خرید تور نوروزی

مذاکره یا جنگ

فرهاد قنبری در کانال تلگرامی خود نوشت:

«چرچیل پس از حمله هیتلر به بلژیک، هلند و فرانسه به نخست‌وزیری انگلستان برگزیده شد. چرچیل در همان ابتدای کار با اصرار رهبران حزب محافظه‌کار کشورش برای مذاکره با هیتلر مواجه شد. آنها بر این باور بودند که تنها چیزی که می‌تواند جلوی هیتلر را بگیرد گفت‌و‌گو و مذاکره است و بر همین اساس، اصرار داشتند که از طریق موسولینی مذاکرات صلح با هیتلر پیگیری شود.

پاسخ چرچیل به این خواسته نه پذیرش مذاکره بلکه مقاومت تا روز پیروزی بود. او می‌گفت: «فقط وقتی با هیتلر مذاکره می‌کنم که یک حمله شکست‌خورده به انگلستان داشته باشد»

حالا هدف ترامپ از پیشنهاداتش مبنی بر دیدار با رئیس‌جمهور ایران که همراه و همزمان با پرده برداری از تحریم‌های جدید و فشار حداکثری است، دادن امتیاز به ایران نیست بلکه به دست آوردن چیزی است که برای به دست آوردن آن باید متوسل به جنگ شده و هزینه جنگ نظامی و لشگرکشی و توپ و تانک و ریسک کشته شدن سربازانش را بپردازد. در واقع ترامپ به دنبال گرفتن امضای تسلیم از ایران بدون هزینه حتی یک فشنگ است.

در این شرایط احتمالا کسانی خواهند گفت، ایران نه قدرت و متحدان بریتانیای چرچیل را دارد و نه توان نظامی مقابله با آمریکا را خواهد داشت و در هر صورت ترامپ برنامه خود را پیش برده و با جنگ یا بدون جنگ ایران را (به مانند ژاپن در سال ۱۹۴۵) مجبور به پذیرش شکست خواهد کرد و بهتر است که ایران بدون تخریب و خسارت حاصل از جنگ، قرارداد تسلیم را امضاء کرده و ریسک حمله نظامی را به جان نخرد.

در این وضعیت چهار تحلیل عمده در میان سیاسیون و حاکمان کشور وجود دارد:

۱- رئیس‌جمهور و بسیاری از نزدیکان فکری و مشاوران ایشان در حوزه سیاست خارجی که عموما اصلا در باغ نیستند و تصور می‌کنند که با یک مذاکره کوتاه مدت با ترامپ و پذیرش برخی محدودیت‌ها در حوزه انرژی هسته‌ای مسئله ختم به خیر شده و به سرعت تحریم‌های ایران رفع خواهد شد.

۲- جریانی در درون [دولت به معنای عام] که نسبت به شرایط و خواسته‌های آمریکا آگاه است اما در همین شرایط هم مذاکره و کنترل بحران (آن هم در شرایط فعلی منطقه) را بیشتر از تقابل مستقیم به نفع ایران می‌داند.

۳- جریانی در درون [دولت به معنای عام] که معتقد است ترامپ به قدرت بازدارندگی ایران در منطقه آگاه بوده و برنامه‌ای برای جنگ نظامی با ایران ندارد. به عقیده آنها ایران به مانند دوره اول ترامپ و با توجه به تجربیات سالهای گذشته، ابتکارات و توانایی‌های لازم برای مدیریت شرایط در سالهای آتی را دارد و نیازی برای مذاکره با آمریکا نداشته و ادامه استراتژی «نه مذاکره نه جنگ را» را تجویز می‌کنند.

۴ـ جریان دیگری از حاکمان و رهبران نظامی که معتقد به اجتناب‌ناپذیر بودن مواجهه نظامی ایران با آمریکا-اسراییل بوده و هرگونه مذاکره‌ای را اتلاف منابع کشور می‌دانند. به عقیده آنها ایران توان ضربه زدن به منافع آمریکا و اسرائیل را دارد و نیازی به مذاکره در این شرایط نیست.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا