام حمله کرد، ولی با این اقدام برخوردی انجام نگرفت.
چرا صدام حسین نتوانست در جنگ موفق شود
او ادامه میدهد: برخلاف درگیریهای سیاسی در تهران، در سطح استانی شرایط به شکلی دیگر بود. ما در سطح راهبردی غافلگیر شدیم، نه در سطح تاکتیک. به همین دلیل، عراق نتوانست به طور کامل موفق شود. به نظر من بزرگترین مشکل ما در مرکز نظام بود که در سطح راهبردی هیچ کس باور نداشت که جنگی رخ خواهد داد.
تاکتیکی که مانع پیشروی رژیم بعثی شد
این سردار هشت سال دفاع مقدس ابراز میدارد: روز ششم جنگ، شهید بهشتی به اهواز آمد و آقای شمخانی به ایشان گزارش داد که عراق بستان را روز سوم و سوسنگرد را روز ششم اشغال کرده و به سمت اهواز در حال حرکت است. نکته مهم این بود که با توجه به شرایط ارتش ایران و قدرت و سرعت زرهی عراق، اشغال بستان تا سوسنگرد به دلیل مقاومت تاکتیکی نیروهای ما، سه روز طول کشیده بود. در خرمشهر نیز حدود ۴۰ روز این مقاومت به طول انجامید، در حالی که در کویت فرایند اشغال بسیار سریع اتفاق افتاد.
مگر جوانهای اهواز مردهاند!
او میگوید: زمانی که شهید بهشتی گزارش شمخانی را به امام داد و تأکید کرد اشغال اهواز جدی است، امام گفتند: «مگر جوانهای اهواز مردهاند که اهواز سقوط کند!» بعد از این جمله، شمخانی حدود ۲۵ نفر از نیروها را از هر بخشی جمع کرد. این نیروها گروه حماسه حمیدیه را به وجود آوردند. نهم مهرماه عراقیها هنوز در شلمچه بودند و به پل نو نرسیده بودند که نیروهای ما توانستند جلوی پیشروی آنها را بگیرند.
هجمهای که علیه محسن رضایی از تهران شکل گرفت
سردار غلامپور با اشاره به ناهماهنگیهای ماههای نخست جنگ تصریح میکند: واکنش ارتش در عملیات ثامن الائمه (ع) و نیز روحیه محسن رضایی سبب شد، تغییرهایی ایجاد شود. هنگامی که محسن رضایی لشکری تشکیل داد، در تهران با هجمه پرسشها روبهرو شد. برخی معتقد بودند با این اقدام، سپاه به سمت نظامی شدن میرود. البته این تفکر محسن رضایی به دلیل سابقه مبارزه در پیش از انقلاب، مبنی بر اصل سازماندهی بود و در جبهه بر اساس تقسیمات استانی نظم گرفته بود. در این شرایط رضایی معتقد بود استعداد تیپ وجود دارد. در ارتش نیز صیاد شیرازی نیز عامل هماهنگی بود. این عوامل به شکل گیری یگانهای رزم کمک کردند.
سردار احمد غلامپور در اول فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در جنوب اهواز به دنیا آمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت در سپاه پاسداران را از سال ۳۵۹ در سپاه اهواز آغاز کرد و به همراه علی شمخانی، ابتدا کمیته انقلاب اسلامی و سپس سپاه اهواز را تشکیل دادند.
او از معدود فرماندهان سپاه بود که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ، همچنان در جنوب باقی ماند تا اینکه در سال ۱۳۶۹ به معاونت عملیات سپاه پاسداران منصوب شد. سردار غلامپور تا سال ۱۳۷۲ نیز در این جایگاه فعالیت کرد. او از ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۵ فرمانده و استاد دانشگاه فرماندهی و ستاد (دافوس) بود و هم اکنون از اعضای هیأت علمی دانشگاه امام حسین (ع) است».
انتهای پیام