باغبانا! ز خزان بیخبرت میبینم
محمدتقی فاضلمیبدی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چرا به هشدارها توجه نمیشود؟» نوشت:
باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم / آه از آن روز كه بادت گل رعنا ببرد
از مشكلات كشورما این است: برخی مسائل یا مصائبی كه كارشناسان منتقد از مدتها پیش یادآورمیشوند و درمقالات، گفتوگوها ودلنوشتهها، دردمندانه بیان میكنند، حكمرانان غالبا آن را سیاسی و جناحی تلقی كرده و چندان توجهی نمیكنند. افسوس اینكه پس از زمانی با هزینههای زیادی در پی حل آن مسائل اقدام میکنند. نمونهها زیاد است، از مسائل اقتصادی، تورم، نرخ ارز، نقدینگی ومحیط زیست تا مسائل سیاست خارجی مواضع تند كه در برخی جاها گرفته میشود و… اخیرا نظام جمهوری اسلامی با دو بحران بزرگ مواجه شد كه مدتها پیش كارشناسان دلسوزانه آنرا پیشبینی كرده و راههای علمی گوناگون ارائه داده بودند که اگر توجه میشد، میتوانست این روزگار چنین نباشد؛ یكی بحران كمآبی در كشور و دیگری فراگیر شدن ویروس كرونا که تلفات زیانباری دركشور به بار آورد. بههر دلیل مسئولان اخطارهای از پیش داده شده را مهم تلقی نكرده ودر نتیجه صدمات زیادی بر جان و مال ملت وارد شد. بگذارید آخرین مورد را كه درد بزرگی بر كشور وارد کرد، یادآورشوم؛ میدانیم كه استان خوزستان در جغرافیای ایران یكی از آبخیزترین استانهای كشور بهشمار میآمده و استانی است كه در كنار چند رودخانه پهلوزده در ساحل خلیجفارس قرار گرفته است و نیز استانی كه از نفتخیزترین مناظق دنیاست. گلوگاه اقتصادی كشوراست. با این وجود، از سویی از لحاظ توسعهنیافتگی از محرومترین استانهای كشور محسوب میشود. چرا چنین است؟ در كمتر جایی از دنیا یافت میشود منطقهای كه روی سفره آب، گاز و نفت نشسته باشد، اما هنوز خیلی از روستاهایش فاقد لولهكشی آب، امكانات بهداشتی و درمانی باشد. اجتماعی كه در این چند شب گذشته در برخی شهرهای خوزستان با فریاد «آبخواهی» صورت گرفت، هشدار بزرگی بود كه سالها پیش كارشناسان درباره كل كشور تذكر داده بودند؛ چرا دولتمردان و حكمرانان، امروز خوزستان را پیشبینی نمیكردند. كاهش باران بهطور دفعی نبود، بلكه امری بود كه تدریجا چند سالی است گریبان كشوررا گرفته است. اگر به آن اندازه كه برای مساله هستهای هزینه كردیم و وقت گذاشتیم، برای حل بحران آب تلاش میكردیم، درآمدهای دلاریای كه از نفت و گاز همان منطقه است، مقداری مبلغ صرف آن دیار میشد، امروز شاهد خشم مردم نبودیم. اگر تدبیر امور براساس عدالت، علم، میهنپرستی و تخصص صورت میگرفت، این سوءاستفادههای مالی از ارز ملت، رانتخواری وانباشت سرمایه به دست معدودی از افراد، هزینه روستاهای امثال خوزستان میشد، امروز شبكههای بیگانه فریاد مردم خوزستان را در دنیا منعكس نمیكردند. از خوزستان عبور كنیم، سری به دیارمردم دردمند و محرومتر از خوزستان یعنی سیستان و بلوچستان بزنیم.
انصافا مسئولان امور بهداشتی كشور و ستاد مبارزه با كرونا به خاطر سیاستهای نادرستی كه برآن حاكم بود، مبارزه با كرونا را در مقایسه با خیلی از كشورها، بهویژه كشورهای همجوار، كارشناسانه دنبال نكردند. روزی كه این ویروس فراگیر شد، دنیا در پی پیداكردن راه علمی كشف واكسن برای آن بود، برخی سیاستورزان ما كه به همهچیز نظر سیاسی دارند، اینجا نیز نگاه سیاسی به مساله دوختند و برخی اظهار داشتند كه استكبار میخواهد با تزریق واكسن ما را مقطوعالنسل كند. آمار تلفات انسانی تا روزی 500 نفر بالا رفت واكنون كه موج پنجم كرونا را استقبال میكنیم، هنوز دریافتكنندگان دو دُز واكسن به هفت درصد نرسیده است. آیا لیاقت ملت كشورزرخیز ایران چنین مصائبی است؟ آیندگان از ما پرسش نخواهند كرد چه كسی یا چه كسانی باعث شدند تا گذشتگان ما چنین مظلومانه بمیرند؟ آیا در شان ملت ایران است كه برای حفظ جان خود و تزریق واكسن راهی ارمنستان، دوبی یا كشورهای دیگر شوند و خفتوار پشت مرزها بخوابند؟ دردمندانه باید گفت كه مسئولان ما با هر پدیدهای نخست نگاه سیاسی و جناحی دارند و بعدا اختلافات سیاسی جناحی بر سر آن پدیده خراب میكنند و عدهای سود خود را میبرند. اگربهجای نگاه سیاسی، نگاه علمی و كارشناسی صورت میگرفت، كمتر شاهد آفات و تلفات در زمینه بحران آب و كرونا میبودیم. آخركلام اینكه رئیس سازمان تبلیغات اظهارداشت هیاتها را به هر قیمت برپا میكنیم و در برابر مخالفان میایستیم (نقل به مضمون). خدا عاقبت این مردم را ختم بهخیر كند كه عزاداری بر حفظ جان مردم، غلبه دارد. خدا رحمت كند سعدی را:
بههم برمكن تا توانی دلی / که آهی جهانی بههم بركند
انتهای پیام
اری درومندانه بایدبراحوال گریست..باغبانازخزان بی خبرت میبینم…