یادداشت کیهان کلهر برای محمدرضا شجریان
کیهان کلهر در یادداشتی اینستاگرامی برای محمدرضا شجریان نوشت:
اگر هزار چشم داشتم و هزار چشمهی اشک روان، این داغ که بر قلبم نشسته را سرد نمیتوانستم کرد.
نه، درد فراق و فقدان «محمدرضا شجریان» را به کلام نخواهم آورد، اما شرح زیستنش را چرا.
بعید و دور میبینم کس دیگری، به بلندای مسندی که او بر آن تکیه زده برسد.
مسندی که ارکانش اگرچه طی هجوم و تاخت و تاز یونانیان و اعراب و مغولان و جاهلان و متعصبان از گذشته تا امروز بارها لرزیده، اما هنوز پابرجاست.
مسندی که بر قلبهای مردم این خاک استوار است.
همه داغدارند، من نیز، اما بر این مرگ اشک نمیریزم چرا که او زندگی را به زیباترین صورت زندگی کرد.
نسل آیندهی اهل فرهنگ و خصوصا دلدادگان آواز ایرانی از درخت تناوری چون شجریان جوانه میزند همانطور که او بر ریشههای عمیق فرهنگ کشورمان جوانه زد و طی راهی پر مشقت رشد کرد و سر به آسمان سایید.
همه ما به اقبالِ این همعصری بسیار ازو اموختهایم، اما سلوک و رفتاری که ما پس از مرگ او میکنیم مبیّن این خواهد بود که شجریان چه اثری در مردم و مخاطبانش گذاشته است.
میخواهم از شجریانی که میشناسم بگویم تا با معرفت بیشتر طریقش را پیگیریم و بستری که او به هزار دشواری درآن بالید را
بشناسیم.من بخشی از آنچه اندوختم را با شما تقسیم میکنم و اگر عمری بود بیشتر خواهم گفت.
میگویم که سخت بکوشیم.
ازو بیاموزیم احترام گذاشتن به بزرگتر و آنان که حق پیشکسوتی در هر رشته و صنف دارند را.
ازو بیاموزیم احترام به تمام عقاید و باورها را، حتی وقتی سرسختانه با آن مخالفیم.
ازو بیاموزیم پشتکار و هدفمندی و روحیه تحقیق و سوال و قانع نشدن به آنچه که تا این لحظه میدانیم را.
ازو جُستنِ راه، برای فراتر رفتن از شرایط موجود را بیاموریم.
ازو عشق و احترام به فرهنگها و اقوام، ورای لهجه و زبان و مرز و نژاد را بیاموزیم.
ازو وفاداری به مردم را بیاموزیم.
ازو سرسختی و ایستادگی در برابر ظلم و زشتی و دروغ و فریب را بیاموزیم.
اگر قرارمان بر بهتر شدن حال فرهنگ است همت کنیم، ادبیات بیاموزیم.
سعدی و فردوسی و نظامی و عطار و حافظ و اخوان و ابتهاج را بخوانیم. همت کنیم خط خوش و نوشتار صحیح فارسی را یاد بگیریم.
به آبادانی بیاندیشیم، باغبان باشیم، به طبیعت احترام بگذاریم و هر جا که ممکن شد از خاک، درخت برویانیم.
با حوصله و تمرکز موسیقی خوب بشنویم.
مهمترین رسالت او زنده داشتن «موسیقی و آواز» بود در کنار معدود معاصرانش، پس آوازش را بشنویم، آواز قُدما را که شجریان عصارهی آن بود، طاهرزاده را ظلی و قمر و اقبال و سیدعلیاصغر کردستانی را ادیب و تاج و بنان را که هر کدام در زمان خود این مشعل را روشن نگاهداشتند تا وارث برسد.
مهمترین رسالت او زنده داشتن «موسیقی و آواز» بود در کنار معدود معاصرانش، پس آوازش را بشنویم، آواز قُدما را که شجریان عصارهی آن بود، طاهرزاده را ظلی و قمر و اقبال و سیدعلیاصغر کردستانی را ادیب و تاج و بنان را که هر کدام در زمان خود این مشعل را روشن نگاهداشتند تا وارث برسد.
انتهای پیام