خدمت آقای جوابیهنویس شهرداری تهران
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، به جوابیهی شهرداری تهران به یادداشتش پاسخ داده که در ادامه میخوانید:
خدمت آقای جوابیهنویس شهرداری تهران
بعد از عرض سلام
متشکرم از این که وقت گرانبهای خودتان را به نوشتن جوابیه برای نوشتار این روزنامهنگار ساده اختصاص دادید. اگر اجازه بدهید و مثل جوابیهتان بنده متهم به تشویش اذهان عمومی نمیشوم، چند خطی در پاسخ بنویسم. با توجه به منطق جالبی که در نگارش این جوابیه داشتید، من به عنوان یک سیاسینویس پرت همانطور که شما فرمودید، از همین منطق استفاده میکنم.
اول؛ از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان چند وقت پیش خواجه حافظ شیراز را در خواب دیدم. گفتم حضرت حافظ، میگویند آقای زاکانی یک شخصیت سیاسی است که نمیدانیم به چه مناسبت شهردار تهران شده. خواجه فرمودند آری؛ همه میدانستند اما الان بنده هم میدانم. خلاصه که فقط خواجه حافظ شیراز نمیدانست که بنده ایشان را هم مطلع کردم.
در آن یادداشت که مد نظر شما قرار گرفت، نوشته بودم: «کیست که نداند شهردار محترم تهران، این جایگاه مهم و تخصصی را به عنوان پاداش حضورش در انتخابات ۱۴۰۰ دریافت کرد؟ هیچ وقت در حوزه اجتماعی و شهری مطلبی نمینویسم اما از آنجا که شهرداری تهران از سال ۱۴۰۰ تا کنون یک دستگاه کاملاً سیاسی بوده، اجازه بدهید گریزی به بهشت بزنیم.
در جریان مناظرات انتخاباتی ۱۳۹۶ ثابت شد که سیدابراهیم رئیسی توان مقابله با دیگر کاندیداها را ندارد. نه این که دیگران مقابل او – به طور مشخص روحانی و جهانگیری – الزاماً سیاستمداران خوبی بودند یا کارنامهشان تماماً قابل دفاع است؛ آنها دولتمرد بودند و سالها در سیاست حضور داشتند. وزیر و نماینده مجلس و عضو ارکان سیاسی بودند. اما ابراهیم رئیسی در جزیره قضایی حضور داشت و هیچ وقت در میدان سیاست وارد نشده بود. او سالها دادستان و رئیس سازمان بازرسی بود و شاید سیاسیترین نقشی که داشت عضویتش در خبرگان بود. ناآشنایی تولیت وقت آستان قدس رضوی با دنیای سیاست، باعث شد که برای انتخابات ۱۴۰۰ فردی کنار او قرار بگیرد تا ناتوانیاش در مناظره را پوشش دهد. البته در آن انتخابات همه میدانستند که رئیسی برنده میشود؛ چرا که اصولاُ نه کاندیدای خاص و وزنهای مقابل او قرار داشت و نه بدنهای که در سالهای ۹۲ و ۹۶ وارد میدان شد امیدی به ایجاد تغییر داشت که دلایل آن به طور جداگانه قابل بررسی است و بخش زیادی از آن به عملکردها برمیگردد. علیرضا زاکانی اگر بهترین گزینه برای پوشش رئیسی نبود، یکی از بهترینها بود. یک سیاستمدار هجومی و بدون سابقه مدیریتی که مشخص بود رای نمیآورد اما نقش مهمی در مناظرات ایفا کرد و پاداش خود را گرفت. مرداد ۱۴۰۲ نیز دستیار ویژه رئیسجمهور در امور مدیریت آسیبهای اجتماعی در تهران شد.»
شما نوشتید: «انصافنیوز در ادامه ادعا میکند مشارکت علیرضا زاکانی در انتخابات ۱۴۰۰ برای پوشش ضعفهای ابراهیم رئیسی در مناظرهها است! ادعایی که توسط خود نویسنده بلافاصله نقض میشود: «البته در آن انتخابات همه میدانستند که رئیسی برنده میشود.» اگر همه میدانستند، چه نیازی به یار کمکی بود؟ بگذریم از آنکه این ادعا توهین آشکار به نهاد قانون و شورای محترم نگهبان نیز است. یعنی فقها و مقنین آن شورا فردی را برای مشارکت در انتخابات تأیید صلاحیت کردند، که اصالت نداشت!»
نوشته بنده ناظر بر این بود که تجربه مناظرات ۱۳۹۶ نشان داد که آقای رئیسی به هر دلیلی در طرف شدن با رقبا در قالب مناظره، ضعف دارد. یک بار فیلمهای آن مناظرات را مرور کنید، خوب به خاطرتان میآید. آقای زاکانی هم در انتخابات ۱۴۰۰ همان نقشی را برای آقای رئیسی ایفا کرد که جهانگیری برای روحانی در انتخابات ۱۳۹۶ بر عهده داشت. یک تاکتیک بود. در سال ۱۳۹۶ برای مقابله با هجمه به دولت، در ۱۴۰۰ برای حمایت از نامزد ضعیف در کلام. آقای زاکانی که قوی در کلام هستند، این نقش را بر عهده گرفتند. آخر سر هم انصراف دادند. فیلم مناظرات ۱۴۰۰ را هم مرور کنید.
در فقره پیروزی آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ هم، «نتیجه انتخابات» ربطی به «مناظرات» ندارد. نوشته بنده ناظر بر جریان مناظرات تلویزیونی بوده است. از سوی دیگر تحلیل انتخابات ۱۴۰۰ فرصتی دیگر میطلبد که باید در جای خود به آن پرداخت. صرفاً برای روشن شدن ذهن مخاطب شما را به همین یک منبع ارجاع میدهم؛ غلامعلی حداد عادل در ۶ تیر ۱۴۰۰ گفت: « ایشان [زاکانی] در یک وقت بسیار خطیر وارد عرصه شدند و دفاع از حق کردند و بر عاملان وضع موجود تاختند و در یک وقت درست هم اعلام انصراف کردند و از این نترسیدند که عناوین پوششی و نمایشی به ایشان نسبت داده شود و همچنین باید از آقایان جلیلی که با فداکاری به نفع کاندیدای مقبول جبهه انقلاب کنار کشیدند و همچنین آقایان رضایی و قاضی زاده هاشمی که حضورشان مفید بود تشکر کنم.» (خبرآنلاین، ۶/۴/۱۴۰۰)
آقای زاکانی در آن دوران نماینده قم در مجلس و رئیس مرکز پژوهشها بود. خود او پس از انتخابات ۱۴۰۰ چه گفت؟ علیرضا زاکانی در ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ گفت: «تعدادی از اعضای شورای شهر تهران موضوع شهرداری تهران را با من مطرح کردند و من این موضوع را به صحبت با سران قوا منوط کردم. در صحبت با رییس مجلس و رئیس جمهور، ایشان پیشنهاد، وزارت رفاه، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و ریاست دفتر ریاست جمهوری را مطرح کردند. […] پس از انتخابات از من خواسته شد که باید شانه به کار اجرایی بدهم و با حضور در مسئولیتهای اجرایی باید در جهت رضایت حداکثری مردم از انقلاب وکاهش مشکلات کشور حرکت کرد.»
به گزارش روزنامه پیام ما نیز درباره انتخاب زاکانی نگاهی بیاندازید. طبیعی است که یک چهره سیاسی بخواهد پیشرفت کند و بالا برود. اگر زاکانی وزیر بهداشت میشد با این که سابقه مدیریتی نداشت اما تحصیلاتش مرتبط بود و کمتر کسی به معرفی او ایراد نمیگرفت.
شما قضاوت کنید سپردن کلید پایتخت به آقای زاکانی پاداش این حضور بود یا خیر. فردی که مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، بسیج دانشجویی و ۴ دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد، با کدام منطق به کار اجرایی دعوت میشود؟ خدا میداند. مساله پست گرفتن زاکانی پس از انتخابات که مساله عجیبی نیست و قاعدتاً نباید باعث ناراحتی شما شده باشد. دیگر یاران آقای رئیسی در این انتخابات نیز مسئولیت گرفتند.
جای دیگر نوشتید که من گفتهام دستیاری رئیسجمهور هم پاداش زاکانی است. من نوشته بودم: «یک سیاستمدار هجومی و بدون سابقه مدیریتی که مشخص بود رای نمیآورد اما نقش مهمی در مناظرات ایفا کرد و پاداش خود را گرفت. مرداد ۱۴۰۲ نیز دستیار ویژه رئیسجمهور در امور مدیریت آسیبهای اجتماعی در تهران شد.» من حرفی از این که سمت مذکور پاداش ماموریت انتخابات ۱۴۰۰ است نزدم اما از شما متشکرم؛ به این هم فکر میکنم.
دوم؛ فرمودید: «در نخستین بند، نویسنده مدعی است انتخاب علیرضا زاکانی بهعنوان شهردار تهران، پاداش انتخابات ۱۴۰۰ و لابد به دستور رئیسجمهور مستقر انجام شده است! ادعایی که مقیاس «پرت» بودن نویسنده را از فضای سیاسی کشور نشان میدهد. بگذریم از آنکه رسماً اهانت به منتخبان مردم در شورای اسلامی شهر تهران است. اینکه پایگاه خبری انصافنیوز هنوز در جریان شیوه انتخاب شهردار تهران توسط اعضای شورای شهر نیست، حقیقتاً اسباب تأسف و دلسوزی است.»
شاید شما به خاطر نیاورید. ولی من به خاطر میآورم که در سال ۱۴۰۰ چه مسائلی درباره نحوه انتخاب آقای زاکانی به عنوان شهردار مطرح شد. بله؛ آقای زاکانی را اعضای شورای شهر تهران انتخاب کردند اما به چه صورت؟ اجازه بدهید من هم از این مساله بگذرم. بنده اهانتی به اعضای شورای شهر تهران نکردهام اما پیشنهاد میکنم اخباری از رفتار مدیران شهرداری تحت نظارت آقای زاکانی با اعضای این شورا را مرور بفرمایید؛ بر خلاف برخی مسائل که راهی به رسانه ندارد، اخبار این مسائل در رسانهها بازتاب پیدا میکند. یادتان باشد، آن کسی که فکر میکند تقسیم پستهای سیاسی بدون چانهزنی و لابیگری انجام میشود، از فضای سیاست نه در کشور، بلکه از فضای سیاست در جهان پرت است. از «شنیدهها» درباره داماد و پدر داماد و دیگر حواشی که این روزها در اخبار زیاد است نیز بگذریم.
سوم؛ در فقره انتخاب علیرضا زاکانی به عنوان شهردار تهران آنقدر آش شور شد که صدای اصولگراها هم در آمد. همان زمان بسیج دانشجویی ۷ دانشگاه تهران نامه نوشتند و یادآور شدند که آقای زاکانی به خاطر عدم برخورداری از سابقه مدیریت و همچنین مدرک تحصیلی مرتبط شرایط قانونی این جایگاه را ندارد. قانون که عوض یا به قول آن عضو محترم شورای شهر اصلاح شد، اما زاکانی همان زاکانی است. شهرداری با مدرک پزشکی هستهای؛ چه ارتباطی دارد؟ خدا میداند.
چهارم؛ مرقوم فرمودید: «انصاف نیوز در ادامه ادعا میکند علیرضا زاکانی سابقه مدیریتی ندارد؛ گذشته از آنکه آن رسانه مرجع صالحی برای تشخیص این موضوع نیست، یادآور میشود که صلاحیت شهردار مستقر تهران برای ریاست جمهوری توسط شورای محترم نگهبان به تأیید رسیده است.»
باز هم تکرار میکنم که زاکانی سابقه مدیریت ندارد و تمام رزومهاش ۴ دوره نمایندگی مجلس، ریاست بسیج دانشجویی، مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس است. همین شورا دو بار دیگر هم زاکانی را (به گفته خودش به خاطر پروندههای شکایت نزدیکان روحانی) رد صلاحیت کرده بود. همین شورای نگهبان اکبر هاشمی را در سال ۹۲ رد صلاحیت کرد، سال ۱۴۰۰ علی لاریجانی را از گردونه حذف کرد و … . اصولاً معیارهای شورای نگهبان خیلی مشخص نیست. جای شما بودم به این منبع رجوع نمیکردم.
پنجم؛ نوشتم: «تهران از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون ۱۴ شهردار داشته است. مطالعه سوابق ۱۳ شهردار قبلی پایتخت نشان میدهد که یا تحصیلاتی مرتبط با این جایگاه داشتند، یا در کارنامهشان مدیریت سطوح ارشد کشوری و لشکری وجود داشته است. حتی افرادی در تاریخ بلدیه پس از انقلاب عهدهدار سرپرستی این جایگاه شدند که لیافت و سوابق آنان از شهردار کنونی تهران صدها پله بالاتر است.»
فرمودید: «اما خالی از لطف نیست که نگاهی گذرا بر مدارک تحصیلی برخی شهرداران قبلی تهران که مورد وثوق طیف سیاسی این رسانه است، داشته باشیم. به عنوان مثال تحصیلات حوزوی غلامحسین کرباسچی شهردار اصلاحطلب سابق تهران یا فوقدیپلم نساجی ملکمدنی دیگر شهردار اصلاحطلب پایتخت که دقیقاً مشخص نیست چه ارتباطی به حوزه شهری داشته است؟ شاید ریاضیات محضی که محمدعلی نجفی دیگر شهردار اصلاحطلب تهران خوانده بود، از نگاه انصافنیوز مرتبط باشد؛ برای همین خیلی دقیق توانست اثبات کند قتل میترا استاد، «غیرعمد» بوده است!»
شما به آن «یا» میان دو گزاره مذکور دقت نکردید: «یا تحصیلات مرتبط داشتند یا سابقه مدیریت». غلامحسین کرباسچی (خوب یا بد عملکردش را به جای خود نقد کنید) سابقه استانداری داشت و ملکمدنی هم پیش از این شهردار اصفهان بود. قانون انتصاب شهرداران نیز در آن زمان متفاوت بود. بفرمایید زاکانی کجای این «یا» قرار دارد.
ربط موضوع محمدعلی نجفی و پرونده قتل میترا استاد را هم نفهمیدم. انقدر این حرف زشت است و بیجا بود که اصلا نیازی به پاسخ ندارد.
ششم؛ در خصوص بحث انتقاد از شهرداران منتخب شوراهای اصلاحطلب (به غیر از قالیباف) هم با شما بسیار موافقم. اصولاً مدیریت شهری چندسال اخیر تهران ناموفق است؛ به طور دقیق از سال ۹۶ تا امروز. در انتهای یادداشت نوشتم که تهران نیمهجان شد و تیر خلاص را به آن شلیک کردند. کجای نوشته من بوی دفاع از اصلاحطلبان را میداد؟ پیروز حناچی و افشانی هم باید پاسخگو باشند. اما آنها یک فرق با زاکانی دارند. آنها در نهایت متخصصان ناموفق بودند، آقای زاکانی فاقد تخصص هستند.
هفتم؛ نوشتید: «نویسنده انصافنیوز اما در ادامه ادعا میکند هیچ «کار ویژهای» در سه سال گذشته در تهران صورت نگرفته است. معلوم نیست تعریف این خبرنگار اصطلاحاً اصلاحطلب، از کار ویژه دقیقاً چیست؟»
اول بگذارید بگویم که من صرفاً یک روزنامهنگار ساده هستم که انتقاداتم را مینویسم. آنقدر که در نوشتههایم در نقد اصلاحات نوشتهام، به اصولگراها نپرداختهام. اتفاقا من به اندازه فهمی که از سیاست دارم، اصلاحطلبان را بیشتر از شما مقصر میدانم. سیاست خواندهام اما علاقهای به فعالیت سیاسی ندارم. اما مساله شما، کار ویژه بود. کار ویژه یعنی کاری فراتر از «وظیفه». یعنی شما به عنوان شهرداری وظیفهتان بهبود حمل و نقل و عمومی است. وظیفهتان نظافت شهر است. وقتی کاری فراتر از این که وظایف روتین است انجام دادید، کار ویژهای کردید. آن موقع سر و صدا کنید.
بله آقای جوابیهنویس؛ در کشور تحریمزده من باید هم خریدن اتوبوس برقی دستاورد باشد. اتفاقاً مردم کشور من لایق استفاده از بهترین امکانات هستند چون بخش زیادی از آنها به سختی زندگی میکنند. پس خرید اتوبوس این همه سر و صدا ندارد. خرید اتوبوس، واگن مترو، نوسازی ناوگان تاکسی، حفر تونل و … تمام اینها وظیفه شماست. رپرتاژ رفتن برای چیست؟
هشتم؛ فرمودید: «نویسنده در فراز دیگری از یادداشت دوباره نشان میدهد تا چه اندازه از ادبیات شهری «پرت» است. آنجا که ادعا میکند اجتماع معتادان متجاهر در خیابانهای شوش، مولوی و خراسان هنوز وجود دارد! این در حالی است که در سال ۱۴۰۰ تنها ۷۰۰۰ تخت برای نگهداری از معتادان متجاهر در تمام شهر تهران وجود داشت. امروز این ظرفیت به بیش از ۲۲ هزار تخت افزایش پیدا کرده است. هیچ کلونی و اجتماع متمرکزی از متجاهرین به اعتیاد در هیچ کجای شهر وجود ندارد. نویسنده انصاف نیوز اما زحمت حتی یک بررسی میدانی را به خود نمیدهد.»
دست شما درد نکند. روی صحبت بنده با ادبیات شماست که حاکی از ریشهکن کردن معضلات است. ادبیاتی مثل تهران را پاک میکنیم و پرونده کودکان خیابانی را جمع میکنیم یعنی اینها دیگر نیست. ولی مشاهدات نشان میدهد که «هست». ادبیاتتان را تصحیح کنید.
نهم؛ فرمودید: «دروغ بعدی انصافنیوز درباره دورخیز شهردار تهران برای تصاحب صندلی ریاست جمهوری است. ادعایی که بدون هیچ اَدله یا استناداتی مطرح میشود و میتواند مصداق روشنی از انتشار اکاذیب به قصد اِضرار به غیر و با هدف تشویش اذهان عمومی باشد.»
نوشته بودم: «آقای زاکانی برای پاستور دورخیز کرده است. با توجه به کارنامه آقای رئیسی، زمزمههایی از تکدورهای شدن او به گوش میرسد. شاید این شایعه که زاکانی دنبال صندلی ریاست دولت باشد، با این وضعیت خیلی دور از ذهن به نظر نرسد. شاید برای همین است که بعد از حدود ۳ سال حضور در راس مدیریت شهری پایتخت، تیم زاکانی به فکر حرکات آکروباتیک و محیرالعقول افتاده است که از زاکانی یک مدیر موفق بسازد. ناگهان در پارک قیطریه مسجد میسازند. پارک لاله که یکی از هویتهای شهر تهران است، درگیر ساخت و ساز میشود.»
حقیقت امر این است که آنقدر درباره ساخت مسجد در پارکها و یادآوری خالی بودن مساجد سطح شهر برایتان نوشتهاند که دیگر حوصلهمان سر رفته است. یکی از مدیران شهرداری گفته بودند که سرانه مسجد در تهران پایین است. اگر مسجد قرار است فقط یک ساختمان باشد، به نظر من در همه پارکها مسجد بسازید. اما اگر قرار است مفهومی اصیل مثل تمام این سالها داشته باشد، تجدید نظر کنید بهتر است.
نهم؛ نوشتید: «دروغ بعدی انصافنیوز درباره دورخیز شهردار تهران برای تصاحب صندلی ریاست جمهوری است. ادعایی که بدون هیچ اَدله یا استناداتی مطرح میشود و میتواند مصداق روشنی از انتشار اکاذیب به قصد اِضرار به غیر و با هدف تشویش اذهان عمومی باشد.»
مگر قصد کردن برای ورود به رقابت برای رفتن به پاستور و انتخاب به عنوان رئیسجمهور کار بدی است که من زاکانی را به آن متهم کرده باشم؟ این مساله در محافل و تحلیلها شنیده میشود و با توجه به سوابق شهردار محترم تهران، با عقل هم جور در میآید. پیش از این مهدی اقراریان در صحن شورا آن را مطرح کرده و در رسانه نیز به این موضوع پرداخته شده است. بالاخره آقای زاکانی یک چهره سیاسی است. این را من نمیگویم، معاونشان گفتهند. پس ممکن است برای ریاستجمهوری ۱۴۰۴ یا ۱۴۰۸ قصد شرکت در انتخابات را داشته باشند. آیا این نشر اکاذیب است؟
آخر؛ جوابیهتان با یکی از صحبتهای مقام رهبری درباره امیدآفرینی آغاز شده بود. میخواستم صحبتهایی از ایشان درباره حمایت از تولید داخل و مانند آن را برایتان بازنشر کنم که قطعاً شنیدهاید و البته نیازی به آن نیست.
ارادتمند
محسن صالحیخواه
روزنامهنگار ساده
انتهای پیام
با سلام آقای صالحی خواه عزیز چه خبری یه ریز میگوید روزنامهنگار ساده ساده نکنی زیری کاسه یه نم کاسه هم هستش ما خبر نداریم خدای نکرده خبرنگار روزنامهنگار جاسوس که انشاءالله نیستید پس جناب عالی علوم سیاسی خواندن چرا در امور خدمات شهری مداخله می کنید شما می فرمائید دکتر زاکانی پزشکی هستهای دارند و صلاحیت شهردار بودن را نداشتند و شهرداری را جایزه گرفتی خوب برادر من مدارک شما هم مرتبط با شهرسازی و خدماتی شهری نیستش نباید به هر چیزی مداخله کنید و هرکسی هم به نظر شما از شهرداری گرفته تا مردم کوچه و خیابان دو خط نظر بنویسد فوری هم ناراحت می شوید این خوده دیکتاتوری نیست
با سلام آقای صالحی خواه بنده یه چند کلمه از شما انتقاد کردم و نظر نوشتم بخاطر این که این هفته من بالای ۳۰ نظر نوشتم و انصاف نیوز با زیرکی و بی انصافی از ۳۰ تا نظر بنده اون هم با سانسور شدید و گزینشی فقط ۳ تا دونه اش منتشر کرده لذا بدین وسیله از شما پوزش می طلبم و نظر خودم را در رابطه با شما پس می گیرم کاری انصاف نیوز از دیکتاتوری هم گذاشتی رابط اردوگاه اشرف منافقین با منافقین و اصلاح طلبان تندرو داخل کشور شده