چرا قالیباف «روزه سکوت سیاسی» گرفته است؟
اگر این روزها منتقدان مدیریت شهری قالیباف در ۱۲ سال گذشته که اکنون در شورای شهر و شهرداری به قدرت رسیدهاند، سکوت را بر انتقاد ترجیح دادهاند، شاید به این دلیل باشد که مرد تنهای اصولگرایان خود در لاک سنگین سکوت فرو رفته است.
نامهنیوز نوشت: «سه آزمون و سه شکست، کارنامه ژنرال اصولگرا در عرصه انتخابات ریاستجمهوری است. محمدباقر قالیباف روی اردیبهشت امسال حساب زیادی باز کرده بود اما این بار او کسی نبود که تصمیمسازان پشت پرده اصولگرا حاضر باشند تخممرغهایشان را در سبدش بچینند. پیش از انتخابات، اردوگاه اصولگرا عزمش را جزم کرده بود تا رقیبی جدی برای حسن روحانی علم کند؛ کسی که در قد و قواره ریاستجمهوری باشد. اصولگرایان که در این دوره فرمانشان به دست گروه جمنا سپرده شده است، ترجیح دادند این بار به سراغ کسی بروند که در کارنامهاش شکست انتخاباتی نداشته باشد به همین دلیل هم تصمیم گرفتند از ابراهیم رئیسی حمایت کنند. بخشی از سنتیها، پایداریها و نواصولگرایان همه پشت سر این روحانی که به تازگی حکم تولیت آستان قدس رضوی را دریافت کرده و پس از سالها از قوه قضائیه خارج شده بود، ایستادند و او را نامزد نهایی خود معرفی کردند.
در نتیجه این معادلات درونجناحی قالیباف بر عکس انتخابات ۸۴ و ۹۲ نتوانست بخت خود را در این کارزار بیازماید. او که ابتدا از نامزدهای مطرح جبهه مردمی نیروهای انقلاب بود، پیش از فرا رسیدن روز رایگیری از حضور خود در انتخابات انصراف داد و اعلام کرد تمام ظرفیت و حمایت خود را در اختیار ابراهیم رئیسی قرار میدهد؛ انصرافی که البته خود راضی به آن نبود. این را میتوان از اظهارات او در مرداد ماه امسال به روشنی فهمید: «در سال ۹۲ همه قول دادند وحدت کنند اما همه توافقاتی که صورت گرفت به هم خورد. مجموعه این اردوگاه به این نتیجه رسید که اگر وحدت کرده بودند، نتیجه دیگری رقم میخورد. من احساس کردم اینجا باید به وحدت تمکین کنم. البته برخی به من گفتند که تو کنار رفتی و آرای تو به سبد رقیب رفت ولی من گفتم اگر بمانم باز میگویند، به خاطر همین، اردوگاه شکست خورد. تحلیل ما این بود که باید یکی کنار برود و همه به من نگاه می کردند.»
قالیباف ساکن کدام ساختمان شد؟
اما این تنها داغ سیاسی برای قالیباف نبود. او هم ریاست جمهوری را از دست داد و هم ریاست بر ساختمان خیابان بهشت را. قالیباف که قصد نداشت بدون آن که به صندلی ریاستجمهوری در پاستور برسد، صندلی شهرداری تهران در خیابان بهشت را رها کند، بعد از انتخابات ریاستجمهوری و با پیروزی قاطع اصلاحطلبان در شورای شهر تهران مجبور شد کلید بهشت را هم به مدیران جدید تحویل بدهد. بعد از رفتن او از شهرداری چشمها به سمت آیندهاش دوخته شد. همگان مشتاق بودند بدانند او بعد از ۱۲ سال ریاست بر شهردای تهران حالا قرار است کجا برود؟ گزینههای زیادی روی میز گذاشته شد و هر رفتار و دیداری از سوی فرمانده اسبق نیروی انتظامی به آینده کاریاش ربط داده میشد. روزی که عکسهای او با علیمحمد نوریان، سرپرست سابق دانشگاه آزاد اسلامی در یک قاب منتشر شد خیلیها منتظر بودند تا شهردار سابق به ساختمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی برود و جایگزین محسن هاشمی، رئیس کنونی شورای شهر تهران و معاون عمرانی سابق دانشگاه آزاد شود؛ تغییر و تحولاتی که در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده بود این گمان را به واقعیت نزدیک میکرد اما این اتفاق اما نیفتاد.
حرف و حدیث زیاد بود. برخی میگفتند او ممکن است دوباره لباس نظامی بر تن کند و به خاستگاهش، سپاه، باز گردد. عدهای شایعه کرده بودند که قالیباف به مشهد خواهد رفت و برخی دیگر میگفتند تابستان امسال او را در ریاست ستاد اجرایی فرمان امام(ره) خواهیم دید. در این میان، شماری دیگر از ریاست بنیاد مستضعفان سخن میگفتند اما هیچکدام از این اتفاقها نیز نیفتاد. عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام گزینه دیگر مطرح شده بود که سرانجام رنگ واقعیت به خود گرفت. قالیباف مرداد ماه امسال برای اولین بار به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و گمانهزنیها در این باره به پایان رسید. جایگاه اداری قالیباف بعد از خروج او از بهشت هر چه باشد جواب یک سوال مهم مبهم باقی مانده است: دلیل رفتارهای سیاسی قالیباف از روزهای بعد از انتخابات تا امروز که گاه با مواضع، دیدارها و نامههای جنجالی همراه بوده و گاه سکوتی غیر منتظره را در پی داشته است، چیست؟
سکوت تاکتیکی
از فردای همان روزی که نام روحانی از صندوق رای بیرون آمد ژنرالهای اصولگرا که میتوانند نامزدهای بالقوه این جناح در انتخابات ۱۴۰۰ باشند، هر یک سرگرم طرح و برنامهای بلندمدت شدند. سعید جلیلی خیمه دولت سایه خود را بر پا کرد و دیدارها و سخنرانیهایش برای تبلیغ و ترویج قرائت مد نظر خود از اصولگرایی ادامه دارد. ابراهیم رئیسی نیز که تا پیش از این به عنوان چهرهای سیاسی شناخته نمیشد، تصمیم گرفت به عنوان یک سیاستمدار به فعالیت خود ادامه دهد. دفتر او در مشهد شلوغ و پرهیاهو است و او هر روز برای مخاطبشان از سیاست میگوید. در این میان قالیباف که پیامش در فردای روز رایگیری حاکی از پایان نیافتن رقابت انتخاباتی برای او حکایت میکرد، در ادامه با انتشار نامهای خطاب به جوانان اصولگرا خواستار شکلگیری نواصولگرایی شد. اما این تب و تاب مدتی است فروکش کرده است. آیا روزه سکوت او که پیش از این نقش موثری در جریان اصولگرایی داشته و در سازوکارهای انتخاباتی یک ضلع وحدت اصولگرایی بوده است، طولانیمدت خواهد بود؟
اما به راستی راز سکوت مرد همیشه دوم اصولگرایان چیست؟ سکوت او را شاید بتوان در تلاش برای انتخابات ۱۴۰۰ آن هم برای بار چهارم تفسیر کرد. به نظر موافقان این تحلیل، قالیباف در حال رصد فضای سیاسی کشور است؛ چرا که اگر قرار باشد بار دیگر حضور در رقابت انتخابات ریاستجمهوری را تجربه کند، این بار باید با دست پر و وارد میدان شود تا مرد اول جناح اصولگرا و چه بسا تنها نامزد این جناح باشد.
آغاز راهی پر از سنگلاخ
برخی از چهرههای نزدیک به شهردار سابق تهران نیز از حضور قالیباف در انتخابات ۱۴۰۰ سخن میگویند که حسین قربانزاده، مشاور سیاسی او از جمله این افراد است. هر چند که قالیباف شخصا هنوز واکنشی به این شایعهها نشان نداده است. البته او به خوبی میداند که اگر از همین حال رفتاری انتخاباتی از خود نشان دهد، بخش بزرگی از انرژی او و هوادارانش صرف پاسخگویی به انبوهی از انتقادات خواهد شد و بخش دیگری صرف اقناع اردوگاه اصولگرایی. اگر این روزها منتقدان مدیریت شهری قالیباف در ۱۲ سال گذشته که اکنون در شورای شهر و شهردای به قدرت رسیدهاند، سکوت را بر انتقاد ترجیح دادهاند شاید به این دلیل باشد که مرد تنهای اصولگرایان خود در لاک سنگین سکوت فرورفته است. از سوی دیگر، دور از انتظار است جناح اصولگرا که تاکنون از اعتماد یکپارچه و کامل به قالیباف در سه انتخابات دریغ کرده است در چهارمین انتخابات تغییر رویه دهد.»
انتهای پیام