مختصات احتمالی طرح صلح ترامپ
«احمد زیدآبادی»، روزنامهنگار، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «مختصات احتمالی طرح صلح ترامپ» نوشت»:
پیش از این نوشتم که دولت ترامپ در حال پخت و پزِ طرح صلحی برای آشتی بین اسرائیل و عربهاست و این طرح قاعدتاً به فرمولی بینابین نظر دارد. اسرائیل و فلسطینیها در واقع بر سر چهار موضوع مهم با هم اختلاف شدید دارند و ظاهراً دولت ترامپ میخواهد با ارائۀ راه حل میانهای این اختلافات را حل و فصل کند.
بیت المقدس شرقی، موضوع آوارگان، مرزهای نهایی کشور فلسطینی (از جمله سرنوشت شهرکهای یهودی نشین در کرانۀ باختری) و ترتیبات امنیتی بین اسرائیل و کشور فلسطینی چهار معضل اصلی صلح بین دو طرف مناقشهاند.
از آنجا که تیم مسوول تدوین طرح صلح در دولت ترامپ تاکنون با سرسختی از درز محتوای پیشنهادهای خود جلوگیری کرده و هر گزارش رسانهای در این باره را نیز بی اعتبار دانسته است؛ بنابراین من در اینجا فقط حدسیات خود را در مورد پیشنهادهای آمریکا در بارۀ اختلافات چهارگانه مطرح می کنم.
در بارۀ بیت المقدس:
گمان من بر این است که آمریکا بخش مهمی از بیت المقدس شرقی را به عنوان پایتخت کشور فلسطینی پیشنهاد خواهد کرد و حاکمیت بر “حرم شریف” (مسجدالاقصی) نیز جزیی از آن خواهد بود. اگر جز این باشد؛ هیچ طرف عرب یا فلسطینی قادر به پذیرش طرح صلح نخواهد بود؛ اما اسرائیلیها به رغم لفاظیهای پر طمطراق خود در بارۀ بیت المقدس یکپارچه و متحد به عنوان پایتخت ابدی خود، با آن کنار خواهند آمد.
در بارۀ موضوع آوارگان:
در بارۀ حق بازگشت آوارگان، موضوع به پرداخت غرامت به آوارگان مستقر در کرانۀ باختری و نوار غزه و بازگشت آوارگان مقیم کشورهای خارج به کشور فلسطینی، محدود خواهد شد. شاید حق بازگشت تعدادی حدود 50 هزار نفر از آوارگان مقیم لبنان به اسرائیل مد نظر قرار گیرد؛ اما بیش از این نخواهد بود. اگر جز این باشد؛ اسرائیل طرح صلح را نخواهد پذیرفت، اما کشورهای عرب با آن کنار میآیند.
در بارۀ مرزهای کشور فلسطینی:
کشور فلسطینی حداقل شامل 90 درصد خاک کرانۀ باختری در کنار نوار غزه خواهد بود. از این رو، شهرکهای پراکنده در کرانۀ باختری شامل حدود 80 هزار شهرک نشین، برچیده خواهند شد. اگر غیر از این باشد، فلسطینیها طرح صلح را نخواهند پذیرفت؛ اما اسرائیل با آن سازگار خواهد شد. در عین حال، شهرکهای بزرگ نزدیک خط سبز در ازای مبادلۀ زمین به اسرائیل ضمیمه میشوند. جز این باشد؛ اسرئیلیها طرح را نمیپذیرند؛ اما فلسطینیها قادر به کنار آمدن با آن خواهند بود.
در این میان، سرنوشت شهرک کوچک کریات اربع در الخلیل و نیز شهرک بزرگ آریل در عمق 30 کیلومتری کرانۀ باختری از اهمیت بسیاری برخوردار خواهد بود.
در ازای حدود 10 درصدی که از خاک کرانۀ باختری به اسرائیل ضمیمه خواهد شد؛ اسرائیلیها باید از قلمرو خود، زمین در اختیار فلسطینیها بگذارند. شاید واگذاری حدود 400 کیلومتر مربع از اراضی صحرای نقب از سوی اسرائیل به مصر و در مقابل، واگذاری همین مقدار زمین و یا حتی دو برابر آن از سرزمینهای متصل به نوار غزه در شمال صحرای سینا از سوی مصر به فلسطینیها راه حل پیشنهادی در این زمینه باشد. در این صورت نوار غزه نیز امکان تنفس خواهد یافت و از متراکم ترین نقطۀ جمعیتی جهان تبدیل وضعیت خواهد داد.
در بارۀ ترتیبات امنیتی:
کشور فلسطینی به نظرم به عنوان کشوری بدون ارتش و در واقع خلع سلاح شده پیشنهاد خواهد شد. مسالۀ مهمتر از این اما، کنترل مرز این کشور با اردن و آسمان آن است. اسرائیل اصرار دارد که درۀ اردن را به عنوان مرز شرقی کشور فلسطینی و آسمان آن کشور را در کنترل خود داشته باشد؛ اما فلسطینیها این را خلاف استقلال خود می دانند. احتمالاً ترتیبات پیچیدهای در این زمینهها وضع خواهد شد که خود می تواند مسبب اختلاف ها و مشکلات آینده بین دو طرف باشد.
مقامهای ناشناس آمریکایی تا به حال چندین بار به رسانهها تأکید کردهاند که فرمول مورد نظر آنها بخشی از خواستهای هر یک از دو طرف مناقشه را در بر میگیرد و بخشی دیگر را مغفول میگذارد. با این همه، آنها گفتهاند که هر دو طرف میتوانند مردم خود را به پذیرش آن به عنوان طرحی “واقع بینانه” متقاعد کنند. اگر قرار بر این باشد؛ طرح آنها نباید چندان متفاوت از آنچه در اینجا حدس زده شد؛ باشد!
انتهای پیام