علی کریمی ؛ تراژدی مردی که روزگاری قهرمان بود
مازیار خسروی، روزنامهنگار، در رشته توییتی دربارهی توییت مملو از اشتباهات تاریخی علی کریمی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال، نوشت:
آن صدهزار نفری که روز ۱۸مهر سال ۸۳ برای تماشای بازی ایران و آلمان رفته بودند، تا لحظه آخر تیمشان را تشویق کردند و دست آخر هم مغرور و سربلند ورزشگاه آزادی را ترک کردند؛ نه به خاطر اینکه بازی را بردیم. حتا مساوی هم نکرده بودیم تابلوی ورزشگاه، باختی مطلق را نشان میداد: ۲ بر هیچ به سود آلمان، آن هم در زمین خودمان!
کسی اما شرمگین و سرافکنده نبود. هیچکس بازیکنان را شماتت نمیکرد. حسرت البته بر دل و زبان جاری بود که: ای کاش وقتی علی کریمی روی چمنی به اندازه یک قاب دستمال میشائیل بالاک را زمین زد و پاس به عقب داد، بغل پای دایی توی چهارچوب میرفت یا لحظهای که علی کریمی از تله آفساید فرار کرد و با ینس لِمان تک به تک شد، دروازبان ژرمنها آنقدر آماده و سر حال نبود که توپ را با پای چپ دفع کند. همه میدانستند حریف به مراتب قویتر از ما بوده و بچهها از جان مایه گذاشتهاند.
بهار ۱۳۶۷، در واپسین ماههای جنگ، نیروی دریایی آمریکا به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس حمله کرد و آنها را به آتش کشید. ناوچه جوشن که روی آب بود در نخستین درگیری به شدت آسیب دید. ساعتی بعد به دو ناوشکن سهند و سبلان که در بندر پهلو گرفته بودند دستور رسید به مصاف متجاوز بروند.
اختلاف توان دو طرف و نتیجه نبرد از همان ابتدا روشن بود. برتری هوایی دشمن و اختلاف تناژ شناورهای درگیر به حدی بود که این نبرد از نگاه هر ناظر بیرونی برای ایرانیان در حکم خودکشی مینمود. این را ملوانان سهند و سبلان بهتر از هر کسی میدانستند. میدانستند اما پا پس نکشیدند.
شرح ماجرا در تاریخ نبردهای دریایی با جزییات ثبت و ضبط شده است. سهند افزون بر درگیری با شناورهای سنگین آمریکایی، مورد حمله همزمان ۶ هواپیمای جنگنده قرار گرفت و چندین موشک خورد به طوری که از وسط دو نیم شد. ملوانان اما تا لحظه آخر و حتا زمانی که دستور ترک کشتی صادر شد به شلیک ادامه دادند. گلولهباران ناو در حال غرق ایرانی از سوی آمریکاییها چندان شدید بود که چند نفر از ملوانان در آب شهید شدند. سبلان هم وضعیت چندان بهتری نداشت اما توانست با وجود زخمهای هولناک و آسیبهای شدید خود را به بندر برساند.
آنچه دریانوردان ایرانی در بهار ۶۷ روی آبهای خلیج فارس کردند با مسابقهای که فوتبالیستهای تیمملی در پاییز ۸۳ روی چمن سبز ورزشگاه آزادی انجام دادند به هیچ روی یکسان و سنجشپذیر نیست. گروه نخست جانشان را بر کف گرفتند، به میدان رفتند و خون دادند و گروه دوم تنها عرق ریختند.
حالا اما ستاره و قهرمان گروه دوم، از آوردگاه گروه نخستین با نیش و کنایه یاد میکند. در دفاع گفته خواهد شد که هدف او طعنه و تمسخر حکومت است. بهانه را هم کمخردانی به دست دادهاند که تنها هنرشان رجزخوانی و تهدیدهای توخالی از جمله بستن تنگه هرمز است.
این اما هیچ از سخیف بودن لُغُز و لیچار علی کریمی کم نمیکند. قیاس معالفارغ است اما اگر در پایان بازی با آلمان، تماشاگران مختلف رییس وقت فدراسیون فوتبال، بساط «حیا کن رها کن» راه میانداختند چه حسی داشت؟!
این حق علي كريمی و هرکس دیگر است که با حکومت مخالف باشد و با آن مبارزه کند. هیچکس اما حق ندارد به این بهانه، قهرمان میهن را هدف طعنه و تمسخر و لودگی قرار بدهد.
آنچه سیاست با قهرمان ورزشی دیروز ما کرد ابتدا تراژدی بود. اکنون اما مدتی است طلیعه یک کمدی سخیف بر پرده ظاهر شده است.
انتهای پیام
با سلام انصاف نیوز انصاف داشته باش دیگه خیلی بزرگش می کنی؟ علی کریمی را با شهدا قیاس می کنید ما ملت بزرگ ایران هر چه داریم از از شهداست ولی علی کریمی علی دایی و دیگران هرچه دارند از ملت بزرگ ایران هست اگر اون توپ پلاستیکی را از آنها بگیرند میشوند همان آدم که به جای کمربند شلوارش را با طناب می بست که این را من خودم دیدم این ها پول آدم کرده وگرنه ???
ریشه بسیاری از مشکلات در تبعیض است، مثل اینترنت طبقاتی
علی کریمی مقصر هست اما مقصر اصلی نیست،مشکل از “فرهنگ سیاسی” است که یک بازیکن فوتبال که ذره ایی آگاهی نسبت به مسائل تاریخی ، سیاسی و اجتماعی ندارد تبدیل به رهبر سیاسی یک گروهی از جوانان کشور میشود!ما رسما در این زمانه با ابتذال در سیاست و امر عمومی مواجه ایم،ابتذالی که حاصل اهمال کاری و ضعف دستگاه حکمرانی،نظام دانشگاهی و آکادمیک کشور و … است.
علی کریمی، احمقی برای تمام دوران
استدلال کن فحش دادن تو را کریه می کند(انی اکره ان تکونوا سبابین)
و باز هم ما طرف علی کریمی خواهیم بود، با هر ادبیاتی که به مسئولین جا بتازد مشکلی نداریم. اندک اشتباهاتش را نیز نادیده خواهیم گرفت
واقعا گل گفتی آقای خسروی
“این حق علي كريمی و هرکس دیگر است که با حکومت مخالف باشد و با آن مبارزه کند. ” این حرف جز مشروعیت بخشیدن به توهمات امثال کریمی است؟اگر این حرف در مورد هر حکومتی صادق باشه که ظاهرا اینطوره پس باید گفت شعبان بی مخ هم حق داشت با حکوت مصدق مبارزه و او رو سرنگون کنه
یکی به نعل میزنی یکی به میخ
علی کریمی وقتی آگاهی سیاسی نداره حق حرف زدن نداره.پول و قدرت و شهرت جوگیرشون میکنه دیگه خدارو هم بنده نیستن
تو فوتبال هم موفقیتش فقط مدیون مردم بود وگرنه چه کار خاصی کرده
واقعا براش متاسفم همه چیزشو باخت تا بره بشه شهروند آمریکا وگرنه دردش چی بود که یهو فاز افسارگسیختگی گرفت