خرید تور تابستان

مهدی اخوان ثالث؛ «رندی از تبار خیام»

ایسنا نوشت: مهدی اخوان ثالث زاده دهم اسفندماه ۱۳۰۷ در مشهد است؛ او از شاعران مهم ایران است، اما پیش از شعر به موسیقی روی آورده بود، که به‌دلیل مخالفت‌های پدرش آن را کنار گذاشت.

اخوان‌ ثالث در دوران زندگی خود ابتدا به آموزگاری در تهران و پس از آن به دیگر فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و مدتی را نیز به تدریس در دانشگاه مشغول بود.

م. امید که شاعر سبک خراسانی بود از زمان آشنایی‌اش با نیما به شعر نو روی آورد، و این آشنایی در نهایت «اخوان» را به میراث‌دار نیما و شعر نو مبدل ساخت.

احمد شاملو در جایی از خاطرات خود می‌گوید «من و مهدی اخوان ثالث پاشنه در خانه نیما را از جا درآورده بودیم». چه بسا برخی از شاعران و منتقدان با دریافت از آن‌چه نیما در «حرف‌های همسایه» نوشته‌ است، «اخوان» را شاگرد وفادارتری نسبت به نیما می‌دانند.

اخوانِ شاعر درنگذشته است

شاملو در پیامی برای نخستین سالگرد درگذشت «اخوان» می‌نویسد:

باور نمی‌کنم که امروز سالگرد اخوانِ شاعر باشد، چون مرگ شاعر را باور نمی‌کنم، اگر شاعر بمیرد، شعر می‌میرد.

همچنان که مردن چراغ، به سادگی، مرگ نور است، پس اخوانِ شاعر درنگذشته است، چون او ـ یک کلام ـ درنگذشتنی است.

جانش را نفس به نفس مایه‌دست جاودانگی خود کرده، صدا به صدای ملّت خود افکنده، مشعلش گذرگاهی چهل‌ساله از معبر تاریخی ما را تا قرن‌ها بعد چراغان کرده، به عبارتی: ماده‌ای ناپایدار به نیرویی پرتپش مبدل شده است.

ما همه درمی‌گذریم. نه شکوه‌ای هست نه اعتراضی. امّا او داربست بلند نام و مفهوم ملّتی است که ماییم. پس به سوگش نمی‌نشینیم.

گرد هم آمده‌ایم تا نام بلندش را که هم‌اکنون تداعی‌کننده بخش عمیقی از فرهنگ ما شده است، حرمت بگذاریم.

به او سلام می‌کنم. حضورش محسوس است. پیش پایش برمی‌خیزم.

بیشترین ذخیره‌های شعری در حافظه‌ دوستداران شعر

حدود ۳۰ سال از درگذشت مهدی اخوان ثالث می‌گذرد اما او هنوز سرآغاز حرف‌های تازه از زبان هم‌عصران خود و مصداق شاعری تکرارنشدنی به روایت اهل قلم و شعر است.

محمدرضا شفیعی‌ کدکنی اخوان را یکی از نوادری که در تاریخ فرهنگ هر ملتی به ندرت در هر قرنی، یکی دو تا از آن‌ها پیدا می‌شوند، معرفی می‌کند و معتقد است: اگر امروز آماری از حافظه‌ شعری دوستداران شعر معاصر فارسی در سراسر جهان گرفته شود، بیشترین ذخیره‌های شعری که در حافظه‌ دوستداران شعر هست، ذخیره شعر «اخوان ثالث» است. این بزرگترین دلیل و سند امتیاز او بر همه‌ اقران اوست.

شفیعی‌ کدکنی همچنین یادداشت‌های خود درباره این شاعر را در کتاب «حالات و مقامات م. امید» به چاپ رسانده‌ است.

عهدی که «اخوان» به آن پایبند بود

همچنین محمود دولت‌آبادی در مراسم «شب مهدی اخوان‌ ثالث» درباره این شاعر می‌گوید: سبک و فعالیت ایشان از آستانه مشروطیت به طور خاص شروع می‌شود که نویسندگان ما در آن دوران عهدی را گذاشتند که همه آن‌ها تاکنون بدان پایبند بوده‌اند، و آن عهد شامل: سرزمین و مردم سرزمین و استقلال سرزمین بود. آن‌ها آزادی را هم بدان اضافه کردند. این عهد تا روزگار اکنون رعایت شده است. اخوان ثالث به عنوان یکی از نمونه‌ها این‌جاست.

رندی او عام‌ترین مختصه‌ اوست

هوشنگ گلشیری در مقاله‌ای با نام «رندی از تبار خیام» (تزهایی درباره سنت‌گراترین شاعر معاصر ایران – دیدگاه ۱۰ ادیب درباره اخوان ثالث) سه ویژگی بارز را به «اخوان» نسبت می‌دهد که به زعم او، این سه ویژگی، او را از معاصرانش و حتی «نیما» متمایز می‌کند:

«اول این‌که شعر او در فاصله‌ ۳۲ تا ۴۰ (سال سرودن کتیبه که می‌توان آن را به‌تقریب پایان بینش قبلی و شروع بینش جدید خواند) و حتی تا همین سال‌های اخیر شاهد زمانه بوده است؛ یعنی به‌رغم آن امیدهای هم دروغین و هم کلیشه‌ای که در آثار اغلب شاعران سیاسی موج می‌زد، اخوان بر آن‌چه بود شهادت می‌داد.

دوم رندی اوست که عام‌ترین مختصه‌ اوست و دوره‌ نو اوستایی او را نیز دربرمی‌گیرد. این رندی که گفتیم میراث «خیام» است و گاه حافظ سبب شده است تا اعتقادات مرحله‌ای خود را چندان هم به‌جد نگیرد و حتی خود را به سخره بگیرد، که این خود از مختصات رند است.

سومین مختصه‌ «اخوان»، تعلق او به ایران است و نفرت او از هرچه به‌اصطلاح انیرانی است، آن هم برخلاف رسم زمانه، بازگشت به سنت اسلامی شریعتی و آل‌احمد از یک سو و فرنگی‌مآبی از سوی دیگر، که شاید همان سنتی است که از ادبای خراسان چون سیدمحمود فرخ به ارث به او رسیده است…»

«اخوان»، شاعر «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا» و … در چهارم شهریورماه ۶۹ در تهران دیده از جهان فروبست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا