معرفی وزیر علوم فرصتی برای احیای روحانی
به گزارش انصاف نیوز، «آرمان ذاکری» جامعه شناس و فعال دانشجویی در یادداشتی با عنوان «معرفی وزیر علوم فرصتی برای احیای روحانی» نوشت:
1 – هستههای اصلی سبد رأی حسن روحانی از او ناراضیاند… برخی بیشتر و برخی کمتر… دانشگاهیان و دانشجویان، زنان، اهل سنت و طیف گستردهای از اصلاح طلبان … در افواح شائبهی سازش حسن روحانی با هستههای سخت جریان مخالفش ورد زبانها است. «پایان دورهی انتخابات» و ورود به ایام صلح و صفا با چاشنی فراموشی گذشتهی نزدیک … فراموشی شعار و رأی و رأی دهندگان … از زاویهی دید یک «عملگرا» وقتی قرار نیست چهار سال دیگر رییس جمهور باشد دیگر نیازی هم به رأی ندارد … «منطقی» نیست بر درگیری با ساختار حاکم بیفزاید و خود را از ساختار حذف و به جامعهی مدنی پیوند زند. او باید مناسبات خود را با ساختار حاکمیت تحکیم و تنظیم کند تا به سرنوشت خاتمی گرفتار نشود. این باور همیشگی محافظه کاران بوده است. این وصلهها راست یا دروغ خوب به روحانی میچسبد. در نتیجه اصلاح طلبان و جامعهی مدنی لاجرم قربانی خواهند شد. این ثمرهی جامعهی تودهای شدهای است که نهادهای مدنی و سیاسیاش، توان مشارکت پایدار در ساختار قدرت را ندارند و تنها «بسیج رأی» امکان مداخلهی آنها در عرصهی سیاست را فراهم میآورد. چهار سال یک بار و بعد هم حذف!
2 – روحانی همهی وزرایش را جز وزیر علوم معرفی کرده است. جامعهی مدنی و دانشگاهیان از انبوه گزینههایی که این روزها برای وزارت علوم مطرح میشود کلافه شدهاند. تصویر دولت ضعیف و ناتوان در حوزهی فرهنگ و دانشگاه در همین بدو امر شکل گرفته است. نه تنها اصلاح طلبان، که تکنوکراتها و حتی اصولگرایان به این صرافت افتادهاند که میتوانند برای وزارت علوم کاندیدا داشته باشند. گزینههایی که تاکنون اسم آنها هم در فضای علمی و سیاسی کشور شنیده نشده یکی پس از دیگری مطرح میشوند. هر یک ضعیفتر از دیگری … . آنها برای خودشان یا فرد نزدیکشان کانالی دست و پا میکنند، اخباری به فضای مجازی میفرستند و به خیال خود با افراد مؤثر «لابی» میکنند. این روزها بیش از 10 – 15 نفر خواب وزارت علوم می بیینند … وزارتی که بیصاحب رها شده است.
3 – اصلاح طلبان که وزارت علوم به طور سنتی ملک آنها بوده، در دو دورهی گذشته حتی نتوانستهاند یک گزینهی قاطع برای این وزارت معرفی کنند. در دورهی قبل، میتوان بخشی از مساله را به مجلس ناهمسو نسبت داد. در این دوره اما آنچه ناتوانی اصلاح طلبان را بیش از هر زمان دیگر نموده مرگ هرگونه ایدهی «مقاومت» در میان آنهاست. آنها به طرفه العینی با هر شایعه و حرف و حدیثی دست از گزینههای اصلی و مورد قبول خود میکشند، حتی فرصت اعلام موضع دفتر رهبری دربارهی عدم دخالت در کابینه را هم از دست میدهند، از روی خود رد میشوند و به گزینههای نهم و دهم و بیستم میرسند. از قدیم گفتهاند حرمت امامزاده با متولی است. وقتی خودشان به خود بیحرمتی میکنند، تکلیف دولت دیگر روشن است. آنها پیشاپیش خودشان را حذف کردهاند.
4 – معرفی وزیر علوم هنوز برای دولت یک فرصت است. آقای روحانی باید بداند با این کارها خودیِ اقتدارگرایان نخواهد شد. زود است که نزاع او با ساختارهای اقتدارگرا دوباره از سر گرفته شود و با شدت گرفتن نزاع، در فقدان حمایت جامعهی مدنی، هیچ کاری از پیش نخواهد برد. با قفل شدن ساختار و متهم شدن همزمان اصلاح طلبان و اعتدالگرایان به ناکارآمدی و ناتوانی در حل مشکلات مردم و در رأس آنها ناامنی اقتصادی و اجتماعی، راه برای به قدرت رسیدن شخصیتی اقتدارگرا از همین مکانیزم صندوقهای رأی آماده خواهد شد و کشور با نردبان دموکراسی، دوران نوینی از اقتدارگرایی را تجربه خواهد کرد. اینگونه روحانی در آرایش نوین سیاسی ایران هیچ جایگاهی نخواهد داشت، نه در میان مردم و نه در ساختار قدرت.
5 – محافظه کاری دوای درد سیاست در ایران نیست. همچنان که اقتدارگرایی در این کشور دوام نمیآورد. از دست دادن پایگاههای مردمی کمکی نه به دولت و نه به نظام نخواهد کرد. تصویر ضعیف، بی رمق و ناتوان دولت را وزارت علوم دست کم تا حدی میتواند ترمیم کند، از شائبهی مخالفت بخشهای مهمی از نظام با جامعهی مدنی بکاهد و آب رفته از جوی جامعهی مدنی را به آسیاب دولت و حاکمیت باز گرداند تا با فشار جامعهی مدنی، چرخ امور دولت روانتر بگردد و از اتهام چند دهه ناکارآمدی حاکمیت در ساماندهی به حیات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مردم کاسته شود. فرصت محدود است.
6 – در شرایط کنونی، فرجی دانا اکنون برای دولت، یک راه حل است نه یک هزینه؛ برای نظام یک فرصت است نه یک مانع؛ اگر دوراندیشی بر خامی و خوش خیالی غلبه پیدا کند. اینهمه ترس زیبندهی رییس جمهوری با 24 میلیون رأی نیست. از تحقیر مردم ایران به خصوص دانشگاهیان همیشه باید ترسید…
انتهای پیام