خطر ورشكستگی در کمین سالن های خصوصی تئاتر
بابک احمدی در روزنامه اعتماد نوشت: بازگشايي سالنهاي نمايش خصوصي سالهاي اخير به يكي از خرسنديهاي تئاتر ايران و اهالي رسانه بدل شد، چنانچه ما نيز بارها از روند به وجود آمده حمايت كردهايم. بهويژه كه عملكرد دفتر طرحهاي عمراني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در گسترش زيرساختهاي مورد نياز در تهران و ديگر شهرهاي كشور به هيچوجه قابل دفاع نبوده و نيست- از ياد نبريم بازسازي مجموعه تئاتر شهر همچنان به سرانجام نرسيده است- اما به هر شكل سرمايههاي خصوصي بعضي افراد به كار افتاد تا حداقل بخشي از كاستي جبران شود. از اين نظر آغاز به كار سالنهاي خصوصي پايتخت در يك شماي كلي به دو دوره قابل تقسيم است. نخست بازه زماني حول و حوش سالهاي ٩٢ تا ٩٤ كه سالنهايي مثل «باران»، «مشايخي»، «موج نو»، «دا»، «كنش معاصر» و «ارغنون» توسط فعالان تئاتري با بودجه محدود تاسيس شد و دوم؛ سالنهاي تئاتري فعال شده در دو سال گذشته مانند «تئاتر مستقل تهران»، «پاليز»، «شهرزاد» و تعداد ديگري كه به زودي از راه ميرسند و با صرف منابع مالي زياد و ظرفيت تماشاگر بيشتر كار خود را آغاز كردند. كار تا جايي پيش رفت كه حتي «انجمن صنفي تماشاخانههاي تئاتر» تاسيس شد. ولي حالا با ورود ارقام آنچناني! و راهاندازي سالنهاي تئاتر خصوصي نسل جديد تقريبا ميتوان گفت گروه نخست يا تعطيل شدهاند يا به سختي ادامه حيات ميدهند- دقيقا اينجا نقطه ورود دولت و شهرداريها به بحران مورد نظر است- كه اين روند نگرانكننده موجب شد نظر مديران نسل اول سالنهاي تئاتر خصوصي را جويا شويم.
شاهين چگيني، مدير تماشاخانه مشايخي- كه با واقع شدن در چهارراه وليعصر از موقعيت جغرافيايي مناسبي برخوردار است- ادامه وضعيت پيشآمده براي تعدادي از سالنهاي نمايشي پايتخت را نگرانكننده ميداند. «انجمن صنفي تماشاخانههاي تهران ظرف چند روز گذشته جلسههاي متعددي با همين سرفصل برگزار كرده است. با يك نگاه اجمالي متوجه خواهيم شد سالنهاي «دراما»، «بازيگاه»، «دا»، «هماي سعادت» با مشكل جدي و بحران مواجه شدهاند. حتي طبق گفته مدير تماشاخانه «باران» با ادامه روند موجود اين احتمال وجود دارد كه اين سالن نيز نتواند تا پايان سال به كار خود ادامه دهد.»
اين عضو انجمن صنفي تماشاخانههاي تهران به تشكيل اين انجمن در مهر سال گذشته اشاره كرده و ميگويد: «آن زمان ١٦ عضو داشتيم كه امروز بعضي از آنها سالنهاي خودشان را تعطيل كردهاند. حتي تعدادي از اين افراد از اعضاي هياتمديره
انجمن بودند.»
هنرمندان و مسوولان تئاتر نبايد از ياد ببرند كه حمايت از تئاتر خصوصي، فلسفه راهاندازي اين تماشاخانهها بود و به گفته چگيني «نبايد فراموش كنيم كه اين سالنها روزگاري فعال بودند و بخش مغفولمانده تئاتر ما را پوشش ميدادند. مثل گروههاي تئاتر دانشجويي كه به سختي ميتوانستند راهي براي اجرا در سالنهاي دولتي يا نيمه خصوصي مانند تماشاخانه ايرانشهر به دست بياورند.»
شايبه ناشي از ورود ارقام نجومي به تئاتر
اين مدير اما در ادامه به نكتهاي قابل تامل اشاره ميكند. «هر چند وقت يكبار شاهد افتتاح تماشاخانههايي هستيم كه رقمهاي عجيب غريبي وارد كار كردهاند كه من نميتوانم نام آن را صرفا فعاليت فرهنگي بگذارم. بايد متوجه باشيم معناي اينكه يك نفر پنج ميليارد تومان وارد تئاتر ميكند چيست؟»
چگيني اين آسيب را چندوجهي ميداند و در توصيف به دو موضوع اشاره ميكند. «نخست اينكه سالنهاي جديد با صرف هزينههاي هنگفت غير رقابت هستند و درحالي كه ما بايد همهچيز را از طريق گيشه تامين كنيم، مديران تماشاخانههاي تازه تاسيس اصلا نيازي به منابع حاصل از گيشه ندارند و اين رقابت سالم نيست. دوم اينكه سالنهايي كه قصد رقابت دارند در درازمدت نميتوانند فشار زياد چنين رقابت يكطرفهاي را تحمل كنند. طبيعي است در چنين شرايطي بخش خصوصي ضعيف و ضعيفتر ميشود؛ عدهاي كنار ميروند و جريان به دست گروه خاصي ميافتد.»
به گفته مدير تماشاخانه مشايخي «اداره كل هنرهاي نمايشي در اين دوران بايد رصد كند اين پولها از كجا تامين ميشود. همه ميدانيم پشت پردههايي وجود دارد كه كار را از دست من و شما خارج ميكند و در نهايت همهچيز در دست يك گروه خاص قبضه خواهد شد.»اين مدير همچنين «شايبه پولشويي» بهواسطه ورود منابع مالي هنگفت به تئاتر را محتمل ميداند. «در تمام اين سالها كدام ارگان يا بنگاه اقتصادي شناختهشده اندكه منابع خود را صرف حمايت از تئاتر كرده است؟ حالا چه اتفاقي افتاده كه با سرمايهگذاريهاي چند ميلياردي مواجه هستيم؟ اين نشان ميدهد تئاتر براي بخش اقتصادي كشور جذابيت نداشته و حالا بايد به ماجرا شك كرد. گلهاي هم از هنرمندان دارم كه نميتوانند سره را از ناسره تشخيص دهند. مگر اين سالنها براي حمايت از گروهها و هنرمندان تئاتر به راه نيفتاد؟ پس چرا توجه نميكنيم كدام افراد دلسوزانه وارد كار شدند؟ به نظرم تهيهكنندهها از اين وضعيت بيشترين بهره را ميبرند و وقتي يك سالن جديد راهاندازي ميشود بلافاصله همه به مكان جديد كوچ ميكنند.»
راه خروج از بحران
ميلاد شجره، مدير اجرايي سالن «موجنو» كه چندي قبل تعطيل شد اين روند را «طبيعي و قابل پيشبيني» توصيف كرد. او كه همزمان به عنوان بازيگر تئاتر در عرصه تئاتر فعال است، ادامه ميدهد: «زماني بعضي افراد صاحب دغدغه به خاطر علاقه شخصي خودشان يا صرفِ هنر تئاتر و هر چيزي غير از پول در آوردن از تئاتر كارشان را آغاز كردند. رفتهرفته شناخت از تماشاگر به وجود آمد و وارد بحث هويتسازي سالنها شديم. در اين بين فروش بالاي بعضي نمايشها گوش عدهاي را تيز كرد كه ميتوان از تئاتر پول زيادي درآورد. در نتيجه سالنهايي باز شد كه فقط روي نمايش بفروش! سرمايهگذاري ميكرد.»
البته شجره به هيچوجه انواع متفاوت نمايش را رد نميكند. «در تمام جهان تئاتري كه ميفروشد از امكانات بيشتري برخوردار است اما بايد ديد نوع ديگر تئاتر قرار است چگونه ادامه حيات دهد. در دورهاي كه بعضي سالنها فقط از نمايشهاي بفروش استقبال ميكردند. سالن «موج نو» تا آنجا كه ميتوانست به راه خود ادامه داد.»اين هنرمند ورود دولت به بحران پيش آمده و حمايت از اين سالنها را «تنها راه نجات» ميداند. «در دورهاي كه سالنهاي پرزرق و برق وارد كار شدهاند و هنرمندان هم علاقه نشان ميدهند بايد به سالنهاي ديگر توجه شود. بعضي سالنها تمركز خود را روي جنبههاي فرهنگي ماجرا ميگذارند و دولت بايد اينجا سوبسيد دهد.» اين هنرمند ميافزايد: «تئاتري كه فقط روي پول درآوردن تمركز دارد راه خود را ميرود. پشتوانه مالي، حمايت هنرمندان و مخاطب را دارد و به كارش ادامه ميدهد، اصلا هم ايراد ندارد. ولي دولت ميتواند به گونههاي ديگر سوبسيد دهد و اتفاقا كار هم بخواهد. مثلا من اگر ادعاي تئاتر آلترناتيو دارم يا تمركزم روي بحث معماري و فلسفه در تئاتر است دولت از من سمينار و فعاليت در اين زمينه بخواهد، با كمال ميل انجام ميدهم.»شجره تاكيد دارد اگر امور به همين منوال پيش برود بايد با تعداد بيشتري از سالنهاي خصوصي تئاتر خداحافظي كرد. «فشار الان طوري شده كه كار حتي با ائتلاف حل نميشود. از طرفي ميدانم ادارهكل هنرهاي نمايشي هم مشكلات خودش را دارد اما بايد راهي براي خروج از اين بحران پيدا كرد. اگر اين اتفاق نيفتد بايد منتظر تعطيلي باقي سالنهايي باشيم كه مجلل نيستند.» بنابراين به نظر ميرسد زمان ورود دولت به ماجرا فرا رسيده است. مسوولان اداره كل هنرهاي نمايشي، در شريطي كه هيچ نهاد ديگري از جمله شهرداري مسووليتي نميپذيرد بايد بار اين مسووليت را به دوش بكشد. مديران تئاتري نبايد اجازه دهند سالنهاي خصوصي، با هر تعداد ظرفيت صندلي يا حتي با استاندارد متوسط تعطيل شوند. تعطيلي اين سالنها پيام مثبتي ندارد.
انتهای پیام