نامهی جمعی از فعالان سیاسی و مدنی استان فارس خطاب به ظریف و آذر منصور
جمعی از فعالان سیاسی و مدنی استان فارس در نامهای خطاب به جواد ظریف و آذر منصوری نوشتهاند:
جناب آقای دکتر ظریف معاون محترم راهبردی رئیس جمهور
سرکار خانم آذر منصوری رئیس محترم جبهه اصلاحات ایران
با سلام و احترام؛
پیروزی جناب آقای دکتر پزشکیان کاندیدای جبهه اصلاحات در انتخابات اخیر که منتج به بازگشت دوباره قوه مجریه به جریان اصلاحات گردید، بهانهای شد تا در متن حاضر ضمن بیان تجربیات، تحلیل وضعیت موجود و تبیین چشمانداز پیشِ رو از وضعیت جامعهی مدنی و سامانِ اداریِ استان فارس، به ارائهی پیشنهادهایی به منظور بهبود ساحتهای فوق الاشاره ( در سطح استان فارس) و پرهیز از تکرار اشتباههای گذشته که در برهههایی موجب دلسردی مردم و تخطئهی امید گردید، بپردازیم. امید که با توجه به موارد ذیل که از سوی جمعی از فعالان و دغدغهمندان عرصه جامعه مدنی استان فارس تدوین شده است شاهد اقبال هر چه بیشتر شهروندان به گفتمان اصلاحطلبی باشیم.
الف) کجا ایستادهایم؟
اصلاح طلبی به اقتضایِ فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی دهههای ۶۰ و ۷۰ بهسان نهالی بود که در دوم خرداد ۷۶ در جامعهی ایران رویید و با پرورش آن در دولت جناب آقای خاتمی، علیرغم تحمل انواع و اقسام آفات و بلایای “سمائی” و “ارضی”، اینک پس از ۲۷ سال اگر چه نحیف و خسته است و هنوز آن چنان که باید به ثمر ننشسته، اما به برکت وجود خاک حاصلخیز که محصول سرشتِ شریفترینِ مردمان این سرزمین است، بهسان سَروی، ریشه در خاک تنیده و به یُمن وجود خاکِ پاک و غنی که از آن ارتزاق میکند از تندباد روزگار سر به سلامت نهاده است. دلسوزان این درخت و خاک در ۱۵ تیر ۱۴۰۳ و پس از طی دورههایی سخت و طاقتفرسا که از انتخاب باغبان معتمد خویش محروم بودهاند همهی عزم و توانشان را بهکار گرفتند تا باغبان شایستهای برای احیاء و ثمردهیِ آن برگزینند.
ب) چه باید کرد؟
استقرار مجدد دولتی مبتنی بر گفتمان اصلاحطلبی -پس از گذشت بیش از ربع قرن از زایش تحولآفرین تفکر اصلاحات با پیروزی جناب آقای خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶- فرصت بیبدیلی پیش روی جامعهی ایران قرار داده است تا ضمن عبور از مشکلات، تنگناها و ناکارآمدیها، حرکت در مسیر عقلانیت و توسعه را از سر بگیرد، مشروط بر آنکه با عبرتآموزی از ناکامیهای نهادهای منبعث از جریان اصلاحات در سه دههی اخیر، همت خود را معطوف به مرور تجربیات مثبت و منفی و اصلاح روشهای ناصواب پیاده شده در این سالها نماید. با توجه به محوریت جامعه مدنی به عنوان مرکز ثقل گفتمان اصلاحات و شواهد عینی تاریخی مبتنی بر گره خوردن توفیق جریان اصلاحات به حضور پررنگ مردم در صحنههای سیاسی و عرصههای اجتماعی، لازم است بسترهای مشارکت مردم در این عرصهها مجدّانه تقویت و از هر نوع عملی که باعث افزایش هزینههای کنشگری، سبب دلسردی و القاء ناکارآمدی و ناامیدی میشود پرهیز گردد.
در این بین تمرکز بر تقویت احزاب و تحکیم ائتلاف موجود بسیار ضروری است، علاوه بر ضرورت اصلاحات در ساز و کار جبههی اصلاحات و احزاب عضو، عملکرد نهادهای دولتی نیز در پویایی و کارآمدی جامعهی مدنی و نهادهای منبعث از آن بسیار موثر خواهد بود.
از خاطر نخواهیم برد علیرغم حضور برخی از مدیران همسو در بدنهی مدیریت اجرایی در دولتهای یازدهم و دوازدهم ، کنشگری سیاسی و اجتماعی به دلیل رویکرد مبتنی بر سیاستزدایی آن دولتها، عملی پرهزینه محسوب میشد و از عوامل اصلی ریزش پایگاه رأی جریان اصلاحات در سالهای پایانی دولت تدبیر و امید بود.
در غیاب بیش از نیمی از واجدین شرایط، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ به آسانی به دست نیامد و همهی فعالانی که برای پیروزی آقای پزشکیان پا به میدان گذاشتند، آبروی خود را وثیقه نهادند تا قریب به 17 میلیون رأی به نام رئیس جمهور فعلی نوشته شود و جریان اصلاحات برندهی کارزار انتخاباتی باشد. اینک فرصتی برای آزمون و خطا باقی نمانده است و بر این بنیان ما محکوم به حرکت در طریق اخلاق، عقلانیت و اصول اصلاحطلبی هستیم، لکن این مهم نیز نیازمند انجام اصلاحات عمیق در کالبد تشکیلاتی اصلاحطلبان است که مهمترین آن (با لحاظ برنامهریزی و نه اجرای تصمیمات دفعی) به این شرح ارائه میشود:
۱– در حوزه جامعه مدنی:
– ایجاد معاونت امور احزاب در جبههی اصلاحات با هدف رصد عملکرد داخلی و برون داد احزاب،
– اعطای حق رأی بر اساس میزان فعالیت احزاب مبتنی بر شاخصهایی نظیر تعداد اعضاء، برگزاری منظم مجامع حزبی، رصد بیانیهها و مواضع، تشکیل و استقرار دفاتر ملی و شعب استانی، برگزاری دوره های آموزشی، فعالیتها و اثرگذاری رسانهای و …،
– جلب نظر نخبگان و فعالان سیاسی به عضویت در احزاب،
– ایجاد بستر و مشوقهای لازم برای ادغام احزاب همسو در جهت ارتقاء کیفیِ کنشگری ائتلافی،
– پایبندی به اساسنامهی جبههی اصلاحات و التزام به مصوبات ارکان ملی و منطقهای جبههی اصلاحات،
– فعال نمودن رکن داوری جبههی اصلاحات در سطوح منطقهای و ملی،
– تقویت واحدهای “امور تشکیلات احزاب” به منظور جذب نیروهای شایسته ،
– عدم پذیرش عضویت احزاب با کمتر از سه سال سابقه در جبههی اصلاحات،
– ایجاد بستر مناسب به منظور تشکیل و توسعهی سازمانهای مردمنهاد ملی و منطقهای،
– حمایت و به رسمیت شناختن مطالبات و حقوق قانونی نهادهای صنفی و سندیکاها.
۲– در حوزه مدیریت استان و نقش تصمیمگیران در انتخاب مدیران:
– مبنا قرار دادنِ قوانین و مقررات موجود در جذب و ارتقاء سرمایههای انسانی،
– ایجاد کمیتههای تخصصی مستقل به منظور سنجش افراد بر اساس شاخصهای علمی و تخصصی جهت انجام انتصابات در سطح مدیران ارشد (که شرح آن متعاقباً طی مکاتبهای به نماینده عالی دولت چهاردهم در استان فارس ارائه خواهد شد)،
– عدم تحمیل هزینههای اضافی به بیتالمال ناشی از جذب افراد مازاد در دستگاههای اجرایی،
– احراز سلامت مالی و اشتهار کاندیداهای مناصب مدیریتی استان به پاکدستی،
– باورمندی مدیران انتصابی به ارج نهادن کرامت انسانیِ یکایک شهروندان،
– اعتقاد مدیران انتصابی به حاکمیت قانون، تقویت جامعهی مدنی و تعهد به ایجاد بستر قانونی جهت تضمین حقوق اساسی و آزادیهای عمومی شهروندان در چارچوب قوانین،
– تلاش و پایبندی مدیران انتصابی به تحقق اهدافِ سیاستهای کلی نظام و اسناد بالادستی،
– وجود روحیهی برابریخواهی در مدیران انتصابی و تعهد آنها به ایجاد بستر همدلی در میان تمامی ذینفعان جامعهی مدنی،
– شناسایی نیروهای شایسته و خلاق در سازمانها و دستگاههای اجرایی و بهرهگیری از توان تخصصی و ظرفیت دانشی آنها در مدیریت میانی،
– اولویت شاغلین درون سازمانها (با توجه به سابقه، اشراف به کار) در انتصابات مدیریتی،
– مقابله در برابر سهمخواهی و طردِ افرادی که مستقیم یا غیرمستقیم خود را از طریق لابیگری کاندیدای مناصب و جایگاههای مدیریتی مینمایند.
ج) چه نباید کرد؟
“اصلاحطلبنماها” و “مجاهدان پُست” که حتی شماری از ایشان در”جمعههای انتخاباتی” نیز با ما بودهاند، بزرگترین تهدید برای امید و رأی مردم، اصلاحطلبی و جامعهی مدنی محسوب میشوند. تجربهی همهی این سالها به ما این درس را میدهد که اصولگرای اهل دانش، پاکدست و معتقد به اجرای سیاستهای دولت آقای پزشکیان، مقدم است بر اصلاحطلبنمایی که رسالت خود را در فتح پستهای مدیریتی میداند.
لذا با یادآوری خاطرات و تجربیات تلخ و هزینههایی که فرصتطلبان نفوذی در جریان اصلاحات به ما تحمیل نمودند، از شما مخاطبان گرامی خواهشمندیم که تمام استعداد خود را جهت جلوگیری از تکرار تجربیات ناصواب گذشته به کار گیرید، چنان که ما نیز بزرگترین درس از گذشته را به کار خواهیم گرفت و “این بار در خانه نخواهیم نشست” و با تمام توان و قوا، عملکرد همهی تصمیمگیران و مدیران آینده منتسب به دولت جناب آقای پزشکیان را رصد و به جامعهی مدنی و مردم استان فارس گزارش خواهیم کرد.
ما کار و دکّان و پیشه را سوختهایم / شعر و غزل و دوبیتی آموختهایم
در عشق که او جان و دل و دیدهی ماست / جان و دل و دیده هر سه را سوختهایم
- آسمانی حسین،
- آل محمّد سیّدرضا،
- آموزگار جواد،
- اسدی امین،
- اکبرزاده لیلا،
- امیدپرور نجمه،
- امینی حسین،
- ایزدی حسن،
- بحرانی احمد،
- بحرانی علی،
- بردبار امیدرضا،
- بنام سجاد،
- بهادری عبدالله،
- بهرام زاده هیبتالله،
- پوراسدی حسین،
- جوکار بهرام،
- حاصلی حسین،
- حبیبی ماشالله،
- حسنپور محمّد،
- خادمی علیرضا،
- خواجهزاده مریم،
- دبستانی محمّدعلی،
- دوازده امامی محمّد،
- ذوالفقارلو وحید،
- رزمجویی زهرا،
- روشن امین،
- روشن محمّدحسین،
- ستارخان محمّدعلی،
- شفیعی ازهرالسادات،
- شیروانی شیری رضا،
- شیری فاطمه،
- صمیمی مرتضی،
- طاهری علیاکبر،
- طاهری محمّدرضا،
- عبادی نسب احمد،
- عبادی نسب علی،
- علیزاده مهوش،
- غلامپور محمد،
- فروردین محسن،
- فقیه طاهر،
- قبادی علیاصغر،
- کاکایی علیمحمّد،
- کامرانآزاد زهره،
- کدیور محمّدرضا،
- محسنی پویا،
- محمدحسنپور علی،
- مختاری محمّدعلی،
- مرادی سروش،
- مصدق محسن،
- منفرد مهدی،
- نجف پور سعید،
- وکیل زاده هادی،
- هاشمی علی،
- هاشمی محمّدعلی،
- یوسفی علی
رونوشت: اعضای محترم جبهه اصلاحات استان فارس برای استحضار.
انتهای پیام