خرید تور تابستان

سرمایه سوزی عجیب

جعفر گلابی در اعتماد نوشت: لازم نبود سياستمداران و صاحب‌منصبان غربي به انواع اطلاعات پيدا و پنهان جامعه ايران آگاه باشند تا به اين نتيجه برسند كه اعتراضات سه ماهه اخير در ايران نتيجه خاص و مستقيم و كوتاه‌مدتي در برندارد. وقتي رييس‌جمهور فرانسه از آن به عنوان انقلاب ياد كرد براي خوشامد مدعوين خود بود و چه بسا از سر مزاح به چنين مبالغه‌اي دست زده باشد! به جز عده‌اي در خارج كشور كه از اين ناآرامي‌ها براي خود دكان ساختند حتي تحليلگران و ناظران سياسي عادي هم در داخل و خارج كشور بر آن آگاهي داشتند كه مجموع شرايط كشور و منطقه و جهان فعلا متضمن وقوع يك انقلاب نيست اما شبكه‌هاي ماهواره‌اي بيگانه با تمام توان وارد شدند و براي طولاني و خشونت‌آميز كردن ناآرامي‌ها تلاش كردند؟ اگر امكان گفت‌وگو با معترضان بود و سياستمداران متعهد خودمان مي‌توانستند واقعيت‌ها را صادقانه به حاضران در خيابان برسانند و يك مديريت نسبي صورت مي‌گرفت احتمالا ناآرامي‌ها زمان كمتري به خود اختصاص مي‌داد و جان‌هاي بسياري حفظ مي‌شد و خسارت‌ها به حداقل خود مي‌رسيد و احتمالا نتايج حداقلي و مثبتي هم در برداشت. البته روشن است كه در آن فضاي هيجاني گوش كسي بدهكار سخنان آرام‌ساز نبود لذا ابراز چنين نظري به معترضان شجاعت و فداكاري بالا لازم داشت.  اما رفتار و اهداف غربيان را مي‌توان به عينه در اقدامات بعدي ايشان ديد آنجا كه بر فشارها و تحريم‌هاي خود افزودند و از همه مهم‌تر برجام را حداقل در ظاهر از اولويت انداختند تا در نتيجه شدت گرفتن نابساماني‌هاي داخلي امتيازات بيشتري كسب كنند و حتي اگر توانستند در قبال توقف برنامه‌اي هسته‌اي امتيازي به مردم ايران تقديم نكنند. در تحريم‌ها همچنان مردم و خصوصا محرومان زير فشار اصلي هستند، ‌اي دوصد لعنت بر اين تحريم باد.  ظاهرا امريكا و اروپا براي انواع اهدافي كه در مواجهه با ايران براي خود تعريف كرد‌ه‌اند عجله چنداني ندارند. از سال 96 تاكنون شاهد 3 موج اعتراضات گسترده در ايران بوده‌ايم و در هر  3مورد غربيان به نسبت شدت اعتراضات همين رفتار را از خود بروز دادند كه مهم‌ترين آنها خروج ترامپ از برجام پس از اولين نا آرامي‌ها بود. اينكه دولت دموكرات امريك ي برجام در دستوركارشان نيست تفاوت چنداني با موضع گذشته آقاي ترامپ ندارد و درست از اين زاويه است كه بايد به رويدادها و حوادث داخلي به‌شدت حساس باشيم. هرچه در اين ايران نارضايتي افزون شود و بالاتر از آن خود را در اشكال گوناگون نشان دهد مواضع غربيان در قبال تهران تشديد خواهد شد تا بدون هزينه‌هاي سنگين و احتمالا درگيري نظامي اهداف خود را تامين كنند. استراتژي‌ها و تاكتيك‌هاي اروپا و امريكا در قبال كشورهاي غيرهمسو تابع همين قاعده است. آنها مي‌خواهند در گذر زمان تضادها و تناقض‌ها و گسست‌هاي داخلي چنان بزرگ و تاثيرگذار شوند كه اهداف‌شان را چون ميوه‌اي رسيده و آماده برداشت كنند و براي اين اهداف خطرهاي بزرگ را به جان نخرند و اسراييل را ازگزند حادثه دور بدارند. در اين ميان كاملا روشن است كه اگر بخواهيم مانع تحقق برنامه‌هاي خطرناك غرب عليه ايران شويم كه ممكن است ازتجزيه تا جنگ داخلي وهرج ومرج را شامل شود بايد به ثبات داخلي درسايه كسب رضايت عملي مردم بپردازيم.  واقعيت اين است كه طي 3 موج ناآرامي طي كمتر از 6 سال، آسيب‌هاي اجتماعي و اقتصادي وسياسي گسترده‌اي متوجه كشور شده است و پايه‌هاي استحكام جامعه را هدف قرار مي‌دهد. وقتي يك ناآرامي در كشور شكل مي‌گيرد آينده در سطوح مختلف خود دچار ابهامي بزرگ مي‌شود كه از داغدارشدن برخي از خانواده‌ها گرفته تا تشديد موج مهاجرت و بدتر از اين دو افسردگي و سرخوردگي ناشي از بي‌نتيجه شدن اين كنش‌ها را دربرمي‌گيرد. كنش‌هاي سياسي از سوي جوانان كه معمولا خود را در انتخابات نشان مي‌داد عملا با نوع برگزاري انتخابات‌هاي اخير به حداقل خود رسيد و نشان داده مي‌شود كه راه خيابان هم بسته است لذا بايد پرسيد كه تكليف مخالفان وضع موجود چه مي‌شود؟ آنها يا به خشونت فكر مي‌كنند كه از سوي بيگانگان به‌شدت مورد تحريك قرار مي‌گيرند يا كلا سرخورده و نا اميد مي‌شوند كه در اين صورت تحرك و شادابي و خلاقيت و زايش را از جامعه مي‌ستانند و باز هم زمينه براي ميدان‌داري بيگانگان و مغرضان فراهم‌تر مي‌شود. 

درواقع ما تحت استراتژي فرسايش غرب قرار گرفته‌ايم و بعضا با عملكردهاي ناصواب و خطا شعله‌هاي تنور خسارت‌پذيري را افزون مي‌كنيم. درهر دو مقطع انتخابات خرداد 76 و 92 غربيان مجبور شدند تا كنار گذاشتن برخوردهاي خصمانه حداقل در ظاهر پيش روند و تحولات مثبتي را در ايجاد و گسترش روابط به وجود آورند ولي ما در اين زمينه سرمايه‌گذاري نكرديم و حتي فاصله اروپا از امريكا را كه بعضا نتايجي هم داشت كنار گذاشته به اتحادشان در برابر خود رضايت داديم!
كاملا طبيعي است كه بيگانگان روي گسل‌هاي اجتماعي و سياسي حساب بازكنند و مترصد موقعيت بمانند تاحداكثر استفاده را ببرند، آنكه نبايد چنين اجازه‌اي بدهد مردمند و مردم درصورت حضور واقعي و موثر و اراده‌مند در سياست‌هاي خرد و كلان توان خلع سلاح كامل اغيار را دارند. مردم مشروعيت‌سازند و مشروعيت ثبات و استحكام وقت‌دار مي‌آورد. مخالفان واقعي استيلاي بيگانه زمينه‌هاي رجوع به مردم و حاكميت آنها بر سرنوشت خود را فراهم مي‌كنند. در غيبت حضور قانوني و جدي مردم در ساحت سياست است كه تهديدها از هر سو فعال و گاهي كوچك‌ترين مسائل تبديل به بحران مي‌شوند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا