کابینه با کجا باید هماهنگ شود؟
«محمدجواد روح» روزنامه نگار نزدیک به دو حزب اتحاد و کارگزاران، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «کابینه با کجا باید هماهنگ شود؟» نوشت:
✍️ تاکنون در یادداشتهای مختلفی که نوشتهام (عموما سال گذشته در مقطع انتخاب رییس مجلس دهم)، به زبان نقد دربارهی محمدرضا عارف سخن گفتهام.
✍️ این بار اما جا دارد از گفتههای امروز وی که روحانی را «مدیون اصلاح طلبان» خوانده و بر هماهنگی رییسجمهور در تعیین کابینه با اصلاحطلبان سخن گفته [لینک]؛ دفاع کنم.
✍️ سخن عارف و مجموعه اصلاحطلبان برخلاف آنچه در تبلیغات پیدا و فشارهای پنهان راستگرایان متوجه رییسجمهور می شود؛ به معنای سهم خواهی نیست.
✍️ سخن اصلی آن است که رییسجمهور با مجموعه تعهدات و شعارهایی از مردم رای گرفته و باید نیروهایی متناسب با این شعارها را به کار گیرد.
✍️ خوشبختانه، شخص رییسجمهور و چهره های موثر کابینه (همچون اسحاق جهانگیری، بیژن زنگنه، محمدجواد ظریف و محمدعلی نجفی) پس از انتخابات هم، به شکلی قاطع بر تداوم گفتمان اعلامی در انتخابات پای فشرده اند و نشانه های اعمال این گفتمان در تشکیل کابینه آینده را بروز داده اند.
✍️ در این میان، جریان ها و افرادی درون و بیرون دولت با استدلال های ظاهرا درستی همچون حساس نشان دادن شرایط و تاکید بر مسایلی همچون ضرورت خودداری از تنش آلود شدن فضای سیاسی، نسخه های نادرستی می پیچند.
✍️ این نسخه ها که نتیجه آن، حذف چهره های توانمند، موثر و معتقد به شعارها و برنامه های رییسجمهور است؛ مدعی است دولت آینده نه با اصلاحطلبان و پایگاه اصلی حامی روحانی که با ساخت سیاسی باید هماهنگ شود.
✍️ حاصل این نسخه های انحرافی تقلیل جایگاه رییسجمهور به رییس دستگاه اجرایی و به تدریج، حتی فروتر از آن است.
✍️ حال آنکه در قرائت دموکراتیک از قانون اساسی، رییسجمهور و برنامه های او، همانگونه که در سخنرانی های روحانی هم دیده می شود؛ مهمترین حلقه ارتباط و اتصال میان ساختار سیاسی و بدنه اجتماعی است.
✍️ در این قرائت، اتفاقا سایر ارکان و نهادهای حاضر در ساختار سیاسی باید با برنامه و شعارهای اعلامی رییسجمهور همراه شوند و برای کسب و تقویت مشروعیت سیاسی، او را در وفای به عهد یاری رسانند.
✍️ اگر قرار بر این باشد که کابینه دوازدهم مطلوب گفتمان و مجری برنامه از پیش تعیین شده ای باشد؛ انتخاب رییسجمهور چه معنایی خواهد داشت؟
✍️ از منظر ظاهرا مصلحت جویانه «جلوگیری از تنش آلود شدن مناسبات» هم، اتفاقا برخورد انفعالی رییسجمهور در انتخاب کابینه و هماهنگ شدن با دیگران (به جای اصلاحطلبان) طرف مقابل را به گفتارها و رفتارهای تنش آفرین تشویق می کند؛ چون می بیند این راهبرد، با پذیرش رییسجمهور همراه می شود.
✍️ تجربه دولت دوم آقایان هاشمی و خاتمی در این جهت، پیش روی آقای روحانی است که می تواند بسیار پندآموز و تجربه اندوز باشد.
✍️ از این منظر، رییسجمهور نه تنها باید نقاط قوت کابینه یازدهم را حفظ کند؛ بلکه باید گامی پیش بردارد و با تاکید بر راهبرد «آرامش سیاسی ناشی از مشارکت حداکثری نیروهای سیاسی و بدنه اجتماعی»، در تعامل با طرف مقابل بر گستردهتر شدن دایره اصلاحطلبان در کابینه جدید پای فشارد.
✍️ البته، می توان در کابینه از نیروهای محافظه کار هم استفاده کرد؛ اما باید روشن شود و این اعتقاد و اعتماد حاصل شود که محافظه کاران هم در چارچوب برنامه و شعارهای اعلامی رییسجمهور عمل خواهند کرد.
✍️ متقابلا، چهرههایی که به نام اصلاحطلبان در کابینه نخست حضور داشته اند، اما ارزیابی عملکرد آنها نشان می دهد در گفتمان و برنامه دیگران هضم شده اند؛ نباید جایی در دولت آینده داشته باشند.
✍️ در این میان، دکتر عارف و اصلاحطلبان مجلس هم نقش کلیدی و راهبردی در تحقق کابینه ای متناسب با شعارهای رییسجمهور دارند و باید فارغ از تعارفات سیاسی و با عملکردی منسجم، ملی و فراتر از منافع قومی، محلی و منطقه ای نمایندگان در فرآیند رای اعتماد نقش موثری ایفا کنند و سرمایه اصلاحات را به مسلخ رایزنیها و گفتگوهای پشت پرده نکشانند.
انتهای پیام