خرید تور تابستانی

عضو فرهنگستان علوم: صنعت هسته‌ای، زیرساخت تمدن‌سازی ایران است نه ابزار تهدید

سایت جماران نوشت: «در گفت‌وگویی جامع، صریح و بی‌پرده، دکتر سعید ستایشی، استاد تمام دانشگاه صنعتی امیرکبیر، عضو فرهنگستان علوم و از پیش‌کسوتان علوم هسته‌ای و هوش مصنوعی کشور، با بازخوانی تجربه‌های زیسته‌اش از دهه ۶۰ تاکنون، از ظرفیت‌های تمدن‌ساز فناوری هسته‌ای در ایران گفت؛ از خاطرات دوران جنگ و نفوذ یک جاسوس آمریکایی در پوشش کارشناس مخابرات، تا نقش شهدای علمی در تثبیت استقلال فناورانه کشور، و هشدارهای جدی‌اش درباره آشفتگی سیاست‌گذاری هوش مصنوعی و ضرورت تشکیل «لویی جرگه نخبگان دیجیتال».

ستایشی در این مصاحبه‌ی پُر جزئیات، تأکید می‌کند که صنعت هسته‌ای نه یک ابزار نظامی، بلکه شاه‌کلیدی برای ارتقای کرامت ملی و حل بحران‌هایی چون آب، انرژی، پزشکی و امنیت غذایی است. او می‌گوید نگاه نظامی به این فناوری، «گمراه‌کننده» است و در عمل، حتی در جنگ‌ها هم سلاح هسته‌ای نقش ندارد. وی از تجربه‌ای شخصی در ترور شهید مجید شهریاری و همکاری با دانشجویان فعال در رآکتورهای دانشگاهی گرفته، تا تحلیل نظریه‌ی فروپاشی آمریکا بر اساس تئوری سیستم‌های پیچیده MIT، مسیر مصاحبه را از میدان تجربه تا افق‌های مفهومی طی می‌کند.

او، ضمن انتقاد از نحوه‌ی ورود برخی مدیران به عرصه‌هایی همچون دستیار هوش مصنوعی رئیس‌جمهور، از لزوم استقلال ساختاری بخش ایمنی هسته‌ای و آموزش پایه‌ای فناوری به نسل‌های آینده سخن گفت و تأکید کرد: ایران باید بدون ترس، با تفکر و برنامه، در دل دنیای علمی حرکت کند؛ چنان‌که در صنعت هسته‌ای رفت و سربلند بیرون آمد.

مشروح این گفت و گو در پی می‌آید:

جناب آقای دکتر ستایشی؛ اگر موافق باشید گفت‌وگو را با یک پرسش کلی آغاز کنیم؛ جایگاه فناوری هسته‌ای در ایران امروز را چگونه ارزیابی می‌کنید و مسیر توسعه آن در دو دهه گذشته را چطور می‌بینید؟

صنعت هسته‌ای ایران، یک صنعت بین‌رشته‌ای با ظرفیت‌های فراوان برای توسعه علمی و صنعتی کشور است
توسعه انرژی هسته‌ای به موازات توسعه منابع آبی میتواند نقشی حیاتی در تمدن‌سازی آینده ایران ایفا کند

عرض شود که بحث صنعت و انرژی هسته‌ای در اصل نه حرف جدیدی است، نه خارج از مشخصات و حدود و ثغورمتعارف فناوری‌های موجود دنیاست. یکی از آن‌هایی است که خیلی خوب است. فرض بکنید مثل صنعت اتومبیل سازی، صنعت هواپیما سازی، صنعت پارچه‌ بافی، فناوری‌های مربوط به بخش الکترونیک و غیره. برای کسانی که از پشتوانه دانش مربوط به فیزیک برخوردار هستند، بحث های مربوط به مسائل مرتبط با مهندسی هسته‌ای و فیزیک هسته‌ای به عنوان یک دانش همیشه وجود داشته است.

به عنوان پدیده‌ای که در کلاس های درس‌مطرح می‌شده و دانشجویان این رشته در ترم‌های مختلف آن را گذرانده‌اند. این همه آن مسائلی است که در این راستا وجود داشته و دارد. منتهی در این میان قصه‌ای وجود دارد که از یک مقطعی به بعد، جهان به جهت ظرفیت‌ها و مشخصاتی که صنعت هسته‌ای با خودش دارد، و به لحاظ اینکه یک صنعت بین‌رشته‌ای است، تشخیص داد که برای استفاده از ظرفیت‌هایش باید تخصص‌های مختلفی را در کنار هم قرار دهد.

مثلاً مهندسی برق، مهندسی مکانیک، مهندسی صنایع، مهندسی شیمی ویا حتی مهندسی پزشکی و غیره را. در واقع، چون مسأله بعنوان مسئله ای چند وجهی مطرح شد کشورهای دنیا تشخیص دادند که برای ورود به این عرصه و توسعه علمی و صنعتی کشورشان بایستی چنین رویکردی را تجربه کنند.

ممکن است اگر شما در بخش‌هایی مانند الکترونیک کار کنید، در بحث نیمه‌هادی‌ها یا الکترونیک قدرت، براحتی شانس رشد در این رشته خاص را داشته باشید، ولی وقتی که به صنعتی مثل صنعت هسته‌ای ویا صنعت‌های دیگر مشابه آن وارد میشوید، جامعه‌ای که وارد این عرصه شده، در نهایت شانس توسعه در همه زمینه‌ها را پیدا می‌کند. پس این صنعت، یکی از صنایع منحصر به فرد و مادر است.

نکته‌ی دیگر در ارتباط با صنعت هسته‌ای در این است که اگر فرض را بر این بگذاریم که انرژی، یک مقوله حیاتی در جوامع است که به موازات توسعه منابع آب و سایر زمینه‌ها نقش تمدن‌سازی را در جوامع ایفا می‌کند، و چنانچه با دقت بیشتری به این صنعت نگاه کنیم می‌بینیم که یکی از منابع بسیار مهم استحصال انرژی در این صنعت نهفته است. شما فرض کنید که قادر باشید به لحاظ فنی و تکنیکال در عناصر اورانیوم شکافت ایجاد کنید، لذا می‌توانید به حجم عظیمی از انرژی پاک دست پیدا کنید. حتی اگر تکنیک شکافت هم وجود نداشته باشد، با توسعه صنعت همجوشی هم می‌توان به نتیجه مشابه رسید. اگر بتوانید شرایط همجوشی را به وجود بیاورید الزاماً نیازی نیست که حتماً با عناصر رادیواکتیو این کار را انجام دهید و باز هم می‌توانید سطحی از انرژی را ایجاد کنید. هرچند در حال حاضر به دلیل محدودیت‌های فناورانه ، دسترسی به آن قدری بزمان نیاز دارد.

در هر صورت، در حال حاضر یک رقابت البته نه به لحاظ نظامی، بلکه به لحاظ جذب و در اختیارگیری منابع انرژی برای آینده بشر و تمدن‌سازی بین کشورها در جهان وجود دارد. همانقدر که ما در قبال منابع آبی بسیار حساس هستیم، دیگر کشورهای توسعه‌یافته نیز نگران منابع آب خود هستند و ممکن است در دهه ‌های آینده دنیا با چالش‌هایی در این زمینه مواجه شود. اتفاقا این موضوع به موازات چالش‌های مربوط به انرژی، حتما در پیش روی جوامع قرار خواهد گرفت. ایران به عنوان کشوری که دارای منابع زیادی از انرژی‌های تجدیدناپذیر مانند گاز و نفت است، در طول زمان به این نتیجه رسیده که این منابع تمام می‌شوند.

بنابراین، باید به عنوان جایگزین به منابع دیگری از انرژی، از جمله انرژی هسته‌ای، روی می آورد. این دیدگاه حتی در سوابق و اسناد توسعه ای ایران سابقه ثبت داشته و حتی پیش از انقلاب، سازوکاری برای این موضوع پیش‌بینی شده بود. در نهایت ایران به این نتیجه رسیده که هم‌راستا با جریان توسعه ، باید از نیروگاه‌های هسته‌ای به عنوان جایگزینی برای منابع تولید برق فسیلی استفاده کند و حتی از مواهب این صنعت در زمینه‌هایی مانند پزشکی و کشاورزی نیز برخوردار شود.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حتی!

توسعه صنعت هسته‌ای و استفاده از ظرفیت‌های علمی آن برای پیشرفت، فارغ از هیاهوهای تبلیغاتی می‌تواند به توسعه علمی و صنعتی کشور در سایر زمینه‌ها کمک چشمگیری بنماید

بله، من معتقدم فارغ از هیاهویی که از سوی برخی در قبال این صنعت برای ما ایجاد شده که ذاتا شکل تبلیغاتی دارد، در کنار این صنعت کشورها زندگی عادی و جاری خودشان را ادامه می‌دهند. شما هند را نگاه کنید، پاکستان را نگاه کنید، بعضی دیگر از کشورهای توسعه‌یافته غربی را نگاه کنید. آمده اند و کار هم می‌کنند و بسیار موفق هم هستند. این به این معناست که صنعت هسته‌ای در کشورهایی مانند هند و پاکستان و سایر به عنوان یک فناوری که برای توسعه علمی و صنعتی شان در نظر گرفته شده، در کنار سایر صنایع مانند اتومبیل‌سازی، هواپیماسازی، الکترونیک و غیره به کارگرفته شده و در حال رشد و بهره برداری است.

حداقل مهم‌ترین تنش سه دهه اخیر جمهوری اسلامی تا این موقع؟

نگاه نادرست نظامی به صنعت هسته‌ای گمراه‌کننده است؛ این صنعت در راستای توسعه صلح‌آمیز و علمی کشورها براحتی میتواند پیش برود

خوب. این‌ها همه اش به خاطر این بوده که ما را مواجه کنند با یک رویکرد تبلیغاتی تا نتوانیم از ظرفیت های صنعت بخوبی استفاده کنیم. در این مدت ما به دنبال آن بوده ایم که بحث فناوری هسته‌ای را در راستای یک توسعه صلح‌آمیز پیش ببریم. باید دید اصلاً چرا باید این صنعت فقط بر اساس مولفه های نظامی اش در قبال ما مطرح بشه؟ اصلاً مگر کل دنیا چه تجربه‌ای در قبال استفاده از صنعت هسته‌ای در بخش نظامی دارد؟ در جنگ جهانی دوم آمریکا که خودش هم صاحب این صنعت نبوده، سلاحی هسته‌ای را که در اروپا و آلمان ایجاد شده بود، به کشورش منتقل کرد.

بعد هم آن را بکار گرفت تا کشتار عظیم ناکازاکی و هیروشیما را رقم بزند. لکن بعد از آن هیچ شواهدی در دست نیست که به لحاظ نظامی این صنعت مورد استفاده قرار گرفته باشد. شما به هر کجای دنیا که بروید، اگر در آنجا صنعت هسته‌ای داشته باشند، فقط در نیروگاه‌ها، در بخشهای تولید رادیو داروی پزشکی، در ارتقاء ژنتیکی محصولات کشاورزی و در موارد مشابه فقط از آن بهره می‌برند، و حتی آنها هم که از آن در ساخت سلاح استفاده کرده اند ادعایی در بکار گیریش ندارند.

من فکر می‌کنم اینکه اصرار دارند که به این صنعت فقط از منظر نظامی نگاه کنند، به نظر من این یک پیام گمراه‌کننده است. حالا من یک چیزی را به شما بگویم؛ به عنوان کسی که الان تقریباً ۳۰ سال و اندیه که در دانشگاه بوده و در این صنعت کار کرده ام، می‌خواهم بشما بگویم که در چگونگی تولید و استحصال انرژی از این بستر باید در عرصه‌های مختلف کار علمی و توسعه ای صورت می گرفت. یکی از عرصه‌های بسیار کلیدی که باید در آن ایفای نقش میکرد، بحث‌های محاسباتی (computational) است. به زبان ساده‌تر، داشتن ماشین‌هایی محاسباتی که قادر باشند در مقیاس ریز کارهای محاسباتی را انجام داده و نتایج را استخراج کنند.

یکی از حرف‌های جدی که می‌تواند در قبال عدم ورود ما به عرصه‌های تسلیحاتی ما را تایید کند، این است که ما در کشور ازکامپیوترهایی برخوردار نیستیم تا قادر باشیم با سرعت و قدرت خیلی بالا در مقیاس‌های خیلی ریز کارهای محاسباتی انجام دهیم. ما فاقد این امکان هستیم. با لپ‌تاپ و کامپیوتر دسکتاپ و تلفن همراه و موبایلکه نمی‌شود نشست و کارهای محاسباتی مسائل شکافت (fission)، همجوشی (fusion) و نوترونیک (neutronics) را انجام داد.

لذا من می‌خواهم به شما عرض کنم که واقعاً نگاه ما به بحثی که در این کشور در این ۱۰-۲۰ ساله تجربه شده معطوف به این بوده که یک کاری بکنیم که کرامت مردم ارتقا پیدا کند و به واسطه آنها توسعه ای صورت ‌گیرد تا مردم از آن منتفع گردند.

اهمیت انرژی هسته‌ای در نظام جمهوری اسلامی ایران و کاربردهای آن در زندگی مردم چگونه ارزیابی می‌شود؟ آیا صنعت هسته‌ای ایران به گونه‌ای است که در تقاطع با زندگی روزمره مردم قرار دارد و در حال حاضر از آن به عنوان یک نیاز اساسی یا به عنوان ابزاری برای توسعه استفاده می‌شود؟ این موضوع از زمان قبل از انقلاب تا امروز چگونه تغییر کرده است؟ آیا می‌توان گفت که حساسیت‌هایی که در جامعه نسبت به صنعت هسته‌ای ایجاد شده، در واقع ناشی از نوعی تبلیغات یا لفاظی است؟ آیا این حساسیت‌ها بر اساس واقعیت‌های موجود و کارکردهای واقعی صنعت هسته‌ای در کشور ایجاد شده یا صرفاً نوعی برداشت نادرست است؟

انرژی هسته‌ای، مانند صنعت خودرو، در زندگی مردم تأثیرگذار است و می‌تواند باعث ارتقاء آسایش و کرامت انسانی شود هند، با آن جمعیت بزرگ و پراکندگی وسیع، توانسته است از انرژی هسته‌ای برای تأمین برق مورد نیازش استفاده کند و هیچ‌کس هم از آن انتقاد نمیکند.

حساسیت‌های ایجاد شده در جامعه نسبت به صنعت هسته‌ای بیشتر ناشی از تبلیغات است تا واقعیت‌های موجود صنعت هسته‌ای در ایران تاکنون صرفا برای پیشرفت های علمی و رفاه عمومی مورد استفاده قرار گرفته، نه به عنوان ابزاری برای مقاصد دفاعی مطمئناً، کاربرد سلاح هسته‌ای در معادلات توسعه کشورهای استفاده‌کننده از صنعت هسته‌ای کمترین جایگاه را دارد

ببینید، این حساسیتی که برای جامعه ایجاد شده اصلاً یک مسئله واقعی نیست و بیشتر مبنای تبلیغاتی دارد. من به شما مثال هند و پاکستان را ‌زدم. هیچ‌کس نمی‌آید وقتی که درباره پاکستان یا هند صحبت می‌کند بگوید چون این کشورها تسلیحات هسته‌ای دارند، باید امکانات خاصی را به آنها داد یا از آنها چیزی گرفت. پاکستان و هند هر دو علی رغم داشتن بمب هسته‌ای باهیچ تحریمی مواجه نیستند، هیچ‌کس هم این قضاوت را در موردشان ندارد که اینها علی رغم داشتن قدرت‌ هسته ای رفتارهایی علیه منافع دیگر کشورها داشته اند. باید دید چطور اینها تحمل شده اند!

این مقوله ای جدا از مسائل توسعه‌ای و پیشرفت در دنیا نیست. وقتی ما در کشورمان اعلام می‌کنیم که می‌خواهیم صنعت هسته‌ای را توسعه دهیم، این تصمیم ما بر اساس یک زیربنای علمی و فنی و عقلانیت حاکمیتی است که می‌تواند در زمینه‌های مختلف توسعه کشور مثلاً در حوزه کشاورزی، خدمات، سوخت کشتی‌ها، یا حتی برای بهبود کیفیت هوا در تهران و استفاده از سوخت‌های پاک در خودروها نقش مهمی ایفا کند. این اقدامات در جهت ارتقاء رفاه عمومی و توسعه علمی در کشور است.

ما جنگی طولانی را پشت سر گذاشتیم که در آن، کشورهای غربی با استفاده از انواع سلاح‌های شیمیایی و کشتار جمعی به ما آسیب زدند. عراق از سلاح‌هایی که به او داده بودند حد اعلای استفاده را کرد، اما در این جنگ ما به شهادت تاریخ هیچ‌گاه از سلاح‌های غیرمتعارف استفاده نکردیم. ما از سلاح‌هایی استفاده کردیم که در اصول جنگی پذیرفته شده است. حالا چرا باید صنعت هسته‌ای که می‌تواند در اکتشاف منابع نفت و گاز، کشف مواد معدنی و حتی ایجاد رفاه برای مردم کمک کند، فقط به عنوان یک ابزار نظامی و برای ساخت سلاح‌های هسته‌ای تلقی شود؟ چرا نباید بگذارند تا ما از این فرصت‌ها بهره ببریم؟

شاید این برای اولین بار باشد که از کسی که در صنعت هسته‌ای کار کرده می‌شنوید که به صراحت میگوید که کاربرد سلاح هسته‌ای در معادلات توسعهای ما و استفاده از آن در کشور حتی برای مقاصد دفاعی، کمترین جایگاه را دارد. شما ببینید، حتی روسیه که بمب اتم هم دارد، در جنگ با اوکراین از آن استفاده نکرده است و نمیکند، پس چرا باید چنین تصوری را در ذهن مردم ما ایجاد و تقویت کنند؟ جز برای تبلیغات سیاسی! این سلاح‌ها هیچ‌گاه به نفع هیچ مردمی نبوده و نیستند و استفاده از آن‌ها عواقب جبران‌ناپذیری برای کل جهان خواهد داشت. حتی در نمونه های غیر نظامی آن مثلاً در فاجعه چرنوبیل یا فاجعه‌ای که در ژاپن به خاطر زلزله ایجاد شد.

برخی معتقدند که اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند، این می‌تواند برای کشور یک بازدارندگی ایجاد کند و به مذاکره کردن دشمنان و پذیرش خواسته‌های ایران منجر شود؟

تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای به هیچ‌عنوان در معادلات جنگی امروز موثر نیست و کشورهای دارای این سلاح‌ها حتی از آن استفاده هم نمی کنند
کشورهای غربی به جای تمرکز بر سلاح هسته‌ای ایران، بیشتر نگران روند توسعه و پیشرفت علمی کشورمان و رویکرد مستقل و بی نیاز شدمان هستند
صنعت هسته‌ای به جای آنکه به عنوان یک ابزار نظامی تلقی شود می‌تواند به حل بحران‌های منابع طبیعی و رفاه عمومی کمک کند

در واقع، باید در نظر داشته باشید که در مذاکراتی که در این زمینه صورت می‌گیرد، کشورهای غربی بیشتر از ما از واقعیت‌ها مطلع هستند. ما نه اراده‌ای برای دستیابی به بمب هسته‌ای داشته ایم و نه امکان فنی آن را از نظر تکنیکی در اختیار. آنها بهتر از ما می‌دانند که ما حتی برای انجام محاسبات پیچیده هسته‌ای به کامپیوترهای پیشرفته‌ای نیاز داریم که تاکنون در اختیار نداشته ایم.

نکته‌ای که وجود دارد این است که این کشورها بیشتر نگران توسعه‌ی ایران هستند تا داشتن بمب هسته‌ای اش. در حال حاضر، آمریکا بالغ بر پنج هزار بمب هسته‌ای آماده و روسیه تعداد بیشتری از آن‌ها را در اختیار دارد. آیا آمریکا یا روسیه به دلیل داشتن بمب هسته‌ای مجازند از آن استفاده کنند؟ به هیچ عنوان! واقعیت این است که استفاده از بمب هسته‌ای در هیچ کجای دنیا و در هیچ جنگی در طول تاریخ حتی با وجود این همه بمب های هسته‌ای صورت نگرفته است. حتی اگر آمریکا در جنگ دوم جهانی با بمب هسته ای ‌اش ژاپن را کوبید، نفرین ابدی مردم عالم را نصیب خود کرد.

اینکه آمریکا یا روسیه به خاطر داشتن بمب هسته‌ای یا تهدید به استفاده از آن، به کشور دیگری حمله کنند یا رفتارشان را تغییر دهند، اصلاً منطقی نیست. در حقیقت، کشورها اکنون به جنگ‌هایی غیراتمی مشغولند که بیشتر برای اهداف اقتصادی، سیاسی و صنعتی است. حتی در جنگ‌های جهانی گذشته ، استفاده از بمب هسته‌ای وجود نداشته، چرا که چنین سلاح‌هایی برای تمامی بشریت آسیب‌زا هستند. در حال حاضر، هیچ کشوری در دنیا به خود اجازه نمی‌دهد که از بمب هسته‌ای استفاده کند. حتی اگر در شرایط بحرانی هم جنگی شکل بگیرد، کشورها از ابزارهای دیگر مانند بمب‌های گرافیتی استفاده می‌کنند که تأثیرات مخربی برای مردم به همراه ندارد.

در مورد صنعت هسته‌ای باید بگویم که این صنعت می‌تواند به کشورهایی مانند ایران کمک کند تا مشکلات منابع آب خود را حل کرده و در مواقع بحران بتوانند از آب شیرین‌کن‌ها استفاده کنند. این‌ها جنبه‌های مثبت و مفید استفاده از انرژی هسته‌ای هستند که می‌توانند رفاه عمومی را بهبود بخشند، نه اینکه تنها درگیر سلاح‌های هسته‌ای باشیم.

با توجه به بحث ناترازی‌های دولت و مسائلی که آقای رئیس‌جمهور مطرح کردند، به نظر شما چقدر از این ناترازی‌ها قابل حل است؟ اگر درصدی برای حل این مشکل در نظر بگیرید، چقدر از آن قابل حل است؟

ناترازی اقتصادی عمدتاً ناشی از کسر بودجه است که باید برای آن راه‌حل‌هایی اقتصادی و بودجه‌ای پیدا کرد
صنعت هسته‌ای می‌تواند به‌عنوان یک راه‌حل برای کاهش وابستگی به نفت و مقابله با تحریم‌ها مورد استفاده قرار گیرد
ایران در صنعت هسته‌ای به‌طور ویژه در تربیت متخصصان و دانش‌آموختگان پیشرفت کرده است که باید از این ظرفیت برای توسعه اقتصادی و اجتماعی بهره برد.

شهدای صنعت هسته‌ای مانند دکترمجید شهریاری، دکتر علی محمدی و مهندس مصطفی احمدی روشن و سایرین این عزیزان جان خود را فدای پیشرفت علمی و توسعه کشور کردند

ببینید، من که نه فردی سیاسی هستم ونه خیلی فهم دقیقی از سیاست‌ دارم، اما از نظر اقتصادی می توانم محاسبه ساده ای پیش خودم بکنم. حالا از بحث هسته‌ای رسیدیم به ناترازیها. ناترازیهای اقتصادی عمدتاً ناشی پدیده های اقتصادی است که به واسطه کسری بودجه به وجود می‌آید. هر پدیده اقتصادی که مطرح می‌شود، مثل تورم یا افزایش قیمت ارز در حقیقت در نهایت به نوعی به کسر بودجه برمی‌گردد. وقتی با کسر بودجه مواجه اید، نمی‌توانید بودجه‌تان را به نحوی تنظیم کنید که توسعه و رفاه مردم تامین شود.

اگر شما بودجه‌ای کامل و پر داشته باشید، می‌توانید در مقابل کسر بودجه ایستادگی کنید و حتی از آن برای توسعه استفاده کنید. اما وقتی که تحریم‌ها وجود دارند و نمی‌گذارند شما نفت بفروشید، با ناترازی اقتصادی مواجه می‌شوید. این مسأله اجتناب‌ناپذیر است.

صنعت هسته‌ای اگر به طور اشباع و کامل به کار گرفته شود و از تمامی ظرفیت‌های توسعه‌ای خود بهره ببرد، می‌تواند جایگزینی مناسب برای بسیاری از مشکلات اقتصادی و صنعتی کشور باشد. برای مثال، به ما گفته می‌شود که به جای استفاده از نفت، از انرژی‌های تجدیدپذیر مانند سلول‌های خورشیدی(Solar Cells) استفاده کنیم. اما وقتی که وارد این عرصه می‌شوید، می بینید که خود این هم مشکلات خاص خود را دارد. در حالی که کشور ما سرشار از آفتاب است، مشکلاتی در راه‌اندازی و نگهداری سیستم‌های انرژی خورشیدی وجود دارد که از جمله محدودیت‌های جدی برای این نوع انرژی است.

متأسفانه در کشور ما بسیاری از مسائل علمی و فناوری به شکل ناپخته مطرح می‌شود. علم باید در خدمت زندگی مردم باشد و از آن برای حل مشکلات اقتصادی، فرهنگی و صنعتی استفاده شود. وقتی که در عالی‌ترین سطح علمی، مقاله‌ای با تأثیر بالا چاپ می‌کنیم، اگر نتوانیم از این دستاورد برای حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم بهره‌برداری کنیم، این دستاورد علمی را تنها در یک ظرف بلوری قرار داده و تقدیسش نموده ایم لذا از آن هیچ فایده‌ای برای مردم حاصل نمی‌شود.

اگر در سال‌های اخیر ما در صنعت هسته‌ای پیشرفت‌های چشمگیری داشته‌ایم به این واسطه است که در زمانی که کشور تصمیم گرفت صنعت هسته‌ای خود را گسترش دهد، اولین کاری را که کرد این بود که در دانشگاه‌ دوره‌های دکترا در حوزه هسته‌ای را راه‌اندازی کرد. این در حالی بود که آن زمان در هیچ دانشگاهی دوره دکترا در مهندسی و علوم پایه وجود نداشت. این کار، به نوبه خود گامی بزرگ در جهت توسعه علمی و فنی کشور بود.

در ادامه باید به شهیدان صنعت هسته‌ای اشاره کنم. این شهدای بزرگوار، از جمله شهیدان مجید شهریاری، علی محمدی و مصطفی احمدی روشن و سایرین، کسانی بودند که جان خود را فدای پیشرفت علمی و تکنولوژیک کشور کردند. آنها با ترورهایی که انجام شد، از صحنه بیرون رفتند، ولی نثار خون آنها به مثابه آبیاری نهال رشد درخت صنعت هسته‌ای ایران شد. مجید شهریاری، دانشمند برجسته‌ای که در حوزه هسته‌ای فعالیت می‌کرد، پس از شهادت خود باعث شد تا بسیاری از دانش‌آموختگان و محققان دیگر، همچنان به مسیر پیشرفت در صنعت هسته‌ای ادامه دهند.

ما در صنعت هسته‌ای به‌طور ویژه در تربیت متخصصان و دانش‌آموختگان پیشرفت کرده‌ایم. زمانی که کشور تصمیم گرفت صنعت هسته‌ای خود را گسترش دهد، اولین گام، ایجاد دوره‌های دکترا در این حوزه بود. این اقدام به‌طور مستقیم با رشد علمی کشور در این بخش ارتباط داشت و اکنون متخصصان زیادی از این صنعت حمایت می‌کنند و در داخل و خارج از کشور در زمینه‌های مختلف علمی فعال هستند. این ظرفیت علمی ای که در کشور وجود دارد، باید برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی به کار گرفته شود.

اینکه صنعت هسته‌ای در ایران فقط به‌عنوان یک عامل تهدید دیده شود، که تنها بخشی از کاربردهای غیر موثر آن است بی انصافی بزرگی است. در واقع، هیچ تحقیق یا تز دکترا در ایران در راستای ساخت سلاح نبوده است. همواره، هدف اصلی، استفاده از انرژی هسته‌ای در جهت توسعه کشور و رفاه عمومی بوده است.

حساسیتی که به صنعت هسته‌ای نسبت داده می‌شود، بیشتر ناشی از دیدگاه‌های روانی و دشمنی است، نه مسائل فنی و علمی ایران در حوزه انرژی هسته‌ای فقط و به‌طور عمده از آن برای کاربردهای علمی و صنعتی استفاده کرده است، ولاغیر
استفاده از انرژی هسته‌ای برای تأمین انرژی پاک در کشور و صنعتی شدن، حق مسلمی است که هیچ‌گونه ارتباطی با سلاح‌های هسته‌ای ندارد

از دید ما، بحث ها همیشه کاملاً فنی و توسعه‌ای است. مثلاً شهید مجید شهریاری که در دانشگاه امیرکبیر تحصیل کرده بود، در کنار ما فعالیت می‌کرد. یکی از تحقیقاتی که او انجام داد، استفاده از عناصر رادیواکتیو برای شناسایی تاقدیس‌های نفت و گاز در چاه‌های نفت و گاز از طریق چاه پیمایی هسته ای بود. کارش چه ربطی به بمب هسته‌ای داشت؟ چه ربطی داشت که او را ترور کردند؟

مسأله دو جنبه دارد. یکی جنبه تکنیکال و فنی است که مربوط به توسعه و پیشرفت علمی است، و دیگری جنبه روانی و دشمنی است. در مذاکرات و در رابطه با کشورهایی که با ما بحث می‌کنند، اگر به جای سیاستمداران، افراد فنی وارد شوند، ما می‌توانیم شرایط بسیار متفاوتی داشته باشیم. برای مثال، دانشگاه ما 300 تا 500 دانشجوی دکترا تربیت کرده که همگی در سازمان انرژی اتمی و بخش‌های مرتبط مشغول به کار هستند. این‌ها تماماً دانش‌آموختگانی در امور فنی و علمی هستند. اگر حتی یکی از این دانشجویان در دوران تحصیل یا بعد از فارغ‌التحصیلی مقاله‌ای منتشر کرده باشد که به جنبه‌های تسلیحاتی و نظامی مرتبط باشد، می‌توانستند آن را به‌طور رسمی اعلام کنند. اما این اصلا اتفاق نیفتاده است.

آیا این دانشجویان یا پژوهشگران در آزمایشگاه‌های کشورمان به دنبال تولید سلاح هسته‌ای بوده‌اند؟ هیچ‌کدام از آن‌ها هیچ‌گونه آزمایشی که نشان‌دهنده فعالیت‌های تسلیحاتی باشد، انجام نداده‌اند. اگر ما در حال غنی‌سازی اورانیوم برای استفاده در کشتی‌ها یا برای تأمین انرژی پاک هستیم، این یک مسأله کاملاً فنی است. استفاده از اورانیوم غنی‌شده در کشتی‌ها و نیروگاهها برای تأمین انرژی کاملاً ضروری است، زیرا نمی‌توان به جای سوخت‌های فسیلی از انرژی‌های دیگر در چنین مقیاسی استفاده کرد.

اینکه من بخواهم انرژی پاک را برای فرآیندهای صنعتی خود استفاده کنم، آیا این حق من نیست؟ آیا من حق ندارم از انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک استفاده کنم؟ به جای استفاده از سوخت فسیلی که کشورهایی مانند آمریکادیگر حتی نفت خود را نمی‌فروشند، آیا من نمی‌توانم منابع دیگری برای تأمین انرژی داشته باشم؟ به‌طور خلاصه، من می‌خواهم از انرژی پاک استفاده کنم آیا این حق من نیست.

هر نوع گفتمان در زمینه صنعت هسته‌ای باید بر اساس شفافیت علمی و متغیرهای فناوری پیش برود، نه مسائل سیاسی و روانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ایران خواسته که گزارش‌های دقیق‌تری از فعالیت‌های هسته‌ای خود ارائه دهد، اما آنها بیشتر به دنبال مسائل امنیتی مرتبط هستند.

صنعت هسته‌ای ایران باید به‌عنوان ابزاری برای توسعه و پیشرفت کشور بازشناسی شود، نه تهدیدی سیاسی
درخواست آژانس برای ایجاد یک «دفتر» ویژه در سطح عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، بیشتر بایستی معطوف به مسائل نظارتی و پایش و شفاف ‌سازی علمیباشد تا جهت گیریهای سیاسی

ببینید، مذاکره باید‌طوری باشد که بر اساس فهم عمومی جهانی بشری پیش برود. وقتی شما می‌گویید «من دنبال بمب نیستم» و طرف مقابل می‌گوید «تو دنبال بمب هستی»، در واقع این به نوعی پیامی را می‌فرستد که ممکن است درک عمومی جهان را به چالش بکشد. وقتی شما به کسی می‌گویید که «من بمب نمی‌خواهم» و او به شما پاسخ می‌دهد که «تو دنبال بمب هستی»، این نشان‌دهنده نوعی تقابلروانی است که باید با دقت بیشتر مدیریت شود.

ما نتواسته‌ایم ظرفیت‌های بین‌المللی را که می‌توانستند به ما کمک کنند و صنعت هسته‌ای و فناوری‌های آن را به درستی درک کنند، جذب کنیم. در سطح جهانی باید شفافیت بیشتری در نحوه استفاده از این فناوری‌ها ایجاد شود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که وابسته به سازمان ملل است، ادعا می‌کند که از استقلال برخوردار است. این سازمان انتظار دارد که ما هر کاری در حوزه توسعه دانش و فناوری هسته‌ای انجام می‌دهیم، گزارش کنیم. وقتی که ما به آژانس گزارش می‌دهیم، آژانس می‌خواهد که ما اطلاعات بیشتری ارائه دهیم.

آژانس می‌گوید: «تو اگر هر اطلاعی را به من بدهی، من می‌خواهم بیشتر بدانم. این خواسن حد یقف ندارد» به همین دلیل است که در نشست‌های شورای سران، افراد خاصی هستند که تلاش می‌کنند فعالیت‌های ما را به سمت تسلیحاتی بودن سوق دهند. آژانس هم برای خوش آمدن اینها می‌گوید «می‌خواهم بیشتر بدانم» و از ما می‌خواهد که بیشتر اطلاعات بدهیم.

اما مسأله این است که هیچ‌گونه سند یا مدرکی در زمینه فعالیت‌های تسلیحاتیاز سوی ما ندارد. اگر آژانس می‌خواهد که ما گزارشی ارائه دهیم، باید اثبات کند که فعالیت‌ها به سمت ساخت سلاح هسته‌ای می‌رود، نه اینکه به نوعی بخواهد این حس را القاء کند. ما به جای اینکه درگیر مسائل سیاسی و روانی شویم، باید بیشتر بر ظرفیت‌های علمی و فنی خود تمرکز کنیم. به‌عنوان مثال، سازمان انرژی اتمی باید روی توسعه صنعت هسته‌ای به‌عنوان یک نیروی مثبت برای کشور تمرکز کند، نه اینکه تنها درگیر مسائل امنیتی و روانی شود.

در ایران، به‌طور خاص، بخش‌های مختلفی مانند وزارت نیرو، وزارت بهداشت و وزارت کشاورزی در حال استفاده از فناوری هسته‌ای برای حل مشکلات کشور هستند. در عین حال، آژانس از ما می‌خواهد که یک نهاد ویژه برای نظارت و گزارش‌دهی این صنعت ایجاد کنیم. این نهاد باید با بالاترین سطح مسئولین کشور کار کند و به‌طور مستقیم به رئیس‌جمهور وصل باشد. این دفتر باید سالانه گزارشی از فعالیت‌های صنعت هسته‌ای کشور را ارائه دهد.

در این راستا، آژانس میخواهد که ما «دفتر» ی ایجاد کنیم که رئیس این دفتر باید متصل به عالی‌ترین مقامات اجرایی کشور باشد، یعنی رئیس‌جمهور. وظیفه این دفتر، پایش و نظارت بر فعالیت‌های صنعتی کشور در حوزه انرژی هسته‌ای است. این دفتر باید به‌طور سالانه گزارشی به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه دهد. البته این درخواست‌ها بیشتر بر اساس رویکردهای نظارتی و سیاسی است که باعث می‌شود حساسیت‌ها بیشتر از آنچه که باید باشد، افزایش پیدا کند.

این نوع نظارت‌ها بیشتر به مسائل سیاسی و روانی مربوط می‌شود تا شفاف‌سازی علمی. در نتیجه، ما باید به‌جای تمرکز بیش از حد بر گزارش‌دهی و نظارت‌های این‌چنینی، بر استفاده بهینه از ظرفیت‌های علمی و فنی کشور تمرکز کنیم.

آیا منظور شما این است که عریض و طویل بودن سازمان انرژی اتمی و گستردگی فعالیت‌های آن، باعث افزایش حساسیت‌های بین‌المللی شده است؟ به عبارت دیگر، آیا این ابعاد وسیع و گسترده سازمان، موجب بروز نگرانی‌ها و فشارهای بیشتر از سوی نهادهای بین‌المللی شده است؟

سازمان انرژی اتمی ایران باید با شفافیت علمی و بدون ایجاد حساسیت‌های بی‌مورد عمل کند متخصصان هسته‌ای ایران به‌طور علمی و فنی روی پروژه‌های پزشکی و دارویی کار می‌کنند، نه فعالیت‌های تسلیحاتی هیئت ممیزه علمی در پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای به‌طور شفاف و بر اساس تخصص عمل می‌کند، بدون هیچ‌گونه فعالیت غیرمجاز دانشمندان هسته‌ای ایران مسئول تأمین امنیت علمی و فنی کشور هستند، نه بدنبال فناوری‌های چند منظوره

بله، اصلاً نیازی به نگرانی در این زمینه نیست. اگر من رئیس‌جمهور کشور بودم، اولین کاری که انجام می‌دادم این بود که واحدهای تخصصی هر حوزه هسته ای را به بخشهای تخصصی مربوطه واگذار می‌کردم. اگر کسی می‌خواست در حوزه پزشکی کار کند، او را به بخش پزشکی می فرستادم. اگر می‌خواست در کشاورزی فعالیت کند، باید به بخش کشاورزی می رفت. برای تحقیق هم، باید به وزارت علوم یا دیگر مراکز علمی و پژوهشی کشور منتقل میشد.

من خودم عضو هیئت ممیزه پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای هستم که ده‌ها پژوهشکده زیرمجموعه آن فعالیت می‌کنند. ما در جلسات هیئت ممیزه تصمیم می‌گیریم که اساتید و محققان ارتقاء پیدا کنند. در این مدت، هیچ‌کدام از استادان یا محققان پژوهشگاه هیچ پرونده‌ای مبنی بر انجام کارغیر توسعه ای نداشته‌اند. ما به‌طور شفاف و روشن گزارش‌های علمی و تخصصی را بررسی می‌کنیم و هیچ شائبه‌ای در این زمینه وجود ندارد.

در وزارت علوم نیز هیئت ممیزه‌ای برای ارتقای اساتید مراکز پژوهشی و آموزشی در دانشگاه‌ها داریم که به‌طور علمی و اصولی عمل می‌کنند. آژانس بایستی این‌گونه بهانه‌جویی‌ها و شایعات بی‌پایه و اساس را کنار بگذارد و با سیاست‌مداری علمی و اصولی پیش برود.

در سازمان انرژی اتمی، معاون نظام ایمنی که اتفاقاً رئیس او دانشجوی من بوده و یک عالم برجسته است، به‌عنوان مسئول در این بخش فعالیت می‌کند. رئیس سازمان انرژی اتمی و همه مسئولان نظام ایمنی، در واقع بخش‌های کلیدی صنعت هسته‌ای کشور را پایش می‌کنند. اگر رئیس سازمان به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام میکند که این مسئولان تنها به مسائل علمی و فنی پرداخته‌ و هیچ‌گونه فعالیت تسلیحاتی ندارند، این حقیقت باید به‌طور شفاف پذیرفته شود.

در نهایت، این‌که ما در بعضی مواقع ورود و خروج‌ها را سخت کرده‌ایم و مسائل را به‌طور عمده مطرح کرده‌ایم، ممکن است باعث ایجاد سوءتفاهم‌هایی شود. اما واقعیت این است که دانشمندان هسته‌ای کشور ما، کسانی هستند که مسئول تأمین توسعه علمی و فنی کشور هستند. دانشمند هسته‌ای ما هیچ‌گاه مسئول تأمین امنیت کشور نیست. او صبح به صبح به آزمایشگاه‌ می‌رود، کامپیوترش را روشن می‌کند و دستگاهش را فعال می‌کند تا روی پروژه‌های علمی مانند رادیو داروها برای درمان سرطان کار کند. هدف آن‌ها صرفاً توسعه علم و فناوری است تا بتوانند به مشکلات پزشکی و سلامت مردم کمک کنند، نه چیزی فراتر از این.

آیا منظور شما این است که به‌طور غیرمستقیم و بدون اعمال فشار، وضعیت اجتماعی خود را تغییر می‌دهیم و در نتیجه زندگی افرادی که در این حوزه‌ها فعالیت می‌کنند محدود می‌شود؟ آیا این تمایل به سمت چنین رویکردی است که خود به خود به ایجاد محدودیت‌ها و فشارهای بیشتر می‌انجامد؟

پرتوهای هسته‌ای در پزشکی، از جمله در درمان سرطان، به‌طور گسترده استفاده می‌شوند و هیچ‌گونه ارتباطی با فعالیت‌های تسلیحاتی ندارند
صنعت هسته‌ای می‌تواند در حوزه‌های مختلف علمی از جمله تشخیص و درمان بیماری‌ها، شفافیت‌های مهمی ایجاد کند
آموزش صنعت هسته‌ای باید از مقاطع ابتدایی آغاز شود تا نسل‌های آینده بتوانند به درستی با این فناوری آشنا شوند و از آن بهره‌برداری کنند

ببینید، هیچ «پدیده» (Evidence) یا قابلیتی در دنیا وجود ندارد که بتواند به اندازه کاربرد پرتوهای هسته‌ای در امر ایزولاسیون (isolation)، ضدعفونی کردن (disinfection) و از بین بردن عوارض ناشی از ویروس‌ها و باکتری‌ها نقش داشته باشد. هیچ ابزاری به اندازه پرتوهای هسته‌ای وجود ندارد که بتواند خلل و فرج وارد بر بسترهایی که نفت، گاز و سایر مواد مانند آن در آنجا وجود دارد یا جا به جا می‌شود را تشخیص دهد. ما در حال انجام این کار هستیم. همین الان، وقتی فردی اعلام می‌کند که مبتلا به سرطان است، یکی از مفیدترین ابزارهایی که می‌تواند روند توسعه سرطان را متوقف کند، استفاده از پرتو یونیزان یا پرتو هسته‌ای ناشی از Cobalt-60 در بخش تراپی است.

مثلا پروتون‌تراپی (proton therapy) از فناوری‌های مرتبط با پزشکی است که برای درمان انواع خاصی از سرطان‌ها(مانند سرطان‌های چشم) استفاده می‌شود. تمام دنیا از این روش استفاده می‌کنند و هیچ‌کس این صنعت را به جز به پزشکی نسبت نمی‌دهد. ولی در داخل کشور حتی در بین جامعه پزشکی تداعی‌هایی وجود دارد که زمانی که بخواهند از کاربردهای درمانی یا تشخیصی صنعت هسته‌ای استفاده کنند، دست و پایشان می‌لرزد. چرا که این حوزه از ابتدا برای آنها به‌طور صحیح معرفی نشده است.

نکته‌ای که باید مطرح کنم این است که ما نیاز داریم که از ابتدایی‌ترین مقاطع آموزشی، یعنی از همان زمانی که به دانش‌آموزان و دانش‌آموختگان می‌گوییم اتم چیست و الکترون‌ها، نوترون‌ها و پروتون‌ها را معرفی می کنیم، بحث مربوط به صنعت هسته‌ای را باید شروع کنیم. باید کتاب‌هایی ساده بنویسیم که دانش‌آموزان پیش‌دبستانی با قصه‌ها و داستان‌های مربوط به اتم و صنعت هسته‌ای آشنا شوند. سپس در دوره‌های دبیرستانی، این مفاهیم باید به‌طور عمیق‌تر تدریس شود.

این آموزش‌های ابتدایی می‌تواند پایه‌گذار یک دیدگاه صحیح و علمی در جامعه باشد تا مردم و به‌ویژه نسل‌های آینده، با صنعت هسته‌ای و کاربردهای مختلف آن آشنا شوند و نه تنها از آن در بخش‌های پزشکی و علمی بهره ببرند، بلکه از بروز سوءتفاهم‌ها و برداشت‌های غلط نیز جلوگیری نمایند.

آیا به نظر شما، این که صنعت هسته‌ای به‌طور عمدی رازآلود و پیچیده نمایش داده شده، باعث افزایش حساسیت‌ها و سوءتفاهم‌ها در سطح بین‌المللی شده است؟ آیا این رویکرد باعث شده تا کشورهای دیگر نگرانی‌های بی‌موردی در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران داشته باشند؟

در کشورهای پیشرفته، آموزش‌های هسته‌ای از دوران دبستان آغاز می‌شود و به‌طور شفاف برای مردم توضیح داده می‌شود
در دنیا از تکنولوژی‌های هسته‌ای مانند PET برای تشخیص و درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود، بدون آنکه کسی آن را از زمره سلاح های هسته‌ای بداند
ایمنی هسته‌ای نه تنها برای کشورهای دیگر، بلکه برای خود کشور نیز به‌عنوان یک بحث استراتژیک و مهم باید مورد توجه قرار گیرد

الان اگر شما به دوره‌های آموزشی ژاپن مراجعه کنید، خواهید دید که بحث‌های مربوط به دانش هسته‌ای از دوره دبستان شروع می‌شود. این دانش برای دانش‌آموزان بخش مهمی از زندگی‌شان است و ارتباط مستقیمی با دیگر حوزه‌ها مانند سوخت فسیلی، شیمی، ترابری و انرژی و برق دارد. در ژاپن، از همان ابتدا به دانش‌آموزان این‌طور آموزش داده می‌شود که دانش هسته‌ای بخش مهمی از زندگی و پیشرفت‌های علمی آنان است.

حالا اخیرا کشور ما هم همین رویکرد را در پیش گرفته است و به‌طور مستمر در حال توسعه این علم است، در عین حال، سیستم‌های آموزشی و دانش هسته‌ای باید برای مردم به‌طور شفاف و ساده توضیح داده شود. در کشورهای دیگر، آنها به‌راحتی به مردم می‌گویند که در پزشکی از تکنولوژی‌های هسته‌ای مانند PET (توموگرافی مبتنی بر جذب پوزیترون) استفاده می‌کنند. با استفاده از این ابزار، یک رادیو ایزوتوپ به نام «فلوئور» به بدن فرد منتقل می‌شود که وقتی به واپاشی می‌رسد، پوزیترون، فوتونایجاد می‌کند. این تابش‌ها به‌راحتی برای انجام اسکن از بدن فرد استفاده می‌شوند. این ابزار به‌طور گسترده در دنیا برای تشخیص و درمان بیماری‌ها به کار می‌رود و هیچ‌کسی آن را به عنوان یک تکنولوژی هسته‌ای نمی‌شناسد، بلکه به‌عنوان یک ابزار پزشکی به آن نگاه می‌شود.

این‌که ما هنوز در کشور خودمان نتواسته‌ایم این مقوله‌ها را به‌طور درست به مردم توضیح دهیم، باعث می‌شود که سوءتفاهم‌های بی‌موردی در سطح داخلی و بین‌المللی ایجاد شود. ما نیاز داریم که در بخش ایمنی هسته‌ای به مردم بیشتر توضیح بدهیم و بگوییم که این صنعت تنها برای امنیت و رفاه مردم است و نه برای تهدید یا آسیب. همانطور که در کشورهای دیگر به‌طور شفاف این مفاهیم را آموزش می‌دهند، ما هم باید این کار را انجام دهیم تا از هرگونه نگرانی و حساسیت‌زایی جلوگیری کنیم.

نکته بسیار مهم دیگر این است که ایمنی هسته‌ای یک بحث استراتژیک است که نه تنها برای کشورهای خارجی حساسیت ایجاد می‌کند، بلکه برای خود کشور هم حائز اهمیت است. اگر یک کشور از سلاح‌های هسته‌ای استفاده کند و همسایگانش را تحت تأثیر قرار دهد، مطمئناً خود آن کشور نیز از این تهدید بی‌نصیب نخواهد ماند. چون هرگونه انفجار یا استفاده از این سلاح‌ها باعث انتشار تابش و اکتیویشنی می‌شود که به همه اطراف منتقل می‌شود. این‌طور نیست که این تابش‌ها فقط به سمت یک هدف خاص هدایت شود و بقیه مناطق از آن فارغ باشند.

این روزها خیلی صحبت‌ها در مورد سفر آقای گروسی به تهران مطرح می‌شود. گفته می‌شود که برنامه‌های ایشان بیشتر به دنبال جلب توجه و مطرح کردن اسم است و برخی از مسائل که به ایشان مربوط نمی‌شود. هفته گذشته نیز تذکراتی درباره این مسائل بایشان داده بودند و گفته شده که بسیاری از این مسائل به ایشان ربطی ندارد و بیشتر جنبه‌های سیاسی دارند. آیا فکر می‌کنید که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی واقعا از مسیر خود خارج شده است؟ یا اینکه موضوعاتی که شما مطرح کردید، باعث حساسیت‌های بیشتری شده‌اند؟

آژانس‌ بین‌المللی انرژی هسته‌ای تحت تأثیر قدرت‌های بزرگ جهانی هست و معمولاً از دیدگاه‌های سیاسی خاص خود پیروی نمیکند
استفاده از رادیو ایزوتوپ‌ها و فناوری‌های هسته‌ای می‌تواند به‌طور چشمگیری در درمان بیماری‌ها و در صنایع مختلف مفید باشد
ایران در زمینه هوش مصنوعی در صنعت هسته‌ای پیشرفت‌هایی داشته است و باید از این فناوری‌ها به‌طور مستقل بهره ببرد

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سایر نهادهای مشابه را باید در بستر قدرت‌های جهانی بررسی کرد. کشورهای قدرتمند معمولاً مراجع عمومی و بین‌المللی را تحت کنترل خود دارند. به عنوان مثال، به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) کاری ندارم، ولیاگر در مورد WHO (سازمان بهداشت جهانی) صحبت کنم حتما شما یادتان است که چه بازی‌هایی در جریان کرونا در دنیا به راه انداختند. در نهایت، این سازمان‌ها نیز در مسیر دلالی واکسن و دارو حرکت کردند. این‌ها همه تحت سیطره قدرت‌های بزرگ جهانی هستند.

این‌گونه نهادها همیشه به‌طور پیش‌فرض با دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی خاص خود عمل نمیکنند پس براحتی بازیچه می شوند. به همین دلیل است که وقتی من می‌گویم ما هیچ برنامه تسلیحاتی نداریم، این نه به‌معنای پنهان‌کاری است، بلکه به این معناست که ما تمام کارهایی که انجام می‌دهیم، مبتنی بر علم و فناوری است. برای مثال، در زمینه رادیو ایزوتوپ‌ها، این یک بخش مهم از صنعت هسته‌ای است که می‌تواند در بسیاری از صنایع و حتی در درمان بیماری‌ها به کار آید. اگر ما توانستیم این تکنولوژی را در کشور تولید کنیم، نیازی به خرید از دیگران نداریم.

نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که باید در این زمینه ها کاملاً واقعی و جدی برخورد کنیم. ما باید هم از منظر کمی و هم از منظر کیفی سخن بگوییم و حرف‌های‌مان مبتنی بر داده‌ها و شواهد علمی باشد. من در این صحبت‌ها، نه به نام متخصص خاصی اشاره کردم و نه از پروژه‌های خاصی حرف زدم، بلکه تنها حقایق مطرحه در روزنامه‌ها و گزارش‌های عمومی را بیان کردم.

ما باید همواره در برابر کسانی که به‌طور غیرعلمی و غیرکارشناسانه نظر می‌دهند، ایستادگی کنیم. می‌خواهم بگویم که در زمینه هوش مصنوعی هم پیشرفت‌های قابل توجهی در صنعت هسته ای داشته‌ایم. در واقع، اولین مقاله‌ای که در زمینه استفاده از هوش مصنوعی در صنعت هسته‌ای ایران چاپ شد حدود ۳۰ سال پیش بود. این موضوع در آن زمان برای بسیاری از افراد، حتی در جامعه علمی، ناشناخته بود. در حالی که امروز این فناوری به‌طور گسترده‌ای در دنیا در حال استفاده است و بسیاری از کشورها به سمت استفاده از آن در پروژه‌های هسته‌ای رفته‌اند.

یکی از پروژه‌هایی که با استفاده از هوش مصنوعی در صنعت هسته‌ای به‌طور موفقیت‌آمیز انجام شد، پروژه‌ای بود که در آن از سیستم‌های هوشمند برای طراحیکنترلکننده قلب رآکتور هسته‌ای استفاده شد. این پروژه با موفقیت در یکی از ژورنال‌های معتبر جهانی مانند IEEE Transaction of Nuclear Science به چاپ رسید و مورد توجه دانشگاه‌های بزرگ دنیا قرار گرفت. این نوع از پیشرفت‌ها نشان می‌دهد که ما در حال رقابت با کشورهای پیشرفته در این زمینه‌ها هستیم.

زمانی که ما در زمینه استفاده از هوش مصنوعی در صنعت هسته‌ای پیشرفت‌هایی داشتیم، یکی از دانشجویان دکترا در دانشگاه پوردو از ما کمک خواست. دانشجوی برجسته ای بود، پروژه‌ای در حوزه هوش مصنوعی داشت که باید تغییراتی در آن ایجاد می‌کرد. ما به او کمک کردیم و او پس از فارغ‌التحصیلی، این پروژه را در کشورش ادامه داد.

این مسأله نشان می‌دهد که حتی زمانی که ما در سطح جهانی پروژه‌هایی را انجام می‌دهیم، برخی از کشورهای همسایه و حتی کشورهای دیگر به‌خوبی می توانند از توانمندی‌های ما بهره برند. کشورش او را جذب کرد و با استفاده از بودجه و موقعیت‌های علمی و فناوری‌اش، به دنبال گسترش پروژه‌ها و تحقیقات خود در این حوزه افتاد. ما باید توجه داشته باشیم که این نوع تعاملات علمی و فنی می‌تواند به‌طور مثبت بر کشورها و پیشرفت‌های علمی تاثیر بگذارد. اما در عین حال، این مسائل باید به‌طور شفاف در داخل کشور مطرح شود تا از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کند.

داشتن صنعت هسته‌ای یک حق ملی است و برای استفاده از این حق باید سیاست‌های مشخصی در سطح جهانی داشته باشیم
نباید از برقراری ارتباطات بین‌المللی در حوزه علمی و فنی بترسیم، زیرا ما سازنده سلاح نیستیم
ایران باید از روابط بین‌المللی به‌عنوان فرصتی برای پیشرفت علمی و نه برای تهدید استفاده کند
با روابط صحیح و همکاری‌های علمی، می‌توان حتی در سطح بین‌المللی از متخصصان کشورهای مختلف بهره برد

نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که ما باور داریم که داشتن صنعت هسته‌ای یک حق ملی برای مردم کشورمان است، بدون شک باید در سطح جهانی برای استیفاد از این حق ملی سیاست‌های مشخصی داشته باشیم و ارتباطات لازم را برقرار کنیم. من هیچ‌گاه نمی‌گویم در این ارتباطات به چیزی فراتر از یک تعامل علمی و فنی بپردازیم. ما به دنبال سلاح نیستیم، بنابراین نباید از ارتباطاتی که با دیگر کشورها برقرار می‌کنیم، نگرانی داشته باشیم.

ما نباید به فضای مبتنی بر توهم و افسانه‌سازی وارد شویم. ما می‌گوییم ایران از شخصیت‌های بزرگی همچون علی محمدی و مجید شهریاری برخوردار بوده. گناه این افراد چه بود که با ایشان چنین کردند در حالی که هیچیک از مدعیان حقوق بشر جیک هم نزدند؟! جز اینکه این افراد در راه علم و فناوری جان خود را فدای پیشرفت کشور کردند.

اگر توانستیم ارتباطات بین‌المللی گسترده‌ای برقرار کنیم، باید از آن به‌عنوان یک فرصت استفاده کنیم، نه تهدید. وقتی که روابط به‌طور سیاسی و با پشتوانه‌ای قوی برقرار می شود، نباید اجازه داد کسانی که از کشورهای دیگر می‌آیند، به راحتی با توهم جاسوسی از کشور به اینجا وارد شوند. اینگونه روابط، که بر اساس همدلی و همکاری علمی استوار است، می‌تواند موجب گسترش تعاملات مثبت با متخصصان و کارشناس‌های کشورهای مختلف شود. در نهایت، این ارتباطات است که می‌تواند ما را به موفقیت‌های بزرگ‌تری در عرصه‌های علمی و بین‌المللی برساند.

در زمان جنگ، آمریکا به‌طور غیرمستقیم با استفاده از جاسوسانش، اطلاعاتی از ایران جمع‌آوری می‌کرد و در اختیار دشمن قرار میداد
یک جاسوس آمریکایی به نام «جان پتیس» تحت پوشش یک کارشناس مخابراتی به ایران آمد و برای جاسوسی از کشور ما از او استفاده شد
جاسوسی با استفاده از پوشش‌های مختلف در دوران جنگ و بعد از آن در ایران امری است رایج که باید به آن توجه داشت
جاسوس‌ها به‌طور مستقیم با پوشش‌های مختلف مانند کارشناس فنی یا جهانگرد برای نفوذ و جمع‌آوری اطلاعات در کشور اعزام می‌شوند

خاطره‌ای از دوران جنگ یادم آمد که ممکن است برای شما جالب باشد. قبل از اینکه به کانادا بروم، یکی از مسئولین مخابرات کشور بودم و در آن دوران ایستگاه‌هایی مهم از مخابرات مانند ایستگاه زمینی «اسد‌آباد» را مدیریت می‌کردم. این ایستگاه‌ ارتباط ماهواره‌ای ما را برقرار می‌کرد. در حین جنگ، وقتی عراق اقدام به حمله به این ایستگاه‌ کرد، آنتن ما را هدف قرار داد و ارتباط ماهواره‌ای‌مان قطع شد. در آن زمان، مرحوم تیمسار ستاری، معاون پدافند هوایی نیروی هوایی، به من اطمینان داد که با استفاده از بهترین توپ‌های رادار دار، می‌توانیم از این ایستگاه‌ها حفاظت کنیم. اما علیرغم تمام تدابیر، عراق موفق به ضربه زدن به ایستگاه شد و ارتباط‌مان قطع شد.

آنتن آمریکایی بود و ما برای تعمیرات و بازسازی تجهیزات از یک کمپانی کانادایی کمک گرفتیم، اما آمریکایی‌ها شرط گذاشتند که برای انجام این کار، باید یکی از متخصصان خود را به‌عنوان ناظر به ایران بفرستند. در شرایطی که ارتباط‌مان قطع شده بود، این برای ما یک چالش بزرگ بود. به‌جای آمریکایی‌ها، یک فرد ظاهرا ایتالیایی به نام آقای «جیوانی پتیس» که بعدا معلوم شد خالص آمریکاییست به ایران آمد و برای ما کارهای تعمیراتی را مدیریت کرد.

او ابتدا به انگلیسی هم حتی حرف نمی‌زد و در این مدت که در ایران بود، گاهی اوقات گم می‌شد. زمانی که پیگیری کردیم، متوجه شدیم که این فرد، به جای انجام کارهای فنی، از کتابفروشی‌ها کارت پستال‌هایی خریداری می‌کرد و بر پشت آنها کدهایی می‌نوشت و برای افرادی در آرامکو ارسال می‌کرد.

بعد از مدتی، متوجه شدیم که این فرد اصلاً ایتالیایی نبوده، بلکه یک جاسوس آمریکایی به نام «جان پتیس»است. این فرد سال‌ها در ایران زندگی کرده بود و در دوران شاه به‌عنوان کارشناس مخابراتی فعالیت می‌کرد. بعد از بررسی‌ها، مشخص شد که او تحت پوشش یک کارشناس فنی برای جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی به ایران آمده بود. بعد از شناسایی‌اش، وزارت اطلاعات از آن زمان پرونده‌ای بزرگ علیه او تشکیل داد. پس از چهار ماه، به‌طور رسمی مشخص شد که او جاسوس سی‌آی‌ای (CIA) بوده و حتی به زبان فارسی به شدت مسلط است.

این داستان یادآوری آن است که در زمان جنگ، حتی زمانی که ما با آمریکا در خصومت مستقیم نبوده‌ایم، آنها با روش‌هایی مانند ارسال جاسوس به کشورمان اقدام به جاسوسی می‌کردند. این خاطره به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه در گذشته برخی از کشورها با استفاده از پوشش‌های مختلف به ایران نفوذ می‌کردند. البته این تنها یک مثال از بسیاری از فعالیت‌های مشابه است که در زمان جنگ و در دوران بعد از آن نیز اتفاق افتاده‌اند.

ما در آن زمان حتی نمی‌دانستیم که این فرد ممکن است از طرف آمریکا برای جاسوسی آمده باشد. اما وقتی اطلاعات و شواهد مختلف به‌دست آمد، متوجه شدیم که او در واقع به‌طور مستقیم تحت پوشش یک کارشناس فنی از سی‌آی‌ای به ایران آمده بود. بعد از اینکه این جاسوس شناسایی شد، وزارت اطلاعات اعلام کرد که دولت آمریکا به‌طور مستقیم از این روش‌ها استفاده میکرده است. این نشان می‌دهد که کشورهای بزرگ هم در شرایط مختلف از هر فرصتی برای نفوذ و جمع‌آوری اطلاعات بهره می‌برند.

این تجربه نشان می‌دهد که گاهی اوقات تنها با توجه به ظاهر نمی‌توان به کسی اعتماد کرد، و حتی در مواردی که به‌نظر می‌رسد ما در حال همکاری با یک متخصص بی‌طرف هستیم، باید در نظر داشته باشیم که ممکن است این فرد پشت پرده فعالیت‌هایی پنهانی داشته باشد.

ارتباطات جهانی باید بر مبنای سیاست‌های علمی و فنی باشد، نه صرفاً مذاکرات سیاسی
صنعت هسته‌ای ایران هیچ برنامه‌ای برای استفاده از تکنولوژی هسته‌ای برای مصارف غیر صلح آمیز ندارد و تنها در راستای توسعه علمی فعالیت می‌کند
ایران باید از منابع موجود در نیروگاه‌های هسته‌ای برای تأمین نیازهای انرژی خود بهره ببرد
پایش ایمنی هسته‌ای باید با استفاده از پروتکل‌های جهانی و به‌طور مستقل انجام شود تا از دخالت‌های خارجی جلوگیری شود

وقتی که می‌گویم باید در ارتباطات خود سیاست داشته باشیم، منظورم این نیست که پشت در بسته بایستیم. در حقیقت، دو احتمال وجود دارد: کسی که پشت در بسته نشسته است، می‌تواند آن چیزی باشد که باید و یا این که پشت در، یک هیولا نشسته است. آیا ما واقعابا هیولا مواجهه داریم؟ آیا ما تمام آحاد نظام هسته‌ای کشورمان را می‌شناسیم؟ من به شما می‌گویم، اگر چه ما هیچ چیزی پنهانی پشت این در بسته نداریم. ما هیچ استفاده‌ای هم از این صنعت در راستای کار تسلیحاتی نمی کنیم و هیچ برنامه‌ای هم برای آن نداریم. بلکه تمام فعالیت‌های ما در این حوزه، کاملاً علمی است، در حالی که حتی با چالش‌هایی رو به رو هستیم.

مثلا اگر من برای ساخت یک دستگاه تصویربرداری پزشکی هسته‌ای نیاز به یک کریستال خاص دارم که تنها یک کمپانی در آمریکا آن را تولید می‌کند. و من نمی‌توانم این کریستال را بسازم. برای خرید آن، باید از سه واسطه بگذرم و در نهایت این محصول با قیمت‌های ۴ برابر یا حتی ۱۰ برابر قیمت اصلی به دست من برسد. این مشکل به دلیل عدم موفقیت ما در برقراری ارتباطات جهانی است. آمریکا خود را در این زمینه محدود نکرده و دنیا هم به خوبی می‌داند که این مسأله به دلیل ضعف ما در ارتباطات است، نه به دلیل اراده‌ای برای استفاده از تکنولوژی هسته‌ای غیر صلح آمیز.

وقتی من از ارتباطات صحبت می‌کنم، منظورم این نیست که مانند برجام به مذاکرات سیاسی بپردازیم. منظور من این است که در سطح جهانی به‌طور علمی و فنی با دیگر کشورها ارتباط برقرار کنیم. آمریکا بسیار بهتر از ما می‌داند که ما نه اراده‌ای برای تولید سلاح داریم، نه انگیزه‌ای برای آن. اما آن‌ها همچنان به این مسائل توجه دارند و در این راستا باید بتوانیم پاسخ مناسبی در عرصه فناوری به آن‌ها بدهیم.

ما باید در عرصه های علمی و توسعه علم واقعی و قطعی باشیم. یکی از پیشنهادات من این است که سازمان انرژی اتمی از تمرکز بر روی همه فعالیت هایش خارج شود. به عنوان مثال، نیروگاه هسته‌ای بوشهر اکنون که به پایان رسیده و مشغول به کار است به وزارت نیرو که مسئولیت تأمین برق کشور را دارد و باید از امکانات موجود در نیروگاه‌های هسته‌ای بهره ببرد واگذار شود. اگر هند، پاکستان، فرانسه یا یونان قادر به استفاده از نیروگاه‌های هسته‌ای هستند، چرا ما نباید بتوانیم؟

برای مسائل ایمنی هسته‌ای، باید یک معاونت برای پایش فعالیت‌های هسته‌ای در کشور ایجاد شود. این معاونت باید مسئول پایش تمام فعالیت‌های هسته‌ای کشور از جمله کنترل تشعشعات رادیواکتیو باشد. یکی از نشانه‌های توسعه‌یافتگی کشورها این است که توانسته‌اند کنترل و مهار تشعشعات رادیواکتیو را به‌درستی انجام دهند. این مسأله حتی در دستگاه‌های رادیولوژی که با پرتو یونیزان برای گرفتن عکس از بدن استفاده می‌شود، وجود دارد و باید تحت پایش پزشکی قرار بگیرد. این باید مطابق با پروتکل‌های مدیکال اکسپوژر کنترل شود.

اگر مسئولیت پایش فعالیت‌های هسته‌ای در یک سازمان توسط معاون همان سازمان انجام شود، ممکن است این نگرانی پیش بیاید که این پایشگر استقلال اداری ندارد. اما اگر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ببیند که این بخش به‌طور مستقل و مطابق با پروتکل‌های جهانی انجام می‌شود، دیگر نیازی به فرستادن ناظر از سوی آن‌ها نخواهد بود. چرا باید آژانس دوباره ناظر بفرستد وقتی که ما این پایش را به‌طور مستقل و علمی انجام می‌دهیم؟ لذا جدا شدن نظام ایمنی از صنعت و قرار گرفتن تحت پوشش مستقیم رییس جمهور در شفاف سازی امور نقش به سزایی خواهد داشت.

به عنوان جمع‌بندی و سخن آخر، با توجه به پیشرفت‌های روزافزون در حوزه هوش مصنوعی و اخبار جدیدی که هر روز در این زمینه منتشر می‌شود، به نظر شما در آینده‌ای نزدیک، تا چه حد ممکن است که انسان‌ها در فرآیندهای مختلف از جمله تصمیم‌گیری‌ها و امور اجرایی، به‌طور کامل از نقش خود کنار روند و هوش مصنوعی به‌طور مستقل عمل کند؟ من اخیراً برنامه‌هایی در بندرهای چین مشاهده کرده‌ام که در آن‌ها هوش مصنوعی به‌طور کامل بدون دخالت انسان وظایف خود را انجام می‌دهد. آیا این روند می‌تواند برای دیگر کشورها نیز به‌عنوان یک الگو قرار گیرد و تاثیرات آن در سطح جهانی چگونه خواهد بود؟

هوش مصنوعی باید به‌طور کامل بومی‌سازی شود و وابستگی به فناوری‌های غربی در آن باید کاهش یابد
استفاده از سامانه‌های هوش مصنوعی مانند چت‌جی‌پی‌تی باید با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار گیرد، زیرا این پاسخ‌ها همیشه قابل اعتماد نیستند
فرصت استفاده از هوش طبیعی، که مبنای تولید خلاقیت و تفکر انسانی است، باید حفظ و تقویت شود
برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی، لازم است که سامانه‌های بومی را بنحوی ایجاد کنیم که قابلیت پیش‌بینی و ارتقا را داشته باشند

باید مواظب باشید که در دام اشتباهات نیفتید. اتفاقاً پریشب، فکر می‌کنم، امروز سه‌شنبه است، بله ، یکشنبه بود که به فراکسیون هوش مصنوعی مجلس رفتم و گزارشی در رابطه با وضعیت هوش مصنوعی در کشور ارائه دادم. این گزارش به‌عنوان یک سند به رئیس فراکسیون داده شد و اکنون در دسترس است. در آنجا توضیح دادم که در حال حاضر در زمینه هوش مصنوعی در کجا قرار داریم. و نباید از هول هلیم در دیگ بیفتیم.

در این گزارش، اشاره کرده ام که هوش مصنوعی باید به موازات صنعت هسته‌ای در کشور کاملاً بومی‌سازی شود. این به این معناست که باید علم و زیرساخت‌های صنعتی و تکنیکالی مرتبط با هوش مصنوعی در کشور به‌طور کامل بومی‌سازی و محلی شود. نباید باور داشته باشیم که با استفاده از ابزاری که غرب تحت عنوان هوش مصنوعی ایجاد کرده است، می‌توانیم مسائل خودمان را حل کنیم. این امکان‌پذیر نیست، زیرا هر کشور ویژگی‌ها و نیازهای خاص خود را دارد.

باید مراقب باشیم که از نظر علمی در جایگاهی قرار بگیریم که بتوانیم هوش مصنوعی خاص خودمان را برای خودمان تولید کنیم. مثلاً شما الان به راحتی از چت‌جی‌پی‌تی (ChatGPT) استفاده می‌کنید، فلان سوال را از آن پرسیده‌اید و جواب داده است. اما باید توجه کنید که این جواب‌ها لزوماً قابل اعتماد نیستند. چرا؟! چون وقتی شما سوال خود را از چت‌جی‌پی‌تی می‌پرسید، این سیستم وقتی سوال شما را دریافت کرد ابتدا دیتابیس خود را با آن ارتقاء می‌دهد. بنابراین، این سامانه در تلاش است تا نیاز شما را شناسایی کرده و به شما پاسخ دهد، ولی هیچ‌گاه اطلاعات او به ‌طور کامل پیش‌بینی‌پذیر نیست.

شما باید سامانه خودتان را بسازید که بتوانید پاسخ‌ها را به‌طور پیش‌بینی‌شده و با کیفیت مناسب تولید کنید. مثلاً شما ده سوال از این سامانه بپرسید، و سپس سوال دیگری بپرسید که «آقای هوش مصنوعی به نظر شما من چه‌جور آدمی هستم؟» و به راحتی از سیستم پاسخ دریافت می‌کنید. این به این دلیل است که سیستم به سوالات شما توجه کرده و دیتابیس خود را بر اساس آن ارتقا می‌دهد و بر اساس آن از شما ارزیابی تولید میکند. بنابراین، مهم‌ترین نکته این است که فرصت استفاده از هوش طبیعی را از دست ندهید. چرا که هوش طبیعی مبنای تولید خلاقیت و تفکر است.

در نهایت، باید بگویم که سیستم‌های هوش مصنوعی می‌توانند ابزارهای خوبی باشند، اما نمی‌توانند جایگزین تفکر و خلاقیت انسانی شوند. اگر ما بتوانیم این سیستم‌ها را در جهت پیشرفت و ارتقای توانمندی‌های بومی خود به کار بگیریم، می‌توانیم به‌طور مؤثر از آن‌ها بهره ببریم.

هوش مصنوعی باید به‌طور کامل بومی‌سازی شود تا بتواند نیازهای دفاعی و امنیتی کشور را به‌طور دقیق برآورده کند
گزارش‌هایی که از هوش مصنوعی تولید می‌شوند، باید مبتنی بر ویژگی‌ها و نیازهای خاص کشور تنظیم شوند
اسرائیل از هوش مصنوعی در سیستم‌های دفاعی خود استفاده می‌کند و ایران نیز باید حق استفاده از این تکنولوژی را در راستای دفاع از امنیت خود داشته باشد
هوش مصنوعی می‌تواند به‌طور مؤثر در جلوگیری از اشتباهات انسانی مانند هدف‌گیری اشتباه موشک‌ها کمک کند

من واقعاً خیلی متأسفم می شوم که گاهی وقتی در برخی از کلاس‌ها که هوش مصنوعی درس می‌دهم، میبینم که نکات نادرستی از هوش مصنوعی مطرح می‌شود که وجود خارجی ندارد و غلویی بیش نیست. همیشه سعی کرده‌ام تا از فواید این تکنولوژی بگویم و همه را به استفاده از آن تشویق کنم. در صنعت هسته ای نیز در این زمینه فعالیت داشته‌ام و اسناد آن موجود است. حتی کتابی در زمینه هوش مصنوعی نوشتم که تمامی این مباحث را در آن گنجاندم.

ولی این روزها می بینم، یکی از آقایان مدعی به بقیه میگوید: «شما وقتی این سامانه را راه‌اندازی کنید، می‌توانید یک گزارش ۴۰ صفحه‌ای را در قالب دو صفحه خلاصه کنید.» من پرسیدم: «آیا اگر این گزارش مبتنی بر مشخصات کشور بود باز هم میتوان اینکار را کرد؟» اما آن فرد نتواست پاسخی برای این سوال بدهد.

این مسأله به این اشاره دارد که چنین گزارش‌ها و داده‌هایی باید دقیق و بر اساس نیازها و وضعیت خاص کشور تنظیم شوند. در غیر این صورت، با استفاده از این سیستم‌ها نمی‌توان وقت را صرفه‌جویی کرد، و در نهایت اطلاعات مرتبط با شرایط واقعی کشور را در اختیار سامانه قرار داد. این‌طور نمی‌توان به پیشرفت صنعت کشور و مسائل اساسی آن پرداخته و تنها با استفاده از هوش مصنوعی به یک نسخه عمومی برای همه چیز رسید.

ما باید امنیت خود را در حوزه دفاعی حفظ کنیم. اکنون همین اسرائیل از هوش مصنوعی در کشتارهایی که انجام می‌دهد استفاده می‌کند. بدون شک این کشور از این تکنولوژی برای مقابله با تهدیدات و در سیستم‌های ضد هوایی و رهگیری موشک‌های شلیک‌شده بهره می‌برد. در این راستا، ما نیز حق داریم از هوش مصنوعی در موشک‌های خود استفاده کنیم و از آن در سیستم‌های دفاعی کشور بهره ببریم. این حق ماست که در این زمینه پیشرفت کنیم.

یکی از نکات مهم این است که ما باید به سیستم‌های هوش مصنوعی خود اعتماد داشته باشیم و آن‌ها را به گونه‌ای طراحی کنیم که بتوانند نیازهای دفاعی و امنیتی کشور را برآورده کنند. داشتن سیستم‌های هوشمند مصنوعی به این معناست که نمی‌خواهیم اشتباهات انسانی مانند اشتباه در هدف‌گیری‌های موشکی را تکرار کنیم. هوش مصنوعی می‌تواند به ما کمک کند تا در راستای جلوگیری از این اشتباهات، امنیت کشور را به بهترین نحو حفظ کنیم.

در پایان، باید بگویم که اگر دیگران این تکنولوژیرا تولید میکنند و از آن استفاده می‌کنند، چرا ما نباید خودمان آن را تولید کنیم؟ چرا نباید هوش مصنوعی را به‌طور کامل بومی‌سازی کنیم و از آن برای تأمین امنیت ملی خود استفاده کنیم؟ این مسیری است که باید دنبال کنیم تا بتوانیم به‌طور مستقل و کارآمد از این تکنولوژی بهره ببریم.

نسل جدید نه‌تنها در حوزه‌های فناوری، بلکه در مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز با سرعت در حال تحول است
با توجه به توانمندی‌های نسل جدید، پیشرفت در حوزه‌های مختلف از جمله صنعت هسته‌ای، هوش مصنوعی و رفاه اجتماعی اجتناب‌ناپذیر است

من فکر می‌کنم که در کشور ما یک اتفاق خوب در حال رخ دادن است و آن این است که هرم جمعیتی ما در حال تغییر است. نسل‌های گذشته ، که بیشتر تجربه در محافظه‌کاری دارند، در حال کنار رفتن از عرصه مدیریت و تصمیم‌گیری هستند و نسل جوان به‌طور فزاینده‌ای در حال پذیرش مسئولیت‌ها هستند. جوانان ما دو ویژگی خاص دارند که بسیار حائز اهمیت است: اول اینکه بسیار باهوش و مستعد هستند.

این را می‌توان از عملکردشان در دانشگاه‌ها و محیط‌های علمی به‌وضوح دید. دوم اینکه جوانان ما خیلی راحت می‌توانند با استفاده از ابزارهای صنعتی و تکنیکالی که در دنیا مطرح است، به موفقیت دست یابند. من یک تلفن همراه در دست دارم و هنوز به‌طور کامل با آن کار نکرده‌ام، اما نوه‌ام که تنها ۶ سال دارد، به محض گرفتن آن، تمام اپلیکیشن‌ها را نصب می‌کند و می‌گوید «بابا، آن را راه انداختم و دارم باهاش بازی می‌کنم!» این نشان می‌دهد که نسل جدید از ظرفیت‌های فناوری به‌خوبی استفاده می‌کند و در آینده، دنیای متفاوتی برای آنها خواهد بود.

یکی از نکات مهم این است که این نسل نه‌تنها در عرصه‌های فناوری بلکه در مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز به‌سرعت پیشرفت می‌کند. ما به‌عنوان بزرگترها باید واقعاً حق مطلب را در مورد این نسل ادا کنیم و در مسیر رشد آنها سنگ‌اندازی نکنیم. برای مثال، یک دختر بچه کلاس اول دبستان در حال نوشتن املاء است و معلمش به او می‌گوید که «صابون» را اشتباه نوشته است. این دختر بچه که درک بهتری از مفهوم صابون دارد تا از نوشتن صحیح آن، می‌داند که صابون برای شست‌وشو و نظافت کاربرد دارد، می پرسد آیا صابون با «س» کف نمیکند؟ این نشان می‌دهد که تفکر نسل جدید بر اساس کاربرد و مفهوم است، نه صرفاً قواعد سنتی.

ما باید بپذیریم که دنیا تغییر کرده است و در آینده، نسل‌های جوان ما با توانمندی‌هایی خواهند بود که برای ما قابل تصور نیست. نه‌تنها در صنعت هسته‌ای، بلکه در تمام زمینه‌ها از جمله هوش مصنوعی، رفاه، عزت، کرامت و موجودیت مردم ما که به‌دنبال تمدن‌سازی هستند، شاهد پیشرفت‌های چشمگیری خواهند بود. نسل جدید با توجه به توانایی‌های بالای علمی و فنی‌اش، می‌تواند در عرصه‌های جهانی رقابت کند و در نهایت، این پیشرفت‌ها به نفع کشور و مردم خواهد بود.

تئوری سیستم‌های پیچیده و پیش‌بینی‌های مربوط به آینده آمریکا از سوی متخصصان برجسته در MIT نشان می‌دهد که این کشور در ۳۰ تا ۴۰ سال آینده به ۵۴ کشور مستقل تقسیم خواهد شد
کتاب Dynamics of Complex Systems نوشته آقای یانیر باریام، رئیس دپارتمان سیستم‌های پیچیده MIT، با پیش‌بینی‌هایی مبتنی بر تئوری آشوب و فراکتال‌ها این نظریه را مطرح می‌کند
هیچ تهدیدی نمی‌تواند مانع از تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر منافع ملی کشور شود و آینده کشور با قدرت و انرژی برای پیشرفت ادامه خواهد یافت

من می‌خواهم به شما بشارت بدهم که یک سند علمی از خود آن‌ها وجود دارد که نشان می‌دهد در آینده، تحولات بزرگی در سطح جهانی به‌ویژه در رابطه با ایالات متحده اتفاق خواهد افتاد. در دانشگاه MIT یک دپارتمان به نام «دپارتمان سیستم‌های پیچیده» وجود دارد که حتماً اسمش را شنیده‌اید.

این دپارتمان زیر نظر آقای یانیر باریام است که مدت‌هاست رئیس آن است. ایشان یهودی است، ولی صهیونیست نیست و دکترای فیزیک دارد. ایشان کتابی تحت عنوان Dynamics of Complex Systems نوشته است که من این کتاب را بالغ بر ۵۰ بار تدریس کرده‌ام. این کتاب واقعاً کتاب ارزشمندی است که مفاهیم علمی و پشتوانه‌های آن‌ها را به‌طور دقیق توضیح داده است. در فصل آخر این کتاب، موضوعی تحت عنوان “Civilization” یا تمدن مطرح می‌شود.

در بخش هشتم کتاب، آقای باریام اشاره می‌کند که با استفاده از تئوری سیستم‌های پیچیده، در MIT مطالعه‌ای انجام داده است و بر اساس آن نتیجه گرفته که در ۳۰ یا ۴۰ سال آینده، کشور آمریکا به ۵۴ کشور مستقل تبدیل خواهد شد. این مطلب را من نمی‌گویم؛ این نظر یک متخصص در یکی از معتبرترین دانشگاه‌های دنیا است. او بر اساس تئوری‌ سیستمهای پیچیده، از جمله تئوری آشوب (Chaos Theory) و مقیاس‌های فراکتالی، این پیش‌بینی را مطرح کرده است.

با اینکه من به چنین پیش‌بینی‌هایی عمیقاً باور ندارم و زندگی خودم را هم نمی‌توانم پیش‌بینی کنم، اما باید بگویم که این فرد، که در MIT در دپارتمان سیستم‌های پیچیده فعالیت می‌کند و بر اساس تئوری‌های علمی معتبر جهان، چنین پیش‌بینی‌هایی کرده است، اعتقاد دارد که وضعیت آینده آمریکا به‌طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. او مستندات علمی برای این ادعا دارد.

با این حال، من نگران هیچ‌چیز نیستم. به‌عنوان فردی که ایمان به قدرت خدا و انرژی الهی دارم، دلم برای آینده کشورمان آرام است. من حتی اگر در جایگاه تصمیم‌گیری باشم، تمام تصمیماتم را مبتنی بر منافع ملی کشور خواهم گرفت چون آن را الهی میدانم. در این مسیر، هر کسی به نوعی در مسیر خود حرکت می‌کند و هر فردی با کوپن خودش در این دنیا زندگی می‌کند.

کشور باید بدون ترس و با اعتماد به نفس، وارد عرصه جهانی شود و در زمینه هوش مصنوعی همچون صنعت هسته‌ای عمل کند
در حال حاضر، در سیاست‌گذاری هوش مصنوعی در کشور دچار آشفتگی هستیم و نیاز به یک رویکرد منسجم و زیرساختی داریم

ما باید ترس را کنار بگذاریم و با اعتماد به نفس وارد عرصه جهانی شویم. چنان‌که در صنعت هسته‌ای پیشرفت کرده‌ایم، باید در سایر حوزه‌ها نیز همین رویکرد را اتخاذ کنیم. شما می‌بینید که امروز بزرگ‌ترین چالش‌های جهانی برای ما در صنعت هسته‌ای متمرکز شده است، و این نشان می‌دهد که ما در حال مطرح کردن پدیده‌ای مهم هستیم. در آینده، این چالش‌ها به حوزه‌های دیگر مانند هوش مصنوعی منتقل خواهد شد. آن‌ها ابتدا از صنعت هسته‌ای فشار می‌آورند، و سپس به هوش مصنوعی حمله خواهند کرد، چرا که این یک تهدید جدید برایشان است. شکی نیست که حسب هشدار هایی که داده‌ شده و اعلام خطر هایی که صورت گرفته ما هوشیاریم، اما باید دقیق ببینیم که در هر زمان به چه چیزی نیاز داریم؟

ما به فکر سالم نیاز داریم. شما باور می‌کنید که در حال حاضر در سیاست‌گذاری و تصمیم‌سازی در زمینه هوش مصنوعی در کشور دچار آشفتگی هستیم؟ متأسفانه ، هیچ‌کس نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند. وضعیت به‌گونه‌ای شده که مثل فیل مولانا، در تاریکی هر کس دستش را به هر کجای فیل میزند فیل را همان توصیف میکند چون همه در تاریکی هستند. این وضعیت باید تغییر کند و ما باید در هوش مصنوعی مانند صنعت هسته‌ای عمل کنیم.

در گذشته به یک جمع‌بندی رسیدیم و تصمیم گرفتیم که صنعت هسته‌ای را توسعه دهیم. به همین منظور، دوره‌های دکترا را در این حوزه راه‌اندازی کردیم. در زمینه هوش مصنوعی نیز ما دانشمندان بسیاری داریم. در کشور ۳۰ تا ۴۰ نخبه در این زمینه وجود دارند که می‌توانند راهگشا باشند. پیام من به ارکان نظام این است که این نخبه‌ها را به‌عنوان امنای هوش مصنوعی کشور مجتمع کرده و از آن‌ها بخواهیم که برای مدت ۲ تا ۶ ماه دور هم جمع شوند، همه و همه حرف‌های لازم را با هم بزنند و در نهایت یک سند مشترک تهیه کنند. این سند باید بدون نفوذ و بر اساس اصول علمی و کاربردی باشد.

پس از آن، باید ساختارهای لازم را برای اجرای این سند ایجاد کنیم. اگر نیاز به ستاد، سازمان، انجمن یا دوره‌های آموزشی داشتیم، باید آن‌ها را راه‌اندازی کنیم. بسیاری از افراد از جاهای مختلف بلند شده‌اند و ادعا می‌کنند که سند نوشته‌اند یا مانیفست‌هایی ارائه کرده‌اند. این بحث‌ها باید به یک رویکرد زیرساختی تبدیل شود تا بتوانیم با همکاری نخبه‌ها، مسیر هوش مصنوعی کشور را به‌طور صحیح و علمی پیش ببریم.

طرح‌های اصولی و منسجم برای هوش مصنوعی باید در مجلس آماده و اجرایی شود
هوش مصنوعی یک پدیده چند وجهی است که باید با حضور تمام تخصص‌ها و علوم مختلف به‌طور دقیق بررسی شود
برخی افراد در تلاش هستند تا دستیار هوش مصنوعی برای رئیس‌جمهور بسازند، اما او باید تصمیماتش بر اساس هوش طبیعی و عقلانیت ملی گرفته شود. در حوزه هوش مصنوعی همانند صنعت هسته‌ای، با چالش‌هایی روبه‌رو خواهیم بود، اما امید به پیشرفت کشور باید ادامه یابد

به دوستان فراکسیون هوش مصنوعی مجلس پیشنهاد کردم که نباید منتظر بمانید تا دولت، که در حال حاضر با بسیاری از ناترازی‌ها مواجه است، برای مسائل مفهومی و زیربنایی اقدام کند. الان که شما نماینده‌اید، نباید منتظر بمانید تا دولت لایحه‌ای را بفرستد و بررسی کنید.

باید خودتان طرحی اصولی، منسجم و کارآمد آماده کنید و آن را به قانون تبدیل کنید. تشکیل امناء و لویی جرگه‌های کارشناسی باید بخشی از این طرح باشد. بگویید، آقای دولت، این برنامه هسته‌ای یا هوش مصنوعی. آن را اجرایی کن! اگر عقب بیفتید، استیضاح خواهیم کرد. چرا باید کار دست هر کسی بیفتد و هر کسی در هر جایی تصمیم بگیرد و بگوید «هوش مصنوعی همینست که من میگویم» باید توجه داشته باشیم که هوش مصنوعی یک پدیده چند وجهی است. این موضوع باید در یک میز گرد و با حضور همه تخصص‌ها مورد بحث قرار گیرد.

من حدود دو سه ماه پیش در حوزه یک سخنرانی داشتم و تعدادی از علما و طلبه‌های عزیز در آن حاضر بودند. در آنجا به صراحت گفتم که مسیر ورود به حوزه هوش مصنوعی باید درست و روشن باشد و حواسمان باید جمع باشد. دیدم بعد از سخنرانی، جدی به موضوع ورود کردند.

همینطور در اقتصاد نیز مسائل به‌هم‌پیچیده است. بسیاری از مسائل اقتصادی، از جمله تورم، به‌طور جدی به رویکردی چند وجهی نیاز دارد. نمی‌توان فقط با یک دیدگاه اقتصادی به آن‌ نگاه کرد. تورم فقط یک بخش از مشکلات پیچیده اقتصاد است. مثلاً اگر دکتر پزشکیان بخواهد در مورد این مسائل حرف بزند، باید به‌طور جامع و با درک علمی نسبت به همه ابعاد اقتصادی به ان ورود کند، و نه فقط به‌عنوان یک جراح قلب و نه تجربیات مبتنی بر جراحی.

اما وقتی می‌بینیم که برخی افراد در تلاشند که یک «دستیار هوش مصنوعی» برای آقای رئیس‌جمهور بسازند که بتواند تصمیمات را با کمک آن بگیرد، باید دید که بر اساس چه داده‌ها و مدل‌هایی قرار است چنین سیستمی به کار گرفته شود؟ ما به چنین دستیارهایی نیازی نداریم. آقای رئیس‌جمهور باید تصمیمات خود را بر اساس هوش طبیعی و عقلانیت ملی خود اتخاذ کند. هوش مصنوعی ابزار قدرتمندی است، اما نه به این معنا که بخواهیم تصمیمات اساسی کشور را به آن بسپاریم.

همچنان که در صنعت هسته‌ای با دشواری‌ها و دلخوری‌هایی روبه‌رو بودیم، در حوزه هوش مصنوعی نیز با مشکلات مشابهی مواجه خواهیم شد. با این حال، امیدوارم که همانطور که در صنعت هسته‌ای توانستیم گام‌های مؤثر برداریم، در حوزه هوش مصنوعی هم پیشرفت کنیم. بله، این کار سخت است، دلخوری دارد، ولی من به‌عنوان مسئول وظیفه داریم که اطلاعات و آگاهی را تولید و به مردم برسانیم.

و در نهایت، این ما هستیم که باید پاسخگوهم باشیم و تمام تلاشمان را برای پیشرفت کشور انجام دهیم. اگر شب‌ها بیدار می‌مانیم و به این موضوعات فکر می‌کنیم، این بخشی از مسئولیتی است که به عهده گزارده شده و باید کمک کرد تا مسیرهای دشوار برای پیشرفت کشور هموار شود.

از خداوند تبارک و تعالی پیروزی و عزت را برای اسلام و مسلمین و همه مستضعفین جهان مسألت داشته و از شما هم ممنونم که این فرصت گفت و گو را برایم فراهم کردید.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا