تریدینگ فایندر

آیا شیخ مفید به دلیل انکار شهادت ائمه مرتد یا منحرف است؟

محمد موسوی‌عقیقی، نویسنده و پژوهشگر دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:

این روزها بحث از برخی سخنان عبدالرحیم سلیمانی اردستانی داغ است و بعد از مناظره‌ی اخیرش با حامد کاشانی، پیرامون وفات یا شهادت فاطمه‌ی‌زهرا(س)، بحث شدت بیش‌تری یافت.

با تمام این‌ها به نظرم سلیمانی اردستانی بهتر بود اولاً به این مباحث وارد نمی‌شد و ثانیاً حالا که بحثی در انداخته، از همان ابتدا نقد کلامی – الاهیاتی خود پیرامون موضوع را بر سر «قرائت مرسوم» نگه دارد و سپس با گذراندن مستندات تاریخی در مناظره شرکت کند.

به هر صورت من در این نوشته، در پی دفاع از او نیستم؛ چه این‌که دفاع من چندان ثمره‌ای هم ندارد. اما می‌خواهم به برخی مسائلی که در حمله‌ی به او مطرح می‌شود، پاسخ دهم.

الف) آیا شهادت فاطمه‌ی‌زهرا(س)، مسأله‌ای اعتقادی است؟

پاسخ من به این پرسش، خیر است. مسائلی مانند نوع مرگ، سن‌وسال یا تاریخ درگذشت، در گام اول، هیچ ربط اعتقادی ندارد. ما باید نخست در نگاه بی‌طرفانه‌ی تاریخی و البته مبتنی بر روش تاریخ، با مستندات معتبر یا قرائن موجه، این شهادت را ثابت کنیم.

اگر ثابت نشود که با هیچ دلیل و توجیهی نمی‌توان باور اعتقادی به نحوه‌ی درگذشت عادی یک پیشوای دینی داشت؛ ولی اگر ثابت گردد، دغدغه‌ی ما نسبت به مصائب پیشوای دینی، می‌تواند برای‌مان برساخت اعتقادی داشته باشد.

چنین موضوعاتی هم با حکم فقهی یا تذکرات اعتقادی یا منبر و هیئت حل نمی‌شود، زیرا به عنوان مثال، اکثریت شیعیان در طول تاریخ باور داشته‌ و دارند که پیام‌آوراسلام(ص) به مرگ طبیعی درگذشته است. اثبات شهادت او با مستنداتی که در دست داریم، بسیار سخت است.

در مسأله‌ی شهادت فاطمه‌ی‌زهرا(س) مستندات چه بسا کم‌تر از شهادت پیام‌آوراسلام(ص) دست‌مان را پُر کند، به خصوص این‌که مستندات معارض هم دارند. در نتیجه نه این‌که شهادت فاطمه‌ی‌زهرا(س) اثبات‌ناشدنی باشد، بلکه خریط فن تاریخ را می‌خواهد، نه فقیه و متکلم و مداح.

ب) آیا رد شهادت پیشوایان شیعی، اولاً ضربه‌ای به اعتقادات می‌زند و ثانیاً سابقه‌ای در میان قدما دارد؟

رد شهادت به گام اول، یعنی «اثبات تاریخی شهادت» برمی‌گردد، نه اینکه مصائب و مظلومیت انکار شود. به عبارتی ادعا این نیست که «پیشوای دینی با این‌که شهید شده، هیچ ارزش اعتقادی برای آن نباید باشد» یا «مصائب او اهمیتی ندارد»، بلکه ادعا چُنین است که اساساً شهادتی اتفاق نیفتاده است؛ پس رد شهادت به لحاظ تاریخی، اساساً خارج از موضوع اعتقادی خواهد بود.

علاوه بر این، رد شهادت پیشوایان دینی، سابقه‌ای بس طولانی دارد. شیخ صدوق، محدث بزرگ شیعه، باور داشته که تمامی ائمه‌ی‌ أهل‌البیت(ع) به شمشیر یا سم، شهید شده‌اند و انکار شهادت خروج از اسلام را در پی دارد. (الإعتقادات، ص۹۷) اما شیخ مفید، فقیه بزرگ شیعه، باور و نظر استاد خود را رد می‌کند. او معتقد است ما تنها بر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام موسی کاظم(ع) دلیل بر شهادت داریم و درباره‌ی دیگران نیز، هیچ دلیل معتبری مبنی بر شهادت نبوده و گفته‌ای بر شهادت آنان «ارجاف: دروغ» است و همگی به مرگ عادی از دنیا رفته‌اند. (تصحیح الإعتقاد، ص۱۱۰) این گفته‌ی شیخ مفید، طبیعتاً شامل فاطمه‌ی‌زهرا(س) نیز خواهد بود.

آیا شیخ مفید، به دلیل انکار شهادت، مرتد یا منحرف است؟

ج) آیا هر سخنی، لزوماً به معنای توهین به پیشوای دینی است؟

بد سخن گفتن یا بی‌ادبی درباره‌ی پیشوایان دینی، هرچند ناخوشایند است، اما «توهین» و باعث «کفر و ارتداد» نیست. علاوه بر این لزوماً هر سخنی که به نظر ما بد یا بی‌ادبی باشد، «توهین» محسوب نمی‌شود.

بگذارید مثالی بزنم؛ همه‌ی ما حجر بن عدی را از یاران مخلص و نزدیک امام حسن(ع) می‌شناسیم. ولی در جریان صلح معاویه بن أبی‌سفیان با امام حسن(ع)، نقل شده که حجر بن عدی نزد او رفت و گفت: «سلام بر تو ای خارکننده‌ی مؤمنان» (الإمامة و السیاسة، ۱۶۳؛ مقاتل‌الطالبین، ص۴۴؛ بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۴؛ نیز ر.ک به: الإختصاص، ص۸۲؛ الشریف بالمنن، ص۲۲۸)، نیز نقل شده که گفت: «ای کاش قبل از این روز مرده بودی و چنین اتفاقی نمی‌افتاد». (قاموس الرجال، ج۳، ص۱۳۱) حال آیا حجر بن عدی به‌صرف یک بدگفتاری، توسط امام حسن(ع) یا امام حسین(ع)، مرتد اعلام و تکفیر شد؟ یا به او گفتند که منحرف است؟ خیر! درحالی‌که تمام فقیهان شیعه او را ستوده‌اند و الان دارای بارگاه و ضریح است.

تمامی این موارد نشان می‌دهد که اگر سخنان سلیمانی اردستانی – حتی بر پایه‌ی ندانسته‌ها – اشتباه باشد؛ تکفیر، تفسیق و فحاشی به او، عملی اخلاقی و دینی نیست. اگر بر پایه‌ی این بیاناتی که شنیده‌ایم، مُجاز به تکفیر و تفسیق او باشیم، آیا درباره‌ی گذشتگانِ بزرگ شیعه هم چنین خواهیم بود؟ یا با آنان روادارانه برخورد کرده و نظرشان را به «اختلاف نظر» تفسیر می‌کنیم؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا