خرید تور تابستان

جای خالی هاشمی رفسنجانی در تقویم رسمی

غلامرضا بنی اسدی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده‌است، نوشت:

از «سرباز سلیمانی» تا آن سربازانِ سیاسی!
غلامرضا بنی اسدی

هاشمی رفسنجانی در تقویم جمهوری اسلامی، روزی به نام خود ندارد. به واقع او را که شناسنامه انقلاب می خوانند در تقویم نیست. این را بیشتر حس کردم وقتی در خبرها اضافه شدن روزی با نام مرحومِ مصباح یزدی با عنوانِ”روز علوم انسانی اسلامی / بزرگداشت علامه مصباح یزدی” را خواندم.

جایگاه علمیِ مرحوم مصباح بر همه آشکار است اما جایگاهِ انقلابی و راهبردیِ مرحوم هاشمی هم شهرت بین المللی دارد. تاثیر او بر فرهنگ و اقتصاد و زندگی مردم هم از دیگران خیلی بیشتر است. او نیاز به معرفی ندارد. کارکرد های چند وجهی زندگی از نام او یک شبکه معنایی ساخته است. به گونه ای که با خواندن و شنیدنِ نام هاشمی به یاد مجتهد سیاسی، قرآن پژوه، سیاستمدار، انقلابی، فرمانده، شخصیتِ همیشه رئیس، مردِ سایه و….. ده ها عنوان دیگر به ذهن می رسد. بر خلاف دیگران که نامشان حاوی بسامد معنایی گسترده نیست، ایت الله هاشمی رفسنجانی شوکتی چنین دارد. لذا نمی شود او را در یک تک فریم دید و شناخت. شناخت او نیازمندِ اشراف به زوایای متعدد و صفحات پرشماری است که تحت تاثیر مدیریت او رقم خورده است.

نگاه صفر و یکی ما را نه تنها به نتیجه نمی رساند که از او دورتر می کند. من این گزاره را که ویکی پدیا می نویسد را قرین به واقع می بینم که “هاشمی رفسنجانی یکی از تعیین‌کننده‌ترین سیاستمداران ایران از دوران پیدایش جمهوری اسلامی و در عین حال، دوست نزدیک {آیت الله} سیدعلی خامنه‌ای و شاگرد {امام} روح‌الله خمینی و رازدار اسرار جمهوری اسلامی ایران نیز بود. او یکی از با نفوذترین سیاستمداران ایران محسوب می‌شد. در دوران ریاست جمهوری، با توجه به شرایط جدید کشور و پایان جنگ، وی اقدامات گسترده‌ای را در طی ۸ سال در ابعاد گوناگون سیاست داخلی و خارجی، اقتصادی، نظامی و امنیتی انجام داد که به دوران سازندگی شهرت یافته‌است. مهم‌ترین اولویت دولت در این دوران، بازسازی زیربناهای اقتصادی و صنعتی کشور، توسعه روابط سیاست خارجی و اصلاح ساختار مدیریتی کشور بود که انتقاداتی را نیز در پی داشته‌است. در این دوران، تعداد بسیار زیادی سد، کارخانه و کارگاه تولید صنعتی راه‌اندازی، و در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ دانشگاه ساخته شد. این اصلاحات، تبعاتی منفی نظیر افزایش تورم و قیمت مسکن در دورهٔ اول ریاست جمهوری وی را نیز در پی داشت. ثبت رکورد تورم ۴۹٫۴ درصدی بالاترین رقم تورم ثبت شده در تاریخ ایران، در دوران ریاست جمهوری وی اتفاق افتاد.”

این همه تنها یک برگ است در معرفی مردی که مثنوی 70 من کاغذ هم در تعریف او کم می آورد. او را باید تمام ساحتی دید برای داوری. با این همه شخصیت و اثرگذاری او در تاریخ انقلاب اقتضا می کند، برگی از تقویم به نام او تحریر شود. نقد به جای خود، تجلیل هم به جای خود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. به نظر شما روز ایشان در تقویم را به چه عنوان نامگذاری کنند؟
    روز “اشرافیت مقدس” خوبه؟

    8
    8
    1. در پاسخ به اصغر
      وقتی خواستی هویت یک انقلاب شناسایی کنی به شناسنامه آن رجوع باید کرد .وقتی خواستی هویت سک شخص یا یک انقلاب را به فراموشی سپرده شود ،باز هم باید شناسنامه آن که معرف هویت آن است به باد شمارشی سپرد.و هویت های بدلی را جایگزین کرد.

      1. به نظر من هویت اشخاص مساوی هویت انقلاب نیستند.
        البته بنده مخالف آقای هاشمی نیستم و خدمات ایشان را میدانم و نیک میدانم السابقون انقلاب خیلی زجر و شکنجه شدند تا انقلاب به ثمر رسید. البته با اشرافی گری ایشان مخالفم و ولیل نا امیدی مردم را هم اختلاف طبقاتی میدانم.
        ولی همانطور که خیلی از یاران پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) بعدا رو در روی حضرت علی قرار گرفتند و حتی همراهان امام در هواپیمای 12 بهمن زوایای مختلف با خود امام و انقلاب گرفتند. باید کارهای خوب و بد اشخاص را تفکیک کرد.
        به نظر من آقای هاشمی بازرنگی تمام و تجربه از انتخابات 1372، کارگزاران را تاسیس کرد و خودش خاتمی را کاندیدای آنان قرار داد. دفتر تحکیم که دانشجو بودند و خیال میکردند دارند تحلیل میدهند. از آن طرف هم نظرم این است که انتخاب آقای ناطق به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت بدون نظر آقای هاشمی امکان پذیر نبود. ایشان با زرنگی خشم مردم از دولت خودشان را تبدیل کردند به رای به خاتمی و کارگزاران را هم وارد دولت خاتمی و اصلاحات کردند. مردم سرکار بودند.
        ولله عالم

        1
        1
  2. عنصافا در گذشت ایشونو وزارت آمریکا هم تسلیت گفت. چون سیاست کاهش جمعیت مو به مو اجرا کرد بزرگ ترین چالش کشور رقم زد. شاید بهتر بود نسخه فرزند کمتر زندگی بهتر برای خودش انجام میداد 🙂

    2
    3
  3. پاسخ من به این پیشنهاد نامگذاری نام هاشمی در تقویم این است که ملت دیگر به چیزی اعتقاد دارد آیا؟… هاشمی را به رفراندوم بگذارند محبوبیتش را، ببینم چند درصد رای می آورد؟ به نظرم دیگر ملت به این افراد اعتقادی ندارد… افراد طرف مقابل هم که دیگه از بوم افتادن… شش کلاسه ها که جای خود دارند… احمدی نژاد هم که اگر سکوت دارد چون می داند در روستاها هم که میرفت اگر برود کسی تحویلش نمی گیرد…
    در مترو بودم خانمی میانسال وارد واگن آقایان شد و گفت احتمالا اشتباه وارد این واگن شدم، گویا واگن آیاقایان هست… مردی روبروی من روی صتدلی کنار درب مترو نشسته بود به محض شنیدن این صحبت حاج خانم… گفت حاج خانم ما یک انقلاب کردیم و دیگر این سوالات مجال طرح ندارند… همه آنانیکه اطراف بودند لبخند زدند و در مسیر حاج خانم داشت علیه هر کس و ناکسی حرف میزد و همه می شنیدند… عملا در تایید استدلال آن اقا با خودش نجوای بلند بلند میکرد… این داستان چند ماه پیش است… آری دیگر نگران اسامی و ارا… یف در تقویم نباشید مثل کتب درسی… به متن جامعه بروید و برای نان شب و لباس تن و اجاره خونه و شغل و ازدواج و اعتیاد و در به دری و حقوق کارگر و فرار مغزها و… فکری بکنید… هاشمی توسعه گرا شاگرد دست چندم بن سلمان ها هم دیگر محسوب نمی شود… مرد شکست ها و مرد تلاش برای شکست ها…
    وقتی هاشمی این باشد، شش کلاسه ها که گویا در جلسه جمع و تفریق کلاس سوم ابتدایی بخاطر برونشیت غایب بوده اند و برای شهرستان شفت شان یک میلیون ورزشکار دارن…. این ها نمونه صدها هزار نفر شش کلاسه طی دهها سال هست… میرحسین هم که از همه چیز فاکتور گرفت پارسال… کروبی و خاتمی هم که هنوز برای غزه بیانیه صادر می کنند…
    یک فوق لیسانس بیکار بدبخت فلک زده

    2
    1
    1. عزیز جان.
      اوضاع اقتصادی رو به راه نیست قبول دارم.
      ولی نا امیدی را متاسفانه همین دوستان اصلاح طلب و کارگزارانی پمپاژ کرده اند.خود مردم هم بی تقصیر نیستند چرا؟ چون هیجانی رای میدهند. روحانی حرف از لوله کردن و گازانبری زد مردم بهش رای دادند در حالیکه همه میدونستند ایشون وقتی بیاید دوباره کارگزاران را سرکار می آورد که زمان آقای هاشمی دمار از روزگار مردم درآورده بودند.
      مردم سال 76 برای نه به هاشمی رای دادند ولی بازرنگی تمام دوباره یاران هاشمی در مناصب اقتصلدی دولت خاتمی آمدند و طلبکار هم شدند.
      این را هم بگویم که به غیر از جمهوری اسلامی راه دیگری نمانده. اپوزیسیون خارج که یا میگویند کشور تجزیه شود و یا آمریکا و اسرائیل را دعوت به حمله میکنند.
      تنها راه اصلاح از درون (منظورم اصلاح طلبان نیست) و رای آگاهانه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا