خرید تور تابستان

ایران و آمریکا: واقعیت و عملگرایی

یدالله اسلامی، دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس در یادداشتی تلگرامی درباره‌ی افزایش تنش‌ها میان ایران و آمریکا نوشت:

درشرایط کنونی که هیلاری کلینتون درباره آن می گوید :نمی‌توان وضعی خطرناک‌تر از اکنون را بین ایران و آمریکا تصور کرد.

پرهیز ازشعار زدگی وهیجان آفرینی کاری دشواراست. تندتر شعار دادن ومحکم مشت بر دهان کوبیدن نشانه ای از انقلابی بودن دانسته می شود وهرکس که خشم وخشونت را در بیان وسخن و پیام بیشتر نمایان کند مورد تقدیر بیشتر نهادهای قدرت قرار می گیرد .

ولی همه این ها چیزی از واقعیت کم نمی کند وزیان های درک نکردن واقعیت ها ورؤیا پردازی اثرات خود را برما وکشور و آینده این سرزمین تحمیل خواهد کرد .

شاید مرور برخی رخدادها برای درک درست ترشرایط کمک کننده باشد:

۱- ترامپ درشعارهای انتخاباتی برجام را بدترین توافق دانست ولی درباره سایر کشورها ازجمله عربستان واسرائیل نیز مطالب متنوعی گفت در زمان انتخابات بالاترین مقامات کشور به صورت تلویحی ترامپ را درست گو تر از کلینتون پنداشته وبه گونه ای پیام روشنی به ترامپ وگروه انتخاباتی او فرستاده شد

۲- پس از روی کار آمدن ترامپ به دلیل تحلیل های نه چندان بنیادین درک موقعیت وشرایط تازه به درستی دربرنامه ریزی های سیاست گذاران کشور قرار نگرفته وتلاشی برای اثر گذاری وکاهش تهدیدهای احتمالی درپیش گرفته نشد

۳- درخواست ملاقات اقای ترامپ با اقای روحانی درحاشیه سازمان ملل به واسطه گری اقای مکرون رد شد واقای روحانی از رد تقاضاهای مکرر اقای ترامپ برای ملاقات به عنوان افتخار یاد کرد . امری که در سیاست ورزی جایی ندارد. روشن است که دراین زمینه اقای روحانی توان تصمیم گیری نداشته است ولی این امر هم توجیه گر رد ملاقات نخواهد بود

۴-خروج امریکا از برجام پیامدهای خود را برجای گذاشت وقدرت امریکا سایر کشورهارا در تحریم ها همراه با امریکا کرده وگسترش تحریم ها شرایط دشواری را پدید آورده است شرایطی که روز به روز بدتر هم شده است .

۵- کشورهای اروپایی نتوانسته ویا نخواسته اند سهمی بیشتر درحل مشکل بین ایران وامریکا برای خود دست وپا کنند وبیشتر در تدوین بیانیه های سیاسی باقی مانده اند ودرمقام عمل پیرو سیاست های امریکا بوده اند

۶- روسیه نقشی برجسته در دگرگونی به سود منافع ملی روسیه و نه ایران داشته است . و از برگ ایران در بازی های سیاسی بیشترین بهره را برده است که نمونه های آن در پیوند با اسرائیل وگرفتن پایگاه درسوریه وخاموش کردن سیستم دفاع موشکی در بمباران پایگاه های ایرانی درسوریه و سایر موراد به خوبی دیده می شود. همین امر نیز در تحریم نفت ایران وقدرت بیشتر فروش نفت وگاز روسیه بروزی معنادار واثر گذار دارد .

۷-درتحریم های بانکی چین وهند نیز ازسیاست های امریکا پیروی کرده ودرتامین منابع مالی مورد نیاز از سپرده های ارزی ایران کوتاهی های بسیار کرده وبیشتر به منافعی که از این تحریم ها به دست می آورند اندیشیده تا نگرانی از تحریم هایی که اعمال می شود، هرچند دربیانیه های سیاسی علیه تحریم ها موضع گیری کرده اند

۸-کشورهای منطقه همانند عربستان وامارات متحده وبحرین نیز نقش تامین کننده منابع مورد نیاز ماشین جنگی امریکا را برعهده گرفته وآشکارا هم پیمانی خود با امریکا واسرائیل را برای برخورد نظامی با ایران نه تنها تایید که تشویق هم می کنند

۹-اسرائیل و لابی قدرتمند آن در امریکا درسیاست های امریکا بسیار اثر گذار بوده و با به دست اوردن هم پیمانی کشورهای عربی جبهه ای اسرائیلی – عربی علیه ایران شکل داده اند هرچند همه کشورهای عربی به این روند نپیوسته اند ولی وجود عربستان درمیان هم پیمانان اسرائیل به خوبی گویای بخش مهمی ازواقعیت هایی است که وجود دارد .

۱۰ – دشمنی ایران واسرائیل براساس دشمنی اعراب واسرائیل بنا شده است ولی ایدئولوژیک شدن مساله اسرائیل کشورهای مهم عربی را هم گام با اسرائیل دربرابر ایران قرار داده است . یعنی مقوله ای که اسباب ورود ایران به مقوله اسرائیل شده است از دستور کار کشورهای عربی خارج ودشمنی با ایران جایگزین آن شده است

۱۱- تحریم های نفتی وبانکی و فلزات وموارد دیگر تلاشی آشکار برای زمین گیر کردن اقتصاد کشور است امریکا با استفاده از همه راه های موجود برای درهم شکستن اقتصاد ایران وتسلیم کردن کشور بهره می گیرد

۱۲- فساد گسترده وساختاری سبب شده است که توان مقاومت دربرابر سیاست های تحریمی امریکا دچار کاستی معنادار شده ونشانه های آن را در دگرگونی شاخص های اقتصادی به خوبی می بینیم، همین امر امریکا را در گسترش تحریم ها مصمم تر می کند . اگر این فساد گسترده اقتصاد کشور را دچا بحران نکرده بود تحریم ها نمی توانست این چنین ویرانگر ظاهر واثر گذار شود

۱۳- سیاست های منطقه ای ایران درچارچوب وزارت خارجه جایی نداشته واین نکته ای پنهان از دید تحلیل گران بین المللی ودولت های گوناگون نیست.

۱۴-قدرت دولت در برابر بخش های موازی وقدرت مطلقه کم اثر تر بوده است وبه همین دلیل دولت به تنهایی توان سیاست گذاری درباره مشکلات منطقه ای وبین المللی را ندارد

۱۵- درشرایطی چنین و تحریم های هسته ای که در برجام امتیازی برای ایران به حساب می آمد وگرفتن آرایش جنگی توسط امریکا؛ ایران به ناگزیر به کاهش تعهدات برجامی اقدام کرد. پیش از آن امریکا خرید اورانیوم وآب سنگین از ایران را شامل تحریم کرده بود وایران راهی به جز توقف تولید و یا اعلام عدم فروش نداشت که گزینه دوم مبنای عمل قرار گرفت.

۱۶-اروپا دربرابر ضرب الاجل دوماهه ایران واکنش نشان داده وعملا آن را رد کرده است، هرچند ماندن دربرجام را مورد تایید قرار داده است ولی سخنان وزیر خارجه امریکا درکنفرانس مطبوعاتی باهمتای انگلیسی خود واعلام یکی بودن سیاست های امریکا وانگلیس دربرابر برنامه هسته ای ایران نیز نشانگر تقسیم معنادار زمین بازی است
۱۷-اثرتنش های سیاسی بربازار وفعالیت های اقتصادی بیشتر ازهرزمان دیگری خودنمایی می کند، تلاطم های بازار رویه ی پیدا تلاطم های درونی وروانی جامعه است

۱۸- دولت روحانی با پشت کردن به پشتیبانان سیاسی واصلاح طلبان درسیاست گذاری های کلی عملا ارتباط معنادار با بدنه اجتماعی را از دست داده وهمه پیشنهادها برای ترمیم این ارتباط به هر دلیل مورد پذیرش واقع نشده نقش برخی از افراد نزدیک همانند ریاست دفتر و… دراین مورد برجسته تر از آن است که بتوان نادیده گرفت

۱۹- کاهش اعتماد بین مردم وحاکمیت وحتی اعتماد افقی بین مردم به نوعی گسست اجتماعی منجر شده است وحاکمیت سیاست های درستی درجهت ترمیم این شکاف درپیش نگرفته است. پیشنهاد های برای همبستگی ملی واشتی ملی با بی‌توجهی به بایگانی سپرده شده است وسخت گیری های اجتماعی مبنای کار ورفتار اجتماعی وفرهنگی شده است

۲۰-خطرات ناشی از برخورد نظامی بیش از آن است که به تصور درآید. هرچند ایران توان ضربه زدن جدی به منافع هم پیمانان امریکا در منطقه را داشته واستفاده از آن را در صورت درگیری احتمالی از نظر دور نخواهد داشت ولی آنچه پس از جنگ برجای می ماند جز ویرانی ونفرت وعقب ماندگی وفقر وفلاکت نخواهد بود . هرچند سایر کشورها نیز این فاجعه سهمی خواهند برد وامریکا نیز آسیب فراوان خواهد دید ولی سرزمین ایران تاب جنگی ویرانگر با قدرتی همانند امریکارا نخواهد داشت.

براین سیاهه موارد دیگری را نیز می توان افزود ولی به همین موارد بسنده کرده ودرشرایط دشوار درپی یافتن راهی باید بود که از بروز بحران وجنگ پیشگیری کند.

رسالت نهادهای مدنی وکنشگران سیاسی واحزاب سیاسی درشرایط کنونی بیش از هرزمان دیگری است ونمی توان با درانتظار نشستن وپرهیز ازبیان نظر ودیدگاه به چشم اندازی روشن وآرزو گونه دل بست
ازاین رو وعلیرغم همه کاستی ها ودشواری ها وبدعهدی روی آوردن به گفتگو واستفاده از ظرفیت های منطقه ای وبین المللی برای کاستن از تنش راهی منطقی تر وقابل اعتناتر به نظر می رسد ازهمین رو :

۱- ازهم اکنون به کشورهای واسطه همانند عمان برای فراهم کردن گفتگو در سطوح مختلف وکاستن از تندی های کنونی امکان عمل داده وپس از مراحل مختلف زمینه گفتگوی رئیسان جمهور دو کشور درزمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل را طراحی وتنظیم کرد، اگر امریکا می گوید مایل به گفتگو است واگر اقای ظریف درسفر به امریکا از گفتگو دفاع کرد پس بایستی از پیمودن راه هایی منتهی به گفتگو هراسی به خود راه نداد . اینکه امریکا دست بالا را دارد هم دلیلی بر عدم گفتگو نیست .گفتگو درشرایط کنونی هم بهتر از کوبیدن برطبل جنگ ودرگیری است . حرکت کاروان های نظامی وناوشکن ها وبمب افکن ها پیام های هراس آور برای منطقه وایران وجهان است . این همان نکته ای است که هیلاری کلینتون به آن اشاره داشته است وازدید کسی دیگر هم پنهان نیست. رقبای منطقه ای ایران هم سالهاست که درانتظار چنین فرصتی بوده وهستند وحتی کشوری همانند عربستان در زمان بوش درخواست حمله به ایران وکوبیدن سر مار را داشت واینک نیز با دست ودلبازی وپرداختن هزینه های بسیار به بروز جنگ بین ایران وامریکا امید زیاد بسته است .

۲- حل مشکلات درونی جامعه وتلاش برای همبستگی ملی مهم ترین اقدامی است که بایستی به آن روی اورد. کاری که مدت ها از انجام آن گذشته است. بدون حل مشکلات درونی غلبه برمشکلات بیرونی ممکن نیست . برای این مشکل بایستی گام برداشت وتنها با پیام اینکه درشرایط سخت همه باهم هستیم ولی حاضر به برداشتن محدودیت وتنگناها نیستیم راه حل نیست . امروز به روشنی باید گفت درهمه موارد گفتگو جایگزین سخنان یک طرفه شده است ودرموارد داخلی هم همین امر حاکم است.
استفاده از سرمایه های اجتماعی برای ترمیم گسست ها مبرم ترین نیاز امروز کشور است فرصت سوزی های بسیار تاکنون زمینه اسیب های فراوانی را فراهم کرده است . خردمندانه عمل کردن رسالت مهم همه دست اندرکاران کشور ونیروهای سیاسی واجتماعی است
ازادی رهبران جنبش سبز واستفاده از توان وسرمایه اجتماعی انان برای طی کردن مسیر همبستگی بسیار مهم وراهگشا ست اگر چه بسیار دیر شده است ولی بازهم نمی توان این گره را هم چنان ناگشوده باقی گذاشت

۳- زمینه برگزاری انتخابات آزاد بدون دخالت نهادهای قدرت ونظارت استصوابی را به عنوان راهی روشن برای حق تعیین سرنوشت فراهم کرده وازهم اکنون به جامعه اطمینان داده شود که نهاد قانون گذاری با قدرت انتخاب مردم وبدون هرگونه دخالت دولت ویانهادهای متکی برقدرت شکل خواهد گرفت وقددت واقعی ملت در مجلس تجلی پیدا خواهد کرد این مورد در انتخابات ریاست جمهوری نیز مبنای عمل واقع شود

۴- نهادهای نظامی تنها در حوزه مسئولیت های نظامی ودفاعی ایفای نقش کرده وتابع سیاست های کلا ن باشند واز اظهار نظرهای سیاسی در مسائل داخلی وبین المللی پرهیز کنند این امر به روشنی بیان ودرباره عملی شدن به جامعه اطمینان داده شود

۵- درموردمسایل منطقه ای همانند اسرائیل اینکه این موضوعی فلسطینی ـ‌اسرائیلی است وایران تنها پشتیبانی سیاسی ومعنوی از فلسطین را مهم دانسته ودر مواضع بین المللی مورد پیگیری خود قرار می دهد تبیین و مبنای روشن سیاست منطقه ای کشور قرار گیرد . درحالی که ایران هزینه بسیاری پرداخت می کنند کشورهای عربی هم پیمانان اسرائیل دربرابر ایران شده اند واین نشانه ای روشن از نادرستی این دسته ازسیاست هاست امروز ثروت کشورهای عربی در خدمت سیاست های اسرائیل وامریکا قرار گرفته است . درحالی که همه هزینه های تحمیل شده برایران به خاطر دفاع از فلسطین وکشورهای عربی دربرابر اسرائیل طراحی شده است

۶-درسیاست گذاری های منطقه ای وبین المللی اولویت با منافع ملی است وتامین امنیت ملی ورفاه مردم ویک پارچگی سرزمینی وکاستن ازدشمنی ها وتنش ها امری مهم ومورد پذیرش مردم است .هزینه های بسیاری که بدون توجه به منافع ملی پرداخت می شود وزیان های ناشی از آن با سیاست گذاری های روشن بایستی کنار گذاشته شده وبهبود زندگی مردم مبنای سخن وعمل قرار گیرد

۷- رسانه ها وتریبون های همگانی برای مدتی از دمیدن درآتش نفرت وهیجان افرینی وتحریک احساسات خودداری کرده ومیدان برای خردورزی واندیشه های خردمندانه بازگشایی شود

۸- ماندگاری ایران به عنوان هدف اصلی مبنای هربرنامه ای قرار گیرد . اگر رفتار واقداماتی این هدف را تحت تاثیر قرار می دهد از برنامه های سیاسی واجرایی کشور حذف شود

۹- حاکمان کشور وظیفه سامان دادن امور کشور وکاستن از دشمنی ها وفراهم کردن شرایط امن وزیست آرام شهروندان را برعهده دارند رسالت ما حل همه کاستی ها ونابرابری ها درجهان کنونی نیست .

۱۰ ـ‌با انکه شعار صلح درمیدان هیجان سخت ودشوار است بازهم بایستی از امید به صلح گفت وزمینه های گفتگو بین شهروندان وصاحب نظران ایران وامریکارا فراهم کرد .کاری که سالها پیش از آن گفته شد ومتاسفانه مورد توجه قرار نگرفت. دیپلماسی عمومی اثر بخش‌تر از دیپلماسی دولتی است،

هم اکنون نیز ارتباط فعالین سیاسی واجتماعی ایران وامریکا ونمایندگان مجلس وکنگره امریکا وگروه های فکری دوکشور بسیار لازم است . دولت می تواند نقش مهمی در فراهم کردن زمینه این گفتگوها فراهم کند

۱۱- اندیشمندان حوزه روابط بین الملل درشرایط کنونی بایستی جایگاهی بلند در وزارت خارجه داشته وازتوان ودانش انها برای گذر از شرایط کنونی به خوبی استفاده شود وساختار وزارت خارجه برای رویارویی با شرایط کنونی بازسازی وبهسازی شود.

همانند بخش نخست براین سیاهه نیز می توان موارد دیگری را افزود،
ما باید شجاعت صلح وگفتگو داشته باشیم وتنها شجاعت را در پیام های تند وسخنان دلهره اور خلاصه نکنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا