با «خبرگان مردم» چه کنیم؟
حسین سخنور، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت: به فاصلهی کمی از انتشار لیست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای انتخابات خبرگان، فهرست «خبرگان مردم» نیز كه مورد حمايت هاشمی رفسنجانی است، منتشر شد. بعد از آنکه اسم هاشمی از لیست جامعه مدرسین حذف شد، انتظار انتشار یک لیست جداگانه از سوی وی دور از ذهن نبود، اما آن اسامی که در لیست «خبرگان مردم» تکرار شد، شاید برای برخی دور از انتظار بود، کسانی که در بدنهی جریان اصلاحطلبی هستند و مشاهدهی برخی اسامی در لیست مورد حمایت هاشمی، آنها را با این سوال مواجه کرده است که «منِ اصلاحطلب» با «خبرگان مردم» چه باید بکنم؟ چه رفتاری باید در قبال این فهرست داشت؟
فهرستی با حضور افرادی که نه تنها هیچ ربط و قرابتی با اصلاحطلبی ندارند، بلکه برخیشان، در گذشته و حتی در حال حاضر نیز خود از موانع پیشبرد اصلاحات در فضای سیاسی و اجتماعی کشور هستند. طبیعی است برای آنکه وارد مناقشات و حواشی نشویم، از ذکر اسامی و مصادیق این افراد صرف نظر میکنیم، اما با حداقل شناختی که از برخی چهرهها داریم، بعید میدانم خود آقای هاشمی هم کل لیست «خبرگان مردم» را موجه بداند و همهی افراد لیست را همراه بداند. 9 عضو مشترک لیست جامعه مدرسین و «خبرگان مردم» هم تایید دیگری است بر این مدعا.
به هر ترتیب، در قبال فهرست «خبرگان مردم» میتوان دو رفتار متفاوت داشت که بستگی به پاسخ این سوال دارد: «منِ اصلاح طلب، چه نقش و کارکردی را برای خود در جامعه تعریف کردهام؟»
- پاسخ نخست: قرار است یک کنشگر سیاسی اصلاح طلب باشم.
اگر پاسخ ما به سوال فوق الذکر، چنین باشد، آنگاه باید به تمام 16 نفر موجود در لیست «خبرگان مردم» که مورد تایید آقای هاشمی است، رای دهیم. دلیلاش هم کم و بیش روشن است؛ اگر به کل لیست رای ندهیم، همان 7 عضو غیرمشترک دو لیست «خبرگان مردم» و جامعه مدرسین، بالا میآیند و در موارد و تصمیمگیریهای مختلف در مجلس خبرگان، کار خود را میکنند و راهی را میروند که علیالقاعده راه ما نیست. یک کنشگر سیاسی، باید از منطق سیاسی هم پیروی کند. مثلا در این مورد، میبایست به همهی افراد لیست «خبرگان مردم» رای دهد، چه آنهایی که میپسندد و چه آنهایی که نمیپسندد، هم کسانی که اصلاحطلب میداندشان و هم کسانیکه اصلاح طلب نمیداندشان، به این امید که شاید حتی نفرات اول و سوم و چهارم لیست مقابل، لیست جامعه مدرسین نتوانند به مجلس خبرگان راه یابند. در این منطق باید به حداقلها قناعت کرد و کاری به پیشینه و حتی حال افراد نداشت و صرفا کارکرد نیروها در مجلس خبرگان را در نظر گرفت.
درست است که برخی از اعضای «خبرگان مردم» هیچ سابقهی خوبی از نظر ما ندارند یا الان هم نسبتی با اصلاحطلبی ندارند، اما حداقل میتوانند مانع رایآوری همان نفرات اول و سوم و چهارم لیست رقیب شوند. فی الجمله اینکه یک کنشگر سیاسی با تبعیت از منطق سیاسی به همهی اعضای لیست «خبرگان مردم» رای میدهد چون به حداقلها رضایت دارد و رای میدهد تا برخی رای نیاورند.
- پاسخ دیگر: قرار است یک روشنفکر باشم.
ولی اگر پاسخ چنین باشد، صورت مسالهی بالا میکند، منطق عوض میشود و نهایتا رفتار و تصمیممان نیز تفاوت دارد. اگر قرار است کار روشنفکری در جامعه کنیم، دیگر نمیتوانیم بگوییم به سابقهی برخی افراد لیست «خبرگان مردم» کاری نداریم و رای میدهیم تا دیگری رای نیاورد. یک روشنفکر نمیتواند – و شاید لزومی هم نداشته باشد – که لیستی رای دهد، او از بین اعضا، آنهایی را که شایسته میداند انتخاب میکند و رای میدهد. شاید نام دو نفر را بنویسد و شاید هم نام پنج یا شش نفر را. او فهم و شناخت خود را معیار قرار میدهد، نه حضور افراد در لیستها را.
ذکر این نکته ضروری است که منطق روشنفکری لزوما مقابل منطق سیاسی نیست. مثلا اگر در منطق سیاسی به حداقلها قناعت میشود، منطق روشنفکری هم حداکثری نیست، چون با دیدگاه حداکثری شاید حتی تمایل به شرکت در انتخاباتی اینچنینی هم منتفی باشد اما به هر قیمتی هم حاضر نیست روز هفتم اسفند لیست «خبرگان مردم» را از کیف خود درآورد و از ابتدا شروع کند نوشتن اسامی افراد تا برسد به وزرای اطلاعات سالهای گذشته و دورتر. چون در همان کیف، احتمالا کتابها و جزواتی وجود دارد که میگوید نمیتوان برای فرار از اول و سوم و چهارم، به هشتم و دوازدهم روی آورد. در این منطق، منِ اصلاح طلب، سلبی انتخاب نمیکنم، ایجابی انتخاب میکنم.
حالا میماند که جایگاه خود را تعریف کنیم. قرار است چه باشیم؟ وقتی مشخص شد قرار است چه باشیم، بالتبع، معلوم میشود که قرار است چه کنیم؛ آیا به همهی اعضای لیست «خبرگان مردم» رای دهیم یا تنها آنهایی که صلاحیت لازم و شایستگی حداقلی را دارند، انتخاب کنیم و به همانها هم رای دهیم. 10 روز وقت داریم که خود را تعریف کنیم.
انتهای پیام
سلام ،
دوست عزیز ! چه کنشگر سیاسی باشم و چه روشنفکر ! در اصل رآی دادن تفاوتی ایجاد نمیکند ! ما مردم ایران سی و چند سال است که داریم رآی سلبی میدهیم و اینبار هم باید همینکار را بکنیم ! ما ملت ، همه چیزمان با بقیه دنیا فرق دارد ! ما باید حالا حالاها رآی بدهیم تا به مرحله انتخابات با رآی ایجابی برسیم ! آنقدر اسم کسی را که هیچ ریطی با زندگی ما ندارد،روی کاغذ رآی نمی نویسیم تا خودجوش !؟ خودش سلب بشه ! آری برادر ! حواسمان هست !
در این رابطه باید به یک نکته ظریف توجه کرد، بنده از یک منبع موثق شنیدم که در جلسه جامعه مدرسین این موضوع به تصویب رسیده که باید برای تهران طرحی در نظر گرفته بشه که طی آن به هیچ عنوان آیت الله العظمی هاشمی رای نخست تهران نشود برای این کار جمع بندی این بوده که یک سری از افراد مورد حمایت آیت الله هاشمی نظیر ری شهری، امامی کاشانی، امینی، قمی، روحانی و … در لیست جامعه مدرسین قرار بگیرند که اینها چون هم درلیست آقای هاشمی و هم در لیست اصولگرایان هستن طبیعتا رای هر دو طرف یعنی هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان را کسب میکنن و آقای هاشمی فقط رای اصلاح طلبان و حامیان اعتدال را به دست می آورند با این حربه آقای هاشمی به احتمال فراوان منتخب نهم مردم تهران لقب خواهد گرفت و بعد اصولگرایان روی این موضوع مانور میدن که مردم آنچنان علاقه ای به حضرت آیت الله هاشمی ندارند، بنابراین دادن رای لیستی به تمام اعضای لیست آقای هاشمی این خطر را هم دارد که طبق سناریوی از پیش طراحی شده اتاق فکر اصولگرایان آقای هاشمی در بین هشت منتخب اول مردم تهران قرار نگیرد و به طبع آن دامنه تاثیرگذاری و نفوذ ایشان در مجلس خبرگان آینده به شدت کاهش پیدا خواهد کرد
سلام ،
این مطلبی که جناب حسین آقا مطرح کرده اند بسیار مهم است و فکر ما را مشغول کرده ! لطفآ یک نفر کارشناسانه این قضیه را حلاجی کند تا ببینیم کار درست چیست ؟
با این حساب انتخاب بین بد و بدتر است. نه صالح واصلح. واقعا چرا باید اینگونه باشد.مثل این است که به شخص بگویند چطور مایلی بکشیمت با طناب یا با گلوله. بعد اسمش را بگذارند حق انتخاب زندگی
اگر تبلیغات به بهترین شکل و جذاب باشد مردم را به سمت مشارکت حداکثری در خبرگان میکشاند…
لیست های خبرگان باید خوب و جذاب تبلیغ کنند
به نظرم مثل سال ۷۶ روزنامه ها و سایتها اصلاح طلب نیز یک لیست بدهند که همپوشانی زیادی با همه این لیستها داره و مخاطباشونو ببرن به سمت صندوق رای
خواهش میکنم لیستی برای خبرگان بدهید همزمان با انتشار لیست مجلس در سراسر کشور..
حداقل با یه اسم دیگه بدید اگر فکر میکنید اصلاح طلبانه نیست
حالا نوبت مردم هست که انتخابات را مهندسی کنند
چه مجلس..
چه خبرگان..
قطعا نبود آن اشخاص تندرو در هر دو مجلس پیام فوق العاده زیادی دارد
با سلام
منتظر لیست اعتدال و توسعه برای خبرگان هستیم
یک لیست اخیرا برای خبرگان به نام اعتدال منتشر شده با سر لیستی دکتر روحانی که به نظرم با یک اصلاحات جدی درست میشه چون می دونم از سوی حزب اعتدال و توسعه نبوده هست
به جای موحدی = نصرالله شاه آبادی
به جای ری شهری = اعرافی ( اگر نپذیرفت مصباحی مقدم خوبه چون حداقل تحصیل کرده اقتصادی هست و نماینده مجلس هم بوده )
برای شهرستان ها نیز با کمک ویکی پدیا ( چون یک صفحه مخصوص خبرگان امسال درست کرده هست با اطلاعات کامل در مورد گرایش ها ) و لیست منتشره کاندیدای نهایی تایید صلاحیت شده از مستقل ها لیست بدهید
لیستی که گفتم باید اصلاح بشه :
حسن روحانی،هاشمی رفسنجانی، مجید امامی کاشانی، ابراهیم امینی، سید محمود علوی، قربانعلی دری نجف آبادی، محمد محمدی نیک(ری شهری)**، سید محمد سجادی عطاآبادی، محمد علی موحدی کرمانی**، محسن قمی، سید ابوالفضل میر محمدی، محمد علی تسخیری، محسن اسماعیلی، سید هاشم بطحائی، محمد علی امین و محسن زالی .
این که افراد مشترکی در فهرست های متفاوت و گاه متضاد حضور دارند، نشونه ی در هم ریختگی وضع انتخابات تو کشور ماست. افرادی که 180 درجه تفاوت سیاسی و عقیدتی دارن در یک فهرست مشترک به مردم عرضه می شن. واقعاً چی می شه گفت؟!
انتخاب بشدت محدود شده و بهترین کار همین که 1 -بهترین و نزدیکترین افراد به اصلاح طلبان انتخاب شوند 2-تا جایی که امکانش هست از ورود مخالفان اصلی جلوگیری شود پس راه حل لیست آقای هاشمی است چرا که قطعن آیت الله هاشمی میتونه برروی بطور مثال آقای دری نجف آبادی تاثیر گذار باشه تا اینکه آقایان جنتی و یزدی و مصباح که مطمئنن کارشکنی علنی و پنهانی با ایشان داشته وخواهند کرد پس بی تردید آیت الله بهترین امکان رو در نظر داشته است
تحلیل خیلی مبتدیانه و سوگیرانه بود
حیف از وقتی که برای خوندن این مطلب گذاشتم
همانطور که با حرف ها و تناقض های آشکارش با مردم بازی می کند مردم هم با آرایشان بازی میکنند. کسانی را که قدرت تمایل به حفضشان دارد مردم در بزنگاه زمین میکوبند. الان نوبت کسانی است که به نام صیانت از آرای مردم به قلع و قمع منتخبین واقعی مردم همت گمارده اند. همان کسانی که تریبون و پول و … را با هم دارند.هرچند ممکن است آرا را بالا پایین کنند اما پیام آرای مردم تکانشان میدهد و مجبورشان میکند گام در راه خواست مردم بگذارند.سی سال گذشته پر از اتفاقاتی است که مردم با سکوت و رفتارشان وادار به اجابت خواسته هایشان کرده است.گرچه به زور و طولانی مدت