خرید تور تابستان

تاج زاده: گزارش حمله به کوی در ۸۸ را منتشر نمی‌کنند!

انصاف نیوز، علی اصغر شفیعیان: سیدمصطفی تاج زاده در گفتگو درباره‌ی 18 تیر 78، درباره‌ی حمله به کوی در سال 88 نیز می‌گوید «به نظر من، گزارش حمله به کوی را در ۲۵ خرداد ۸۸ منتشر نمی‌کنند و به همین دلیل آقای حسینیان می‌گوید نباید با مرتضوی برخورد شود چون او مثل بشار اسد سمبل مقاومت به شمار می‌رود! اسد مقابل اسرائیل و مرتضوی هم برابر اصلاح‌طلب‌ها ایستاده است! بنابراین نباید محکوم شود».

قسمت دوم گفتگوی انصاف نیوز با معاون سیاسی وزارت کشور و مسوول کمیته‌ی دانشجویی و کارگری شورای امنیت کشور در دولت اول سیدمحمد خاتمی، درباره‌ی تهاجم به کوی دانشگاه تهران در پی می‌آید. [لینک به قسمت اول]

انصاف نیوز: از همان سال 78 امنیت شهر گه گاه به جای ناجا به سپاه سپرده شد. چرا در آن زمان چنین تصمیمی گرفته شد؟

تاج زاده: من در جلسه‌ی شورای عالی امنیت ملی که این اجازه داده شد حضور داشتم. طبق مقررات امنیت شهر را نیروی انتظامی تأمین می‌کند، مگر این که پلیس اظهار ناتوانی کند. در آن جلسه سردار لطفیان اظهار ناتوانی کرد. سپاه می‌خواست مسوولیت این کار را برعهده بگیرد. گفتیم که پلیس هست. منتها رییس پلیس در حضور وزیر کشور و من اعلام کرد که ما توان نداریم و به خواست ما توجه نکرد. اگر می‌خواست توجه کند که نیروهای تحت امرش وارد کوی نمی‌شدند!

انصاف نیوز: مگر وزیر کشور قائم مقام رهبری و فرمانده کل قوا نبود؟

تاج زاده: همه می‌دانستند که وزیر کشور کاره‌ای نیست، یعنی پلیس مستقل بود و کار خودش را می‌کرد. مثل الان که فرمانداری مجوز می‌دهد، اما نیروی انتظامی زیر نظر او برگزاری کنسرت را لغو می‌کند. همه می‌دانند که پلیس اسماً زیرنظر وزارت کشور است اما عملاً از جای دیگری دستور می‌گیرد. با این حال گفتیم که رییس پلیس نظر بدهد. ابزار وزارت کشور در تأمین امنیت، پلیس است. وقتی فرمانده نیروی انتظامی رسماً بگوید من توانایی این کار را ندارم مقاومت مقابل خواست فرماندهان سپاه ناممکن می‌شود، چون معنایش این است که شما می‌خواهید شهر را به آشوب بکشید. پس چاره‌ای نمی‌ماند جز آن که سپاه مسوولیت امنیت شهر را به دست گیرد. این که از قبل در این مورد هماهنگ کرده بودند یا نه، نمی‌دانم. ولی نتیجه‌اش یکی بود: وقتی پلیس رسماً می‌گوید «نمی‌توانم»، مسوولیت به سپاه واگذار می‌شود.

انصاف نیوز: که بالاخره به صورت طبیعی، تفاوت رویکرد و تبعات خودش را داشت.

تاج زاده: البته در آن زمان دخالت سپاه متفاوت بود. الان سپاه در خیلی عرصه‌ها حضور پررنگ دارد؛ از فرهنگ و رسانه و آموزش تا اقتصاد و صنعت و سیاست خارجی.

انصاف نیوز: از نظر خود شما آیا دولت اصلاح‌طلبان در ماجرای ۷۸ اشتباهی داشت؟

تاج زاده: اتفاق عجیبی نیفتاده بود که ما کوتاهی کرده باشیم.

انصاف نیوز: منظورم در کنترل آن است.

تاج زاده: خطایی در کار نبود زیرا به محض این که استانداری تهران از انجام تظاهرات مطلع شد، تمام پیش‌بینی‌های لازم را در حد یک تظاهرات دانشجویی ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفره انجام داد. البته زمانی که مثلاً یک میلیون نفر به خیابان می‌آیند، آن وقت باید پرسید که «تمهیدات وزارت کشور و دولت برای کنترل آن چیست؟» دولت در آن صورت باید پاسخ دهد که برای مدیریت کردن و به سر و سامان رساندن اجتماع چه کاری کرده است. ولی برای تظاهرات ۱۵۰ نفره که بارها برپا شده، و هیچ اتفاقی هم نیفتاده بود، چه کاری باید می‌کرد؟ فاجعه از آنجا شروع شد که فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با یک گردان ویژه به سوی محل حرکت و اصرار می‌کند که دانشجویان متفرق نشوند تا یگان ویژه برسد. این را ما از شنود شب نیروی انتظامی فهمیدیم که در جلسه‌ی شورای تأمین استان ارائه شد. می‌دانید که همه‌ی مکالمات فرماندهان ضبط می‌شود. در آن شنود فرمانده‌ی پلیس تهران می‌گوید که من دارم میایم، دانشجوها را نگه دارید تا ما برسیم. ما هنوز جوابی نگرفته‌ایم که چرا باید دانشجوها را نگه می‌داشتند تا او و نیروهایش برسند؟! اصلاً چرا او عازم کوی شد؟

انصاف نیوز: آقای خاتمی – رییس جمهور وقت – حدود یک ماه بعد از آن در همدان به این مضمون گفته بود که می‌دانستم رسیدگی به قتل‌های زنجیره‌ای تاوانی خواهد داشت. تلویحاً گفت که کوی دانشگاه تاوان آن بود. شما چنین احساسی داشتید؟

تاج زاده: بله، هنوز هم همان احساس را دارم. تندروها از دو نهاد به شدت عصبانی بودند؛ یکی دانشگاه بود و دیگری مطبوعات. به اعتقاد اقتدارگرایان اصلاحات پرنده‌ای بود که با دو بال دانشگاه و مطبوعات پرواز می‌کرد. با تعطیلی سلام به سراغ مطبوعات رفتند و سپس به بهانه‌ی اعتراض ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفره به بستن سلام، دانشجویان را چنان سرکوب کردند که به قول خودشان ۱۰ سال توی لاک خود بروند. یعنی هزینه‌ی فعالیت‌های سیاسی را آنقدر بالا ببرند که دانشجویان از فعالیت سیاسی فاصله بگیرند و عطای آن را به لقایش ببخشند. تا حدودی هم به هر دو هدف دست یافتند ولی البته در کوتاه مدت. زیرا در درازمدت اقداماتشان تنیجه‌ی عکس داد. در آن زمان ابتدا به سراغ مطبوعات رفتند و قاضی مرتضوی نشریات را قتل عام کرد و به همین دلیل به نظر من هرگز به مجازات شایسته‌ی اقدام‌های خلافش محکوم نخواهد شد؛ توقیف فله‌ای مطبوعات خدمتی نیست که دلواپسان نادیده‌اش بگیرند! در مورد دانشگاه هم بعد از ۷۸ هزینه‌ی فعالیت سیاسی به شدت بالا رفت و مصباحیون تا ۸۸ نفهمیدند بذر اعتراضات و نیز بذر امید در دانشگاه‌ها کاشتند و با اولین روزنه‌ای که باز شود خود را نشان می‌دهد.

در سال ۸۸ هم همان داستان تکرار شد و سه روز بعد از انتخابات باز به سراغ کوی دانشگاه رفتند. خب آن ایام که ما زندان بودیم، چرا باز دانشجویان را سرکوب کردند و اعتراضات مردمی را گسترش دادند؟ و چرا گزارشی که در مجلس هشتم درباره‌ی حمله به کوی دانشگاه تهران در ۲۵ خرداد ۸۸ تهیه شد، را نخواندند و نمی‌خوانند؟ در تهیه‌ی گزارش ۱۸ تیر در شورای عالی امنیت ملی نمایندگان همه‌ی نهادها و جناح‌ها حضور داشتند اما گزارش مجلس هشتم را فقط اصولگراها تهیه کردند. با وجود این، تهاجم به کوی دانشگاه در خرداد ۸۸ آنقدر رسوا بود که حاضر نیستند گزارش آن را منتشر کنند. چرا که خود می‌دانند چه جنایتی را بدون هیچ توجیهی انجام دادند. ریختند و زدند تا به حساب خود جرات نفس کشیدن از دانشجویان را بگیرند. ولی حساب نکردند که دانشگاهیان در اولین فرصت از جمله در نخستین انتخابات نسبتاً آزاد در سال ۹۲ نظر و نگاه خود را گسترده‌تر بیان خواهند کرد و کردند و چه زیبا و به موقع!

مشکل دیگر در این زمینه معیارهای دوگانه در مواجهه با گزارش‌های شورای عالی امنیت ملی است. می‌پرسیم چرا حصرادامه دارد و دادگاه تشکیل نمی‌دهید؟ می‌گویند شورای عالی امنیت ملی بازداشت خانگی را تصویب کرده و لزومی به برگزاری دادگاه نیست. اما وقتی از ۱۸ تیر می‌پرسیم و اینکه چرا گزارش شورای عالی امنیت ملی را مبنا قرار نمی‌دهید، می‌گویند قاضی مستقل است و نظر او اصل است. توضیح نمی‌دهند که اگر مصوبه شورایعالی امنیت ملی باید اجرا شود چرا به گزارش ۱۸ تیر آن شورا اعتنا نمی‌کنند؟ نمی‌شود که مصوبات آن شورا را به خودی و غیرخودی تقسیم کرد و گفت مصوبات شورایعالی امنیت ملی هر وقت به میل ما بود باید مبنا قرار گیرد و طبق آن عمل شود و حتی جای دادگاه را بگیرد ولی هر جا که مخالف نظر ما بود بگوییم که قاضی مستقل است. تکلیف مردم را مشخص کنند که می‌توان بر اساس گزارش شورای عالی امنیت ملی کسی را مجازات کرد یا نه؟ اگر می‌توان چرا در مورد ۷۸ اعمال نمی‌شود و اگر نمی‌توان چرا حصر ادامه دارد؟

انصاف نیوز: در دانشگاه تبریز هم در ۷۸ اتفاقی شبیه به تهران افتاد. چرا در مورد آن اقدامی از طرف دولت نشد؟

تاج زاده: تبریز مظلوم واقع شد. آنجا هم یک تظاهرات دانشجویی برپاشد که به شدیدترین وجه سرکوب شد و صد البته پس از ۱۸ سال هیچ نشانه‌ای از هیچ گروه به قول خودشان ضدانقلابی در تشکیل آن اجتماع پیدا نکرده‌اند. ببینید در این ۱۸ سال بسیاری را گرفتند؛ از مجاهدین خلق و کومله تا مارکسیست‌ها و غیره. خب از یک نفر از اینها باید سندی یا اعترافی درباره نقششان در تجمعات ۱۸ تیر ۷۸ به دست می‌آمد.

سؤال دیگر شما این بود که آیا اصلاح‌طلبان از ۱۸ تیر استفاده کردند یا نه. روشن است که هر نیروی سیاسی از هر حادثه‌ای تفسیر خود را ارائه می‌دهد منتها اکثریت مردم بنا بر فهم خود از وقایع، حق را به یک گروه بیشتر و به گروه دیگر کمتر می‌دهند.

بگذارید این را هم اضافه کنم که در تمام این سال‌ها همان تز ۷۸ دنبال شده است تا جریان آزاد اطلاعات مختل شود. الان چه کسی دنبال مختل کردن تلگرام است؟ اصلاح‌طلب‌ها یا جبهه‌ی پایداری؟ چه جناحی طرفدار مطبوعات آزاد، احزاب آزاد و انتخابات آزاد است؛ برجامیان یا نابرجامیان؟ چه کسی دنبال این است که در دانشگاه‌ها فقط شاخه‌ی دانشجویی یک نهاد خاص فعالیت کند و سایرین نه؛ حزب پادگانی یا حزب اتحاد؟

IMG_9467111

انصاف نیوز: یک سؤال دیگر؛ چرا جناح راست (اصولگرا) در چنین مواقعی معمولاً از رویکردهای اشتباه حمایت می‌کنند و تا آخر عمر مجبورند که از آن دفاع کنند؟ مثلاً در ۷۸ هم می‌توانستند آن را به گردن یک بخشی یا گروه خودسری بیاندازند که اشتباهی کرده، اما رفتند پشت آنها و هنوز دارند از آنها دفاع می‌کنند؟! و برعکس، اصلاح‌طلب‌ها از اشتباه آنها استفاده کردند و جناح دیگر را محکوم می‌کنند. آن‌ها هم در دفاع از آن اشتباه گیر کرده‌اند.

تاج زاده: عملکرد اصولگراهای افراطی، به ویژه جبهه‌ی پایداری بیانگر آن است که بر خلاف ادعاهایشان، تهاجم به کوی را خودسر نمی‌دانند، وگرنه همه‌ی حیثیت یک جناح را پشت سر یک اقدام جنایت بار نمی‌گذاشتند و ۱۸ سال همچنان از آن دفاع نمی‌کردند. آن زمان گفتند که به قول شما اشتباهی شده و هر کسی که دستور ورود به کوی را صادر کرده است باید محاکمه شود ولی دفاع همه‌جانبه‌ی آنها از مهاجمان به همراه ادعاهای عجیب و غریب بعدی‌شان از جمله دم زدن از فتنه ۷۸، نشان می‌دهد که واقعاً یک جریانی پشت این تهاجم وحشیانه قرار دارد. حالا می‌پرسید که چرا مسوولیت نمی‌پذیرند؟ چون اگر بپذیرند جلوی تکرار تهاجم به کوی گرفته می‌شود، ولی اگر بین خود این ادعا را زنده نگه دارند که «دانشگاه کانون فتنه است»، در هر حادثه‌ای می‌توانند به اصطلاح خودسران را برای برخورد با دانشجویان بسیج کنند. به عبارت دیگر چنانچه اعتراف کنند که تهاجم غلط بوده و عواملش باید محاکمه شوند، تکرار تهاجم به کوی ناممکن می‌شود. به همین دلیل، به نظر من، گزارش حمله به کوی را در ۲۵ خرداد ۸۸ منتشر نمی‌کنند و به همین دلیل آقای حسینیان می‌گوید نباید با مرتضوی برخورد شود چون او مثل بشار اسد سمبل مقاومت به شمار می‌رود! اسد مقابل اسرائیل و مرتضوی هم برابر اصلاح‌طلب‌ها ایستاده است! بنابراین نباید محکوم شود – با این که پرونده‌های زیادی از کهریزک تا اتهامات مالی دارد – زیرا در صورت مجازات شدن او کسی بعدا نمی‌تواند مثل مرتضوی دستور اعزام دانشجویان به کهریزک را صادر کند یا به قصابی مطبوعات بپردازد.

به نظر من اگر رهبری اصل تجاوز به کوی دانشگاه را محکوم نمی‌کرد، این‌ها در ظاهر هم آن را محکوم نمی‌کردند. اما بعد از موضع رهبری نمی‌توانند بگویند اصل ورود به کوی ضروری بود و دانشجویان باید سرکوب می‌شدند. اتفاقاً یکی از سوال‌های ما این است که فرض کنیم ما در ۷۸ توطئه کردیم. خب در سال ۸۸ چرا در دام ما افتادید و دوباره به کوی دانشگاه حمله کردید؟ و چرا نمی‌گذارید گزارش آن خوانده شود؟

به باور من دلواپسان در هر حادثه‌ای مترصد برخورد با دانشجویانند تا ناامیدشان کنند. همچنان که در صددند با نظارت استصوابی و مأیوس کردن مردم در انتخابات پیروز شوند، زیرا می‌دانند در غیراین صورت شکست می‌خورند. رأی اینها ۱۵ درصد است. آقای حداد در ۷ اسفند چقدر رأی آورد؟ حدود یک میلیون. دور قبل هم تقریباً همینقدر بود، اما چرا آن دور اول و این دور سی و یکم شد؟

انصاف نیوز: تعداد کل آرا بالا رفت!

تاج زاده: بله یعنی اگر فقط نیمی از ساکنان تهران رأی دهند، نفر اول اینها می‌شود نفر سی و یکم!

انصاف نیوز: البته همیشه هم این طور نیست.

تاج زاده: مجلس ششم هم همین طور بود.

انصاف نیوز: البته در سال ۸۴ که رسماً ما باختیم.

تاج زاده: من مجلس را می‌گویم.

انصاف نیوز: بالاخره یک جاهایی ما اشتباهاتی داشتیم و رایمان پایین آمد.

تاج زاده: حتماً ما خطاهایی داشته‌ایم اما در مورد کف و سقف آرای اصولگراها توجه کنید که آقای احمدی‌نژاد می‌گوید من اصولگرا نیستم. اگر بگوید که اصولگرایم او هم ۱۵ درصد بیشتر رأی نمی‌آورد. به اعتقاد احمدی‌نژاد نیز سقف رأی اصولگراها ۱۵ درصد است. این اعتراف آقای باهنر است که می‌گوید ما وقتی در تهران رأی می‌آوریم که حداکثر دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر رأی دهند. به تصریح او به میزانی که آرا ببشتر شود به همان میزان احتمال باخت اصولگراها افزایش می‌یابد. دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر یعنی یک سوم واجدان شرایط رأی دادن در تهران. یعنی اصولگراها در صورتی در تهران پیروز می‌شوند که فقط یک سوم واجدان شرایط رأی دهند و دو سوم مردم رأی ندهند. اگر تنها ۳۳ درصد تهرانی‌ها رأی دهند، جناحی که ۱۵ درصد رأی دارد پیروز می‌شود، ولی اگر ۵۰ درصد مردم رأی دهند، فهرست اصولگراها با ۱۵ درصد آرا نفرات سی و یکم تا شستم را به خود اختصاص می‌دهد؛ مانند مجلس‌های ششم و دهم.

انصاف نیوز: شما که معتقد نیستید آرای اصولگراها و اصلاح‌طلب‌ها همیشه در طول تاریخ به یک میزان بوده؟! هیچ کجای دنیا این شکلی نیست. جناح‌ها آرایشان بالا و پایین می‌رود. این را که قبول دارید.

تاج زاده: در دنیای دمکراتیک بله، چون انتخابات آزاد است و بسته به این که توفیق جناح پیروز در اداره‌ی کشور و حل مسائل چقدر باشد، آرایشان بالا و پایین می‌رود.

انصاف نیوز: اما در ایران ثابت است به نظر شما؟

تاج زاده: اگر ما مثل جوامع دموکراتیک شویم و چهار سال مردم آزادانه به اصولگراها رأی بدهند و چهار یا هشت سال به اصلاح‌طلبان؛ آن وقت آرای جناح‌ها بالا و پایین می‌رود. اما در حال حاضر آرای جناح اصولگرا ثابت است و در اقلیت‌اند و چون زائده قدرت محسوب می‌شوند. به همین دلیل از انتخابات آزاد مثل جن از بسم الله می‌ترسند. زیرا می‌دانند پایگاه رأیشان از دوره‌ی اصلاحات تا حالا از ۱۵ درصد بالاتر نرفته است. هر زمان که به نام اصولگرایی به میدان آمده‌اند، سقف آرایشان همین بوده است. اما درباره‌ی اصلاح طلبان، حرف شما درست است. آن‌ها هر زمان خوب عمل می‌کنند مردم به نامزدهایشان اقبال بیشتری نشان می‌دهند و رأی بالاتری می‌آورند و هر وقت بد عمل می‌کنند آرایشان پایین می‌آید. ما سقف آرایمان بیشتر از اصولگراهاست ولی افت آرایمان هم بیشتر از آنهاست، یعنی گاه تا ۳۵ درصد آرای واجد شرایط را می‌آوریم، ولی اگر بد عمل کنیم در انتخابات بعدی آرای ما می‌شود حتی کمتر از ۱۰ درصد. فراز و نشیب آرای اصولگراها خیلی از ما کمتر و حدود ۵ درصد است زیرا آرایشان بین ۱۰ تا ۱۵ درصد در نوسان است، ما بین ۵ تا ۳۵ درصد در نوسانیم. بنابراین سؤال شما در مورد ما صدق می‌کند چون متکی به استصواب و امتیازات ویژه و صداوسیما و امکانات نهادهایی انتصابی نیستیم؛ متکی به آرای مردمیم.

انتهای پیام [پایان قسمت دوم]

سرلشکر فیروزآبادی: برخورد سپاه در ۱۸ تیر با مجوز خاتمی بود

پرسش‌های تاج زاده ۱۸ سال پس از ۱۸ تیر ۷۸

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ۱۸تیر ,فقط اونجاش که مدیرکل سیاسی امنیتی وزارت کشور دولت اصلاحات استاد تاج زاده ، کارکنان وزارتخانه رو جمع کرد و گفت وقتشه که کار رو یکسره کنیم!

    4
    14
  2. به حرف ها و گفته های ایشان اعتماد دارم ، ولی کاش همون موقع هم این حرف ها رو میگفتن تا پرده ها می افتاد.

    6
    3
  3. این صحبت ها بعد این سالها چه دردی از مردم دوا میکنه ,اینها دنبال چه هستند جز اینکه حواس مردم را پرت کنند از مطالباتشان ,امثال تاجزاده,ابتکار ,موسوی لاری و… دانشجوی جوان ومظلوم وبی اطلاع از بسیاری از مسایل را بعنوان سرباز پیاده نظام خود قرار داده تا به خواسته خود برسند, شما چه به روز قیامت اعتقاد داشته باشید چه نداشته باشید باید در پیشگاه الهی جوابگو باشید.

    2
    11
  4. آقای تاجزاده اگر هیچ نیرویی قادر به جلوگیری از تندرو ها نیست چرا اینهمه مردم را برای رای دادن تشویق و فریب میدهید؟؟؟؟ هر کس رئیس جمهور شود نمی تواند کاری کند حالا دیگر چه فرق میکند کی باشد.

    5
    3
  5. کدام اصلاحات۰ماکه درانزمان اصلاحاتی غیرازاسوب بلوا وحشیگری ندیدبم رواج قمه کشی که تاانزمان درایران سابقه نداشت دختر فراری فیلمبرداری از تجاوز به دختران درمحله ها توسط همسایه هاازبیماران دردندانپزشکی وبیمارستانها وعربده کشی در وسط شهرتهران فرارمامورین انتطامی وبستن درپاسگاهها ازترس اراذل وا،باس ووواینها رااصلاحات مینامید هرکس میخواست صدمتر ازخانه دور شود والله مد شده بود مواظب خودت باش اراذل قمه کشها توسط حزب مشارکت ساپورت میشدندوالله دردادسراها نفوذ واجازه نمیدادند اوباشی اراذلی محاکمه مجرم وجربمه وزندانی شود چون هدفسان با گ،شهایم شنیدم ناامنی ،واینگونه نابودی نطام بود خیانت ،وبیشرمی تا این حد رسیده بود ۰۰۰اما واقعیت ایا دانشجو عقل کل وفهیم است وخوب وبد رادانشجو تشخیص میدهداگر اینچنین است پس چرا امده است دانشگاه ۰یعنی دانشگاه جای دانسجو نیست او میفهمد درک میکند عقل کل است تشخیص میدهد که حگومتی افتضاح است وباید سرنگون شود او هم متخصص امورسیاسی هم اقتصاد دان هم مدیر ومدبرهم پزسک هم جامعه شناس وووتمام تخصصها راکامل است پس دانشگاه جای اونیست چون دانشجو باید جایی برود که دانس بیاموزد تکمیل شود متخصص شود واپگاه اطهار نظر کند نه وحشیگری۰۰پس اینها دانسجو نبودند همه متخصص ،فهیم بودند یک نفر ازابن مدعیان رابردیم گفتبم این کارگاه کوچک ۷نفره رادوماه اداره کن تا تورا به مقام ریاست جمهوری ارتقادهیم بعداز سه روز دونفراخراج کرد یک هفته که گذست بایک نفر درگیری فیزیکی پیداکرد وسه نفری باهم درگیرسدندوووگفتیم چگونه بود اداره کردی حال چگونه مملکت اداره خواهی کرد گفت واقعیت رافهمیدم تاامروز اشتباه میکردم وفریب چندنفر از ابن احزاب منفعت طلب که برای کسب مقام وثروت تلاش میکنند وماراسپر وف یب دادند خوردم دیگر سپر افراد طماع خاین جیره خوار اجنبی نخواهم شد نه دوست عزیز دانشجو باید دانش بجوید نه اوباسگری ودرس اشو بگری بخواند البته کلا من به شخصه از تندروها وبخصوص احمقهایی که نمیدانند که دلیلی ندارد فکر انها بردیگران ارجح باشدمتنفرم حال چه تندرو چه کندرو چه چپ چه راست چون همه اینها منافع خود وحزب خود میخواهند ندیدم حزبی فردی سخصیتی رادرعین کار بعنوان متخلف به ملت معرفی کند که ملت این فرد در حزب مانفوذ کرده وخیانت کرده واختلاس کرده باید به اشد مجازات محکوم شود،این اولین دلیل تنفرم ازتمام احزاب بخصوص درایران هست اصول هیچ حزبی کامل پیاده نشده است وفریب دروغ ونیرنگ است وبرای منفعت وکسب قدرت افراد است وبس ۰۰۰هنوز مفهوم اکثربت نمیدانیم چه اکثر بت اشتباه کنند چه نکنند رای ملاک اکثربت هست وبس ۰۰اینکه به فرض حداکثر پنج میلیون اشوب براه اندازند دلیل برحق بودن انها نیست ا ری در فیلم ودید بیننده همین میلیون جلوه اکثریت میدهد اما اینگونه نیست برخورد جدی باسد بازداشت وگرسنه بمانند منافقین ومشارکتیهای نجس جیره خواراجنبی وهابی که جدیدا اطلاعات مو ثق میباشدر یاض وهابی د لارهای سرشا ری برای درگیری درایران به این اشغالهای وطن فروش مزدوران صدام ملعون میدهد تااسوب وسخنرانی ووودرایران براه بیندازنذ وشخصیتهایی هم پنهانی دلارهای هنگفتی کسب وازاشوبها حمایت کنند تا ریاض با نیروهای ایرانی ایران راتصرف کند ،مثلا گو،شمالی دهدحتی اطلاع موثق هست که اعراب رادشمن ایران تلقی کنید ودم ازکور وش وووبزنیدتا انها بتوانند درکشورهای عربی شیعیان راقلع وقمع کنند واز نفوذ ایران جلوگیری وایران راکوچو،لو ضعیف تنها بشمرند۰وخود قوی ومقتدر باشند ودر کنار ایران هرگاه خو،استند راحت نیش بزننداکرریاض توانسته بود حافظ اسد راازایران دور کند صدام براحتی ایران راتصرف میکرداما حافظ اسد بود که اجازه ندادایران تپها باسدوسلاح واموزش وحمابت وووداد۰۰مااگر درسوریه ولبنان وونیرو داسته باشیم نوعی افتخار ،قدرت واقتدار وعطمت محسوب میشود نه عیب ۰۰متاسفانه عده ای درایران مزیتها را به عیب نزد ملت وانمود کردندعده ای جیره خوار که ازریاض وهابی حقوق میگیرندوعملگی غرب میکنند ودستورات انهاراپیاده میکنند ودرادارات ووونفوذ ورخنه کردند،ظیفه خطیری برعهده اطلاعات هست باید این نفوذیها درسطح کلان راتحت نظر وشناسایی کننددرموقع لزوم دستگیر وبه ملت معرفی کنندووو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا