آموزش اسمارت مانی
خرید تور تابستانی

تفاوت تصدیق فکری و باور واقعی

محمدرضا سلیمی، نویسنده و روانشناسی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «باور چیست؟ باور تصوری است که ما آن را درست فرض می‌گیریم. باور یعنی پذیرفتن چیزها آنگونه که بودند، هستند و خواهند بود. باور یعنی اینکه بپذیریم چیزی وجود دارد یا صادق است؛ خواه با دلیل باشد، خواه بدون دلیل. ما برای برخی باورهایمان هیچ شاهدی نداریم به‌جز افرادی که این باورها را دارند و دوستشان داریم و به آنها اعتماد می‌کنیم.

برخی افراد به باورهایشان پایبندند و آنها را در تصمیم‌گیری دخالت می‌دهند، اما بسیاری از افراد باورهایشان را در حد «گزاره» تصدیق می‌کنند. درواقع، «تصدیق فکری» نوعی «توافق ذهنی» با یک باور است، بدون اینکه در عمل به آن باور پایبند باشیم. به‌عبارت‌دیگر، تصدیق فکری درک و پذیرفتن یک باور یا گزاره به عنوان یک واقعیت است، بدون اینکه الزاماً به آن واقعیت متعهد باشیم یا احساساتمان را درگیر کنیم.

خلاصه، تصدیق فکری به معنای موافقت ذهنی با چیزی است، بدون اینکه آن توافق را در تصمیم‌گیری دخالت دهیم. برای مثال، بسیاری از مسلمانان وجود خدا را تصدیق می‌کنند، بدون اینکه خدا را بپرستند و درک عمیقی نسبت به باورهایشان درباره‌ی خداوند داشته باشند. درواقع، آنها فقط گزاره‌ی «خدا وجود دارد» را  تصدیق می‌کنند و می‌پذیرند.

تفاوت تصدیق فکری و باور واقعی

باور واقعی معمولاً شامل درک عمیق‌تر، ارتباط عاطفی و تعهد به واقعیت‌هایی است که در ذهنمان پرورانده‌ایم، اما در تصدیق فکری ما معمولاً درک عمیقی به واقعیت‌ها نداریم و ارتباط عاطفی با آنها برقرار نمی‌کنیم. تصدیق فکری معمولاً به تغییر رفتار منجر نمی‌شود، درحالی‌که باور واقعی اغلب بر رفتار فرد تاثیر می‌گذارد.

در تصدیق فکری افراد خود را ملزم به عمل به آنچه باور دارند نمی‌دانند. باور واقعی یک پیوند عمیق و عاطفی در ما ایجاد می‌کند، اما در تصدیق فکری احساسات و عواطفمان را درگیر نمی‌کنیم. ممکن است شما به لحاظ «عقلی» با چیزی موافق باشید، اما به لحاظ «عاطفی» با آن چیز «همذات‌پنداری» نکنید.

برای مثال، ممکن است شما اساس‌نامه‌ی یک حزب سیاسی را بپذیرید، اما در فعالیت‌های سیاسی آن حزب شرکت نکنید و به آن حزب متعهد نباشید. در ازدواج هم ممکن است پدیده‌ی تصدیق فکری اتفاق بیفتد. زوج‌ها در سند ازدواج یا عقدنامه شروطی را امضا می‌کنند که ممکن است بعداً به آنها پایبند نباشند. بنابراین، توافق ذهنی با شروط ضمن عقد الزاماً به معنای پایبند بودن و متعهد ماندن به آن شرط‌ها نیست.

خلاصه، ما بسیاری از باورهایمان را فقط تصدیق می‌کنیم و می‌پذیریم، بدون اینکه به آنها پایبند باشیم یا به آنها عمل کنیم. نتیجه می‌گیریم که «پذیرفتن» یا «تصدیق» یک نظم به معنای «متعهد و وفادار بودن» به آن نظم نیست و این می‌تواند بنیانگذاران و طرفداران آن نظام را فریب دهد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا