خاطرات هاشمی ۲۱ اسفند سال ۸۰ | اعتراض به سخنان دستغیب
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در اسفند سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
سهشنبه 21 اسفند 1380 | 27 ذیحجه 1422 12 مارس 2002
«ساعت هشتونیم صبح، اجلاسیه خبرگان شروع شد. آقای [علی] مشکینی، [رییس مجلس خبرگان]، دیر رسیدند. جلسه را مشغول نگه داشتم تا ایشان رسیدند. توجیهات من و سخنرانی آیتالله مشکینی و سپس سخنرانیهای قبل از دستور انجام شد.
سخنان آقای [سیدعلیمحمد] دستغیب، [نماینده استان فارس]، اعتراض جمعی از نمایندگان طرفدار ولایت را برانگیخت؛ آقایان [سیداحمد] خاتمی و [محمدعلی] موحدی کرمانی اعتراض کردند. گزارش کار کمیسیونها هم بود. آقای [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده استان تهران]، صحبت جامعی درباره سیاستهای جنگطلبانه آمریکا و خطرهای احتمالی ایراد کرد.[1]
به دفتر رفتم و ساعت سهونیم بعد از ظهر مراجعت کردم و تا غروب، با سخنان قبل از دستور و بررسی طرحهای فعال کردن [مجلس] خبرگان، جلسه دوم انجام شد.
شب، خبرگان در دفترم میهمان من بودند. مطابق معمول، جمعی از آنها اعتراضات و سئوالات خود را مطرح کردند؛ آقایان [عبدالنبی] نمازی، [سیداحمد] خاتمی، [عباس] کعبی، [علی] فلاحیان. آقای مشکینی، تذکرات اخلاقی دادند. من هم صحبت مفصلی در مورد ضرورت تقویت حوزه [علمیه] قم و تأسیس دانشگاه جامع و تقویت فقه حکومتی و نیز راههای حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی کردم.[2] به همه آنها، چند جلد از کتابهای خود را هدیه دادم.
آقای [امیر] تهرانی، [از وزارت اطلاعات]، اطلاع داد که طرفداران [گلبدین] حکمتیار، [رهبر حزب اسلامی] میگویند، او به افغانستان رفته و حزب او اعلام کرده که از دولت موقت حمایت میکند. گفت، چند نفر از افراد متهم القاعده به فرانسه تحویل شدهاند؛ کار زشت و نادرستی است.
اسراییل، رامالله را اشغال کرد و جمعی را شهید و زخمی نمود. در عملیات شهادتطلبانه در شمال اسراییل، پنج نفر صهیونی کشته و هفت نفر مجروح شدند. یک ماشین آمریکایی در افغانستان، روی مین رفته وکشته و زخمی داشت.»
[1] – آقای حسن روحانی در سخنرانی خود گفت: «امید سردمداران آمریکا، شکافها و اختلافات داخلی است. در واقع عدم انسجام کامل سیاسی و اجتماعی، یکی از نقاط برجسته آسیبپذیری جامعه ماست و به همین دلیل است که آمریکا به خود اجازه میدهد تا جمهوری اسلامی ایران را مورد تهدید قرار دهد. اگرچه این تصور نادرستی است و آمریکاییها ملت ما را به درستی نشناختهاند. مهمترین نقطه قدرت ملی ما، ایمان، وحدت و یکپارچگی همه جناحها است؛ چه اینکه همه جناحها، در فرآیند تهاجم آمریکا، دارای سرنوشت مشترک خواهند بود و در این مسأله کمترین تردیدی نیست»
[2] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «دنیای مسلط و استعمارگر از تجدید سیاسیشدن دین به شدت ناراضی و خائف است و ما را به عنوان ایران و انقلاب اسلامی مقصر میداند. فکر میکنند، ما بودیم که این نغمه را سازکردیم و دوباره دین را که در حاکمیت فراموش شده بود، به صحنه آوردیم و فکر میکنند این افکار از ایران به سلفیها رسیده است. ما را مقصر میدانند و همه همت را گذاشتند که ایران را به هر نحوی که میتوانند تضعیف کنند. در کشور ما اگر یک انسان هر قدر کوچک، یک حرف ضددینی بزند، بزرگ میکنند، ولی اگر چهرههای انقلابی ما یک حرف منطقی بزنند، اصلاً گوش نمیدهند. حسابی به جان ما افتادند.
از ریشه به دنبال تفکر اسلامی افتادند و مبارزه میکنند. ما الان مورد تهاجم بسیار جدی هستیم؛ البته اگر ما خودمان شرایط محیط، زندگی و جامعه را اصلاح نکنیم و اگر خودمان اقتصاد و معیشت خودمان را در سطح مطلوب نرسانیم، نمیتوانیم الگو قرار بگیریم. غفلت کردن از معیشت مردم، به قیمت سیاسی کارکردن و یا به قیمت فرهنگی کارکردن، سیاست و فرهنگ را ضایع میکند. اینها با هم یک مجموعه هستند و باید در همه زمینهها کار شود.
واقعاً اشکالاتی در نحوه کارها وجود دارد. حوزه بیشتر از ما باید به مسائل خاص بپردازد؛ توقع حوزه هم بجاست، یعنی ما گفتیم حکومت اسلامی و باید حکومت اسلامی شود. اما حوزه هم به اندازه لازم تلاشی را که باید برای مسائل اسلامی حکومت بکند، نمیکند و ما این حرکت را نمیبینیم. البته یک عده انجام میدهند. اکنون که فضا مقداری تردیدآمیز شده، یک بار وجوه قم بنشینند و همه اینها را با هم نگاه کنند و فکر جامعی عرضه دهند.» رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1380»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1402.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام