روشنفکران و مذاکره
کمکی که روشنفکران میتوانند بکنند
علی زمانیان در یادداشتی تلگرامی نوشت: «در آستانهی مذاکرهی میان ایران و امریکا هستیم. مستقیم و غیر مستقیماش چندان مهم نیست، مهم این است که آیا ارادهای برای حل و فصل خصومات از طریق گفتگو، مذاکره و رایزنی وجود دارد یا خیر؟ که اگر چنین ارادهای (به هر علتی)، شکل گرفته باشد، اندک امید میتوان به آینده داشت.
هر چه هست، صورت قضیه، نشان میدهد که احتمالا مسیر مذاکره باز شده و ضرورت گفتگو (به هر علتی)، نظام سیاسی را به سمت مذاکره رانده است. مسیری که البته پرهزینه است اما جز این هم راهی وجود ندارد. طی این مسیر و راه سنگلاخ، برای تصمیمگیران و حاکمان، سهلتر خواهد شد اگر کنشگران و روشنفکران، آنان را با تصویری سازنده و مثبت از مذاکره همراهی کنند. و “مذاکره” را نه به منزلهی جام زهر، که ضرورتی اجتنابناپذیر در حل و فصل خصومات و نه شکست، که راه حل عقلانی در حل مسائل و مشکلات ارزیابی نمایند.
اما، در میانهی غوغای مذاکره، برخی از فعالان و روشنفکران، تصویری دیگرگونه از مذاکره ارائه میدهند و این پدیده را نه مذاکره که با عناوینی همچون، عقبنشینی، ترس، “اخطاریه”، احضاریه”، تحقیر شدن و….یاد میکنند و آنرا در قامت یک شکست و یا یک فاجعه به نمایش میگذارند. و نمیدانند تصویری چنین مشمئزکننده از مذاکره، ارادهی صاحبان قدرت را سست کرده، راه عبور و گذار حاکمان را سد میکنند و یا دست کم آنها را در تصمیم بزرگ پیشرو با هزینهی بسیار بالای حیثیتی و هویتی متزلزل مینمایند.
کسانی که تصویری سخیف و منفی از مذاکره، ارائه میدهند، خواسته یا ناخواسته، دو مانع اساسی پیش پای مذاکرهکنندگان میگذارند:
الف) تصمیمگیران را با اختلال شدید روانشناختی و حیثیتی مواجه میکنند، تا جایی که ممکن است آنان برای حفظ آبرو و حیثیت خود، زیر میز بزنند و کورسوی امیدی را که باز شده است، ببندند. “مذاکره” به مثابهی شکست با “مذاکره به مثابهی گشودن افقی به سوی آینده، دو نگرش متضاد است که به دو نتیجهی متفاوت میانجامد.
ب) گروههای تندرو و افراطی داخل را هراسان کرده و در آنان انگیزهی بالایی در مخالفت و سنگاندازی پیش پای مذاکرهکنندگان ایجاد میکنند. تحریک نیروهایی که تا کنون موفق شدهاند هر گونه مذاکره رادبه بنبست بکشانند، فضا را به تباهی میبرند.
در حال حاضر ذکاوت روشنفکری و کنشگری معقول در این است که مسیر عبور و گذار را از سیاستی به سیاست دیگر برای حاکمان هموار کنند. و یکی از خدمات روشنفکری این است که از مفاهیمی چون مذاکره، توافق، معامله، سازش، مصالحه و از مفاهيمي از این دست، “قبحزدایی” نمایند.
مفاهیمی که فرهنگ انقلابیگری از آنان، واژگانی بسیار بدچهره و زشت ساخته است. روشنفکران میتوانند با بازخوانی مفاهیم ضروری برای زیستن در جهان کنونی و بازسازی مجدد آن، یاری رسانند تا الفاظ و واژگانی که چند دهه مورد ستم انقلابیگری بوده است، از نو زنده شوند و حاکمان با این مفاهیم به سیاست، جهان، روابط بینالملل …بنگرند و بیندیشند.
کلمات را دست کم نگیریم، زیرا با کلمات است که میاندیشیم و سپس، تصمیم میگیریم.»
انتهای پیام