دیکتاتوریها شکنندهتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند و دموکراسیها قویتر از آن چه به نظر میرسند
دیکتاتوریها شکنندهتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند: هیچ هشدار قبلی درباره فروپاشی یا کودتا وجود ندارد، اما زمانی که از راه میرسند میتوانند خشن و تکان دهنده باشند. در مقابل، دموکراسیها قویتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند: با ایجاد تغییر میتوانند اشتباهات ویرانگر را کنترل کنند. ما باید بر اعصاب خود مسلط باشیم و برای این قدرت ارزش قائل شویم و به اثبات درستی گفته چرچیل ادامه دهیم.
فرارو- ویلیام جان اموت؛ روزنامه نگار، نویسنده و مشاور بریتانیایی است که پیشتر سردبیر نشریه “اکونومیست” در فاصله سال هیا ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ میلادی بود. از او چهارده کتاب منتشر شده و روی دو فیلم مستند کار کرده است. او یکی از بنیانگذاران بنیاد “بیدار باش” یک موسسه خیریه آموزشی است که به افزایش آگاهی در مورد خطرات پیش روی جوامع غربی اختصاص یافته است. او اکنون رئیس کالج ترینیتی برای هنر و علوم انسانی در دوبلین، رئیس موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک و رئیس انجمن ژاپن بریتانیا در لندن است.
به گزارش فرارو به نقل از آسیا تایمز، هموطن بریتانیایی من “وینستون چرچیل” که به طور خاص به خاطر رهبری دوران جنگ اش مشهور بود امروزه نام اش اغلب به عنوان منبع نقل قول درباره نظامهای سیاسی دیده میشود. او گفت: “دموکراسی بدترین شکل حکومت است به جز همه آن اشکال دیگر حکمرانی که هر از گاهی آزموده شده اند”.
ایمان به دموکراسی قطعا با فراز و فرود همراه بوده است به ویژه در برهههای زمانیای مانند برهه زمانی فعلی که دیکتاتورهایی مانند ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ قوی، خطرناک و به طور نگرانکنندهای موثر به نظر میرسند. با این وجود، حیاتی است که مانند چرچیل بر اعصاب خود مسلط باشیم! دلیل اصلی این که چرا مردمی که در کشورهای با نظامهای دموکراتیک زندگی میکنند اغلب از نوعی عقده حقارت در مورد دیکتاتوری رنج میبرند آن است که وقتی قدرت در دستان یک نفر متمرکز میشود، تصمیم گیری میتواند به طرز فریبندهای آسان به نظر برسد. ماهیت دموکراسی پراکندگی قدرت و استفاده از سازوکار کنترل و توازن برای محدود کردن فضای تصمیم گیری انفرادی توسط رهبران است. بنابراین، بدیهی به نظر میرسد که برای یک دموکراسی سازماندهی مجدد امکانات در خدمت اهداف جنگی یا حتی برای ساخت راه آهن و فرودگاه کار به مراتب دشوارتری خواهد بود.
هم چنین، به همین خاطر است که دیکتاتورهای بالقوهای مانند دونالد ترامپ آمریکا ترجیح میدهند با دیکتاتورهایی مانند پوتین یا کیم جونگ اون رهبر کره شمالی به جای رهبران دموکرات خود ملاقات کنند. از دید فردی مانند ترامپ نشست و برخاست با چنین رهبرانی به مثابه ملاقات با نزدیکترین معادلهای سیاسی یک میلیاردر تجاری است کسی که میتواند خود به تنهایی تصمیم گیری کرده و کارها را انجام دهد. با این وجود، این توانایی ظاهری تصمیم گیری میتواند همزمان خطرناک و توهم آلود باشد. این خطر شاید واضح باشد: توانایی پوتین برای تصمیم گیری به منظور حمله به اوکراین کشور همسایه خود که باعث مرگ صدها هزار نفر شده و میشود گواهی کافی برای این موضوع است. تصمیم پوتین هم چنین نشان میدهد اگر تمرکز قدرت در دستان یک نفر با استفاده از حذف دشمنان اش و توانایی او در محاصره شدن تنها با افراد وفادار و هواخواه اش باشد دیکتاتوری در طول زمان خطرناکتر خواهد شد.
روانشناسان استدلال میکنند که حفظ قدرت مطلق در یک بازه زمانی طولانی تغییراتی را در مغز دیکتاتورها ایجاد میکند و آنان را حتی خودخواهتر میسازد و سبب میشود با متقاعد شدن درباره اهمیت خود و نتیجه گیری داوری شان مبنی بر آن که اقدامات شان درخشان بوده، چشمان شان در برابر خطرات پیش رو کور شود و متوجه ریسکها و تهدیدات نشوند.
شاهزاده “تالیران” دیپلمات فرانسوی قرن نوزدهمی زمانی گفته بود: “این بدتر از یک جنایت است. این یک اشتباه است”. شاید این توصیف خوبی از تصمیم پوتین برای حمله به اوکراین باشد. به عبارت دیگر، دیکتاتورها با قدرت خود کور شده و مرتکب اشتباهات وحشتناکی میشوند و سایرین از اشتباهات ارتکابی شان رنج میبرند اکنون همه کسانی که در اوکراین میجنگند و میمیرند در حال تحمل چنین رنجی هستند.
مهمترین دلیل نگرانی در مورد رئیس جمهور چین آن است که اکنون او محدودیتهای حزب کمونیست چین را برای مدت زمان خدمت روسای جمهوری حذف کرده و موفق شده خود را در محاصره افراد وفادار قرار دهد در نتیجه این احتمال وجود دارد که او نیز به دلیل تمرکز قدرت در دستان خود کور شده و متقاعد شود که هر کاری که انجام میدهد درست است. ممکن است او نیز مرتکب اشتباه بزرگی در مورد خود شود و برای حمله به تایوان فرمان حمله را صادر کند حملهای که میتواند به آغاز جنگ جهانی سوم منتهی شود.
با این وجود، این همان نقطهای است که مردمی که در دموکراسی زندگی میکنند میتوانند نسبت به خود دچار شک و تردید شوند. نمایش قدرت و اراده سیاسی برای دیکتاتورها بسیار آسانتر از دموکراسیها است. علاوه بر این، منظم بودن برگزاری انتخابات و تغییر دولتها در یک دموکراسی بدان معناست که نمایش اراده سیاسی امروز هیچ تضمینی برای آن نیست که دولت بعدی نیز به همان شکل اراده سیاسی را به نمایش بگذارد. هر کسی که منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بعدی امریکا در ماه نوامبر باشد نمیتواند این فقدان اساسی پیش بینی پذیری و حس درونی عدم تداوم سیاستگذاریها را نادیده بگیرد.
با این وجود، آگاهی از ناپیوستگیهای دموکراتیک خود میتواند باعث شود که قدرت و انعطاف پذیری دیکتاتوریها را بیش از حد ارزیابی کنیم. در ژاپن، ایالات متحده یا بریتانیا نظرسنجیها و رسانههای مستقل هر روز به ما میگویند که میزان محبوبیت دولتهای دموکراتیک مان تا چه اندازه کاهش یافته و جانشینان بالقوه آنها تا چه اندازه آشکارا برای تضعیف و جایگزینی شان میجنگند.
در دیکتاتوریهایی مانند روسیه یا چین این سیگنالها در واقع خاموش هستند. پوتین در انتخابات ریاست جمهوری در ماه جاری پیروز شد، زیرا تمام رقبای احتمالی او یا مرده اند، یا در زندان هستند یا ممنوع الخروج شده اند. این باعث میشود رژیمی مانند پوتین یا شی، آسیب ناپذیر به نظر برسد. ما نمیتوانیم هیچ نشانهای از مخالفت یا ضعف را تشخیص دهیم، زیرا چنین علائمی سرکوب شده اند. در غیاب اطلاعات جایگزین بسیاری تصور میکنند که این دیکتاتورها برای همیشه در قدرت خواهند ماند.
افراد بدبین نسبت به دموکراسی با مشاهده وضعیت فعلی به این نتیجه خواهند رسید که هزینه اشتباه پوتین در حمله به اوکراین برای روسیه هرچه باشد قدرت بسیار متمرکز او و نیروی بزرگ محافظ شخصی اش باید به این معنی باشد که او میتواند از اوکراین و حامیان اش در غرب پیشی بگیرد. به طور مشابه، در کنگره ملی خلق چین در ماه جاری نکته جالب توجه آن بود که “لی کیانگ” که اسما دومین رهبر قدرتمند آن کشور پس از شی رئیس جمهور چین است جلسه توجیهی با اصحاب رسانه را لغو کرد و اجازه طرح هیچ پرسشی را نداد.
علیرغم رکود اقتصادی چین و نرخ بالای بیکاری جوانان آن کشور هیچ نشانهای از انتقاد از شی وجود ندارد. با این وجود، در حالی که دیکتاتوریها گاهی اوقات برای مدت زمان طولانی دوام میآورند ما همیشه باید از خود بپرسیم که آیا این آسیب ناپذیری ظاهری ممکن است یک توهم باشد. پوتین امروز آسیب ناپذیر به نظر میرسد. با این وجود، تابستان گذشته “یوگنی پریگوژین” متحد نظامی سابق او شورشی هر چند کوتاه مدت را ترتیب داد که پس از آن تنها راهی که پوتین میتوانست با او برخورد کند به قتل رساندن اش بود.
هم چنین، اغلب فراموش میشود که سال گذشته چین شاهد بروز غافلگیر کنندهای از انتقادات از شکستهای اقتصادی شی توسط بزرگان حزب کمونیست چین بود. از ان زمان به این سو چنین انتقاداتی در داخل چین سرکوب شده اند، اما این واقعیت نشان میدهد که کنترل شی ان قدرها که به نظر میرسد نیز مطلق نیست.
دموکراسیهای ما برای ایجاد تغییرات منظم رهبران و احزاب حاکم طراحی شده اند امری که میتواند در ظاهر آنها را بی ثبات جلوه دهد. با این وجود، تا زمانی که نظام مبتنی و مشروط بر قانون اساسی است این تغییرات در واقع روان هستند و خود نشان دهنده قدرت میباشند. به همین دلیل است که تلاش برای قیانم حامیان ترامپ در ژانویه ۲۰۲۱ میلادی بسیار ظالمانه و نگران کننده قلمداد شد: حمله به ساختمان کنگره حمله به اساس نظام مبتنی بر قانون اساسی بود. در مقابل، دیکتاتوریها شکنندهتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند: هیچ هشدار قبلی درباره فروپاشی یا کودتا وجود ندارد، اما زمانی که از راه میرسند میتوانند خشن و تکان دهنده باشند. در مقابل، دموکراسیها قویتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند: با ایجاد تغییر میتوانند اشتباهات ویرانگر را کننرل کنند. ما باید بر اعصاب خود مسلط باشیم و برای این قدرت ارزش قائل شویم و به اثبات درستی گفته چرچیل ادامه دهیم.