نقدی بر تقطیع و گزینش کلام امام خمینی برای دفاع از شورای نگهبان
سیاوش خوشدل، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی در بازخوانی برخی مواضع امام خمینی دربارۀ شورای نگهبان نوشت:
سالهاست که در سایتها و شبکههای مجازی، عبارتهایی از امام خمینی دستبهدست میشود که هدف از آن، دفاع از عملکرد این نهاد در جریان انتخاباتهای مختلف است. آنچه در پی میآید متن کامل این سخنان، برای اطّلاع کامل و قضاوت دقیق خوانندگان است. در ادامه نیز، مواضع و سخنان دیگری نیز از ایشان نقل میشود که نشان میدهد داشتن موضع انتقادی نسبت به عملکردهای مصداقی شورای نگهبان و اعضای آن امر عجیب و نامعمول و از جانب ایشان نبوده است.
1- مشهورترین عبارات مورداستناد این سخنان امام خمینی در جمع نمایندگان مجلس در 6 خرداد 1360 است: «هر کس … به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذاست، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمی. تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد … نمیشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط میکنی قانون را قبول نداری. قانون تو را قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم.»
یک مراجعۀ دمدستی به اصل سخنان رهبر انقلاب نشان می دهد که اوّلاً هدف از ایراد این سخنان دفاع از فرآیند کلّی قانونگذاری در کشور و در رأس آن مجلس بوده است و نه فقط شورای نگهبان و ثانیاً حقّ اعلام نظر و رأی در مخالفت با رأی مجلس و تأیید شورای نگهبان هم در همین سخنان، به رسمیت شناخته شده است. یعنی آنچه در این سخنان مورد تخطئه و تحذیر تند قرار گرفته است، نه اعلام نظر و عقیده و نقد آرام، بلکه مخالفت عملی و عدم تمکین قانونی بوده است. توجّه به ظرف زمانی ایراد این سخنان که در بحبوحۀ اختلافات شدید رئیس جمهوری وقت با دیگر نهادها بوده است که کمتر از یک ماه پس از این سخنان نیز منجر به عزل وی شد، برای درک درست منظور این سخنان ضروری است:
[6 خرداد 1360]
«و من تکرار میکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمیگویم رأی خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأی خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد. این مجلس ماحصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصارۀ زحمتهای طاقتفرسای این ملّت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر»های مردم است؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر» مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسی خواهدبود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدی و از مقامی بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و ردّ و بدل و انتقاد صحیح، بدون جاروجنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند. کسی که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آن که موافق است، موافقت خودش را بدون جاروجنجال بگوید. و بعد هم رأی بگیرند. وقتی رأی گرفتند، اگر اکثریت رأی داد و بعد هم برده شد پیش شورای نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رأی را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسی ندانستند، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادی غضب، از مبادی فاسد، بیرون میآید. باید سر تسلیم به مجلس، یعنی سر تسلیم به اسلام، – -وقتی مخالف اسلام نیست-، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. روشهای غیراسلامی را، اگر هم در باطن ـ خدای نخواسته ـ دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوّش کنند. این یک مسالهای است اساسی و باید همه توجّه داشته باشند. به مجرّد اینکه یک مطلبی برخلاف رأی یک نفر است، نباید بگوید مجلس درست نیست. این خودش را اصلاح کند. این خودش درست نیست. نباید بگوید شورای نگهبان درست نیست. این خودش درست نیست. باید خودش را اصلاح بکند. و این گرفتاری هست برای ملّت ما.» (صحیفۀ امام، جلد 14، صفحۀ 370)
«باید حدود معلوم بشود. آقای رئیس جمهور حدودش در قانون اساسی چه هست، یک قدم آن ور بگذارد، من با او مخالفت میکنم. اگر همه مردم هم موافق باشند، من مخالفت میکنم. آقای نخست وزیر حدودش چه قدر است، از آن حدود نباید خارج بشود. یک قدم کنار برود، با او هم مخالفت میکنم. مجلس حدودش چه قدر است، روی حدود خودش عمل کند. شورای نگهبان حدودش چه قدر است؛ قوۀ قضاییه حدودش چی است؛ قوه اجرائیه. قانون معین شدهاست. نمیشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط میکنی قانون را قبول نداری. قانون تو را قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمیتوانی قبول نداشته باشی. مردم رأی دادند به اینها، مردم شانزده میلیون تقریباً یا یک قدری بیشتر رأی دادند به قانون اساسی. مردمی که به قانون اساسی رأی دادند، منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ نه هر کس از هر جا صبح بلند میشود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئیس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه باید مقیّد به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رأی شما باشد. باید بپذیرید، برای اینکه میزان اکثریت است؛ و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست، میزان است که همۀ ما باید بپذیریم. من هم ممکن است با بسیاری از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم. لکن وقتی قانون شد، خوب، ما هم می پذیریم. بعد از اینکه یک چیزی قانونی شد، دیگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحریک بکند، مفسد فی الارض است؛ و باید با او دادگاهها عمل مفسد فی الارض بکنند. و اگر نه، رأی میدهد آرام. با رأی آرام هیچ کس مخالف نیست. شما میگویید که نهخیر، اینکه گفتند اینها اشتباه کردند؛ ولی ما در مقام عمل قبول داریم. رأیمان این است که این جوری نیست؛ اما در عمل ملتزم هستیم.» (صحیفۀ امام، جلد 14، صفحۀ 370)
2- سخنان امام خمینی در 11 شهریور 1363 در جمع اعضای شورای نگهبان و توصیههای ایشان به اعضای شورای نگهبان، نشان میدهد که دغدغه دربارۀ عملکرد شورای نگهبان و ملاحظه دربارۀ اینکه این عملکرد در چه چارچوبی باید باشد، از دیرباز وجود داشته است.
«امّا مسئلۀ شما. من با نهاد شورای نگهبان صددرصد موافقم و عقیدهام هست که باید قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد. شیاطین بهتدریج کار میکنند. امریکا برای پنجاه سال آیندۀ خود نقشه دارد. شما باید طوری فکر کنید که این شورا برای همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستادهاید. اینکه شما یکی و مجلس یکی، شما یکی و دولت یکی، ضرر میزند. شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدودۀ قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محلّ قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه میکنید که مصالح اسلامی اقتضا میکند که به عناوین ثانوی عمل کنید، به آن عمل کنید. گاهی میبینید که باید نخست وزیر در کاری دخالت کند که اگر دخالت نکند، به ضرر اسلام است، به او اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا میکند که نخست وزیر فلان کار را انجام دهد که از کس دیگری برنمیآید. شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتّی در مسائل اجرایی. البته خود این مسائل را میدانید و عمل میکنید، ولی من تذکّر میدهم. شما باید توجّه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این میشود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. و آن کسانی که علمایی را که قبلاً کار شورای نگهبان را میکردند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود، که کم کم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بهتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم.
مساله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت ما آمده است تا ملّت احساس آرامش کند. اینکه آمدهاست: «الاسْلامُ یَجُبُّ ماقَبْلَهُ» [اسلام ماقبل خودش را می پوشاند و نادیده می گیرد.] این یک امر سیاسی است. اسلام دیدهاست اگر بخواهد با کسانی که تازه مسلمان شدهاند سختگیری کند، هیچ کس به اسلام رو نمیآورد. «جُبّ ماقَبل» کردهاست و از آنچه در قبل کردهاند گذشته است. در جایی دیدم کمیته صنفی گفته است تمام اصنافی که از چند سال قبل از انقلاب گرانفروشی کردهاند باید بیایند و مجازات شوند. این بر خلاف اسلام و رضای خداست. ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلی زحمت کشیدهاند. مردم عادی غیر از طبقه مرفّه هستند. مردم عادی ما اسلام را پیاده کردهاند و تمام زحمات حکومت را متحمّل میشوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، امّا اینکه این فرد با کی عکس انداختهاست یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسی رفته است، نباید به این سببها برای مردم ناراحتی درست کرد. در قرآن هم کارها بهتدریج انجام گرفته است. ما چهلوچند میلیون هستیم که اگر با هم باشیم، مطمئـنّـاً نه شوروی و نه امریکا هیچ کاری نمیتوانند بکنند. پس باید مردم را حفظ کرد. مجلس، دولت، شورای نگهبان و بقیه باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا ایران و این جمهوری را حفظ کنیم.
والسّلام علیکم و رحمة الله» (صحیفۀ امام، جلد 19، صفحه 45)
3- سخنان دیگری از امام خمینی در 8 دی 1367 ناظر به تذکّرات صریحتری است. این تذکّرات نشان میدهد که نگرانی از عملکرد شورای نگهبان تا مرز نقض قانون اساسی نیز پیش رفته است:
«تذکّری پدرانه به اعضای عزیز شورای نگهبان میدهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چرا که یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریها است. حکومت فلسفه عملیِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند. و این بحث های طلبگی مدارس، که در چهارچوب تئوریهاست، نه تنها قابل حل نیست، که ما را به بنیستهایی میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد- و خدا آن روز را نیاورد- باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچوخمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متّهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحات 217 و 218)
4- امّا صریحترین انتقادات و تندترین عبارات امام خمینی خطاب به اعضای شورای نگهبان و در دفاع از یکی از نمایندگان مجلس در خرداد 67 در قالب پیامی به اعضای شورای نگهبان آمده است. در این پیام ورود برخی از فقهای شورای نگهبان به برخی مسائل، «موجب وهن شورای نگهبان»، «توهین»، «گناه بزرگ» و «حرام» خوانده شده و نسبت به «آلت دست بازیگران سیاسی شدن» و «پرخاشگویی» تذکّر داده شده است:
بسمه تعالی
حضرات فقهای محترم شورای نگهبان ـ دامت افاضاتهم
با سلام و آرزوی موفّقیت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروزی اسلام میتپد. گاهی دیده میشود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد میشوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجّه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست وارد شوند. از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتّی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم، ولی این را که معترفند که گفتهاند: میگویند، آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است، آن هم به مسلمانی که نمایندۀ مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد. مادامی که شما این گونه عمل میکنید، باز هم توقّع دارید جوانان انقلابی تند احترام شما را بگیرند.
آیا شخصی که میآید نزد فقهای شورای نگهبان و میگوید: اگر گناهی هم کردهام، توبه میکنم، راه درستی را رفتهاست یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف یک نماینده نقل میکند؟ بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث بر سر راه گناه و کج رفتن است. همه باید توجّهکنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگوی که تا این مرحله حاضر است پیش رود، معرّفی نشوند.
شما نگویید آنها به ما بد میگویند و ما با این صحبتها جواب آنها را میدهیم. آنها که به شما بد میگویند، پست مقدّس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشستهاید که باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید. حواستان را جمع کنید که نکند یکمرتبه متوجّه شوید که انجمن حجّتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند. من به شما آقایان علاقهمندم، ولی لازم میدانم گاهی که مسالهای را میبینم، تذکّر دهم.
و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
روحالله الموسوی الخمینی»
(صحیفۀ امام، جلد 21، صفحۀ 681)
5- امّا مرتبطترین اعلام نظر امام خمینی با مباحث این روزها که مشخّصاً حول محور عملکرد شورای نگهبان در انتخابات است و حتّی از سوی رئیس جمهوری نیز مطرح شده است، در جریان مکاتبه با رئیس جمهوری وقت است. در این مکاتبه، آیتالله خامنهای، در 26 اسفند 1366 به اختلاف نظر شورای نگهبان و وزارت کشور در تعیین هیأت اجرایی تهران اشاره میکند. در این نامه تصریح شده است که هر یک از دو نهاد نظرات خود را مطابق قانون میداند. روشن است که اگر قرار بود در جریان چنین اختلاف نظری، نظر شورای نگهبان فصل الخطاب انگاشته شود، نه نیاز به میانجیگری نافرجام رئیس جمهوری میبود و نه پیشنهاد الزام و تکلیف طرفین از سوی رهبر داده میشد و نه رهبر لازم میدید که کسی را برای پیدا کردن راه حل مأمور کند.
متن نامۀ رئیس جمهوری:
« بسم الله الرّحمن الرّحیم
محضر مبارک رهبر عظیمالشّأن، حضرت امام خمینی ـ مدّ ظله-
با سلام و تحیّت، در یکی از حسّاسترین مراحل انتخابات یعنی تعیین هیأت اجرایی تهران فیمابین شورای نگهبان و وزارت کشور اختلاف نظر پدید آمده است و هر یک نظرات خود را منطبق بر قانون میداند. (نظر اینجانب در این باره در صورت لزوم معروض خواهد شد). ورود خدشۀ قانونی در انتخابات تهران در این مرحله، زمینهای خواهد شد برای خدشه در کلّ انتخابات و احتمالاً زیر سؤال رفتن مجلس آینده و مصوّبات آن. لذا اینجانب پس از عدم حصول نتیجه از تلاش میانجیگرانهای که در سه روز اخیر داشتهام، احساس میکنم که نجات انتخابات تهران محتاج به اشارۀ مؤکّد از سوی آن حضرت است. لذا پیشنهاد میشود: طرفین را ملزم و مکلّف فرمایید که در اسرع وقت از هر طریق ممکن ـ و البته قانونی ـ هیأت اجرایی را انتخاب و به جای هیأت غیرقانونی قبلی اعلام کنند.
26 / 12 / 66 ـ سیّد علی خامنهای، رئیس جمهور»
پاسخ امام خمینی:
«بسمه تعالی
پس از اهدای سلام
مطالبی که مرقوم نمودید، احمد کراراً به من گفته و چون بنا ندارم در انتخابات دخالت کنم، احمد کوشش میکند که راه حلی پیدا کند. إن شاء الله تعالی آنچه صلاح است، در پیش آید. والسّلام.
28 / 12 / 66
روحالله الموسوی الخمینی»
(صحیفۀ امام، جلد 20، صفحۀ 503)
چنانکه از خلال این بیانات و مکتوبات امام خمینی ملاحظه شد و دیگر سخنان ایشان نیز گواه آن است، موضع همیشگی امام خمینی دفاع از ماهیت و شأن شورای نگهبان به عنوان جزئی از فرآیند تقنینی کشور بوده است. امّا این دفاع به معنای نشاندن شورای نگهبان در جایگاه ممتازی نسبت به دیگر نهادها و دادن حقّ بیشتر برای اعلام نظر نهایی به این نهاد نبوده است و انتقاد نظری از عملکرد این نهاد و اعضای آن نیز در سیرۀ عملی ایشان ممنوع و مورد تحذیر نبوده است.
انتهای پیام
باورکنید دیگه هیچی مهم نیست .هیچ امیدی به آینده ایران نداریم وهرروز بدتر ازدیروز..هرکاری دوس دارین بکنین
خب ، حالا به هر علتی سیره رهبر فعلی در این مورد مثل رهبر قبلی نیست ، هر چند به نظر روش قبل با قانون انطباق بیشتری داره