نقدی بر احضار هادی حیدری

کانال تلگرامی باشگاه روزنامهنگاران ایران نوشت:
درباره هادی حیدری
خبرها حاکی از آن است که هادی حیدری، کارتونیست شناختهشده و دغدغهمند بهدلیل انتشار یک طرح کارتونی احضار شده است؛ طرحی که ممکن است موافقان و مخالفانی داشته باشد، اما نمیتواند و نباید دلیلی برای احضار باشد.
روز گذشته، در باشگاه روزنامهنگاران ایران، که رسالت آن بررسی و نقد آثار اصحاب رسانه و مطبوعات است، طرح اخیر آقای حیدری را نقد کردیم. اثری که برداشتها و تفاسیر متعددی را برانگیخته و همین تنوعِ قرائتها، خود نشانگر پیچیدگی فضای ادراکی آن است. ما در نقد خود، آن را مغایر با وفاق ملی دانستیم. در همان حال، برخی از جریانها آن را توهینآمیز خواندند و با فرافکنیهای سیاسی و ادبیاتی زشت، بر آتش هیاهو دمیدند. آنچه جای تأسف آنجاست که در نقد آقای حیدری، به فحاشی و هتاکی عریان نیز روی آوردند.
شبهنگام، آقای حیدری به احترام ایراندوستان، آن طرح را از صفحات خود در شبکههای اجتماعی حذف کرد. اقدامی که با وجود حق طبیعیاش برای حفظ اثر، نشان از مسئولیتپذیری او داشت؛ برای آنکه شائبهها را برطرف کند و یادآوری کند که قصدی برای توهین نداشته و ندارد.
با اینحال، امروز باخبر شدیم که وی احضار شده است. چرا؟ چه خطایی مرتکب شده است که مستوجب برخورد قضایی باشد؟ آیا ترسیم یک طرح انتقادی، هرچند با لحنی تند مصداق تهدید است؟ مگر نه اینکه بسیاری از افراد از تریبونهای رسمی و غیررسمی، از لحنی تندتر و گزندهتر بهره میبرند، بیآنکه بازخواست شوند؟
واقعیت این است که در عصر پساجنگ، همه باید برای حفظ آرامش عمومی مراقبت کنند. از آن سو نباید صدای انتقاد نیز بسته شود. نقد، ولو آن که تند و گزنده باشد، نقد است و از سر دلسوزی. نباید هنرمندی دغدغهمند را، صرفاً به خاطر اعتراض به یک لایحه، بازخواست کرد.
راه برخورد با آثار هنری، نقد است؛ پاسخ است؛ میتوان در نقد کار او نوشت. میتوان از زبان خود او بهره گرفت و پاسخش را داد. اینگونه، آداب و مناسک گفتگو نیز انجامپذیر میشود اما نه با احضار. احضار را برای آنانی بگذارید که دل در گرو ایران ندارند. دشمن ایران هسنتد. نه برای هادی حیدری که در سراسر آثارش، ردی از عشق به وطن پیداست. راهحل، احضار نیست. احضار او را پس بگیرید.
انتهای پیام




