آموزش اسمارت مانی
خرید تور تابستانی

امیرعلی امیری: سلیمانی‌های کاله هم سرباز وطن‌اند!

/ شرط شکوفایی، رفع تحریم و اصلاح عمیق اقتصادی‌ست /

سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: امیرعلی امیری دانش‌آموخته مدیریت تجارت هاروارد و کارآفرین ایرانی است که باور دارد ایران می‌تواند از فرصت ترامپ استفاده و خود را به قدرت اقتصادی بی‌رقیب در منطقه تبدیل کند. رفع تحریم را شرط لازم و اصلاحات عمیق اقتصادی را شرط کافی قرار گرفتن کشور در مسیر توسعه می‌داند.

او که از هم‌بنیان‌گذاران یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان ماشین‌های اداری ایران است به این پرسش که تحریم چه بر سر اقتصاد ایران آورده و آیا آن‌طور که برخی می‌گویند، با تحریم هم می‌شود زندگی کرد، پاسخ داد: بله، با تحریم‌ها هم می‌شود زندگی کرد اما مساله این‌جاست که چه بر سر توان اقتصاد ایران می‌آید. در کشورهای OECD (عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) وقتی میانگین رشد ناخالص ملی 2  یا 3 درصد کمتر از رشد بالقوه باشد، می‌گویند رکود رخ داده است.

امیری به مقایسه سرعت گردش پول در اقتصاد ایران با کشورهای پیشرفته پرداخت و سپس به عمق بازار بورس تهران اشاره کرد و سپس گفت: تحریم باعث شده که اقتصاد ایران 25 درصد کمتر از توان بالقوه‌اش رشد کند و این وضعیت در یک دوره تقریبا 10 ساله ادامه داشته است. این بلایی‌ست که تحریم بر سر ایران آورده.

هم سردار سلیمانی هم سلیمانی کاله

این کارآفرین بار دیگر به مقایسه رکود در اتحادیه اروپا و رکود در اقتصاد ایران پرداخت و گفت: بسیاری از بنگاه‌های تولیدی کشور، ارز نیاز دارند اما به دلیل تحریم، دچار کمبود ارز هستیم و در نتیجه سالانه 25 درصد کمتر از توان بالقوه اقتصاد ایران رشد می‌کنیم. این ضربه‌ای است که به بنگاه‌های تولیدی این کشور وارد شده. این جنگی است که به صنعتگران ایرانی تحمیل شده است.

امیری ضربه تحریم را با تخریب بمب اتم قابل مقایسه دانست و ادامه داد: آن‌چه تحریم بر بخش خصوصی کشور تحمیل کرده، مانند این است که بگوییم از 25 درصد خاک ایران نمی‌توانیم به هیچ شکلی بهره‌برداری کنیم!

او گفت: بنگاه‌های ایرانی در شرایطی سر پا مانده‌اند و تولید می‌کنند که 8 برابر برخی کشورها تاب‌آوری داشته‌اند. بنابراین اگر فشارها و محدودیت‌ها برداشته شود، این بنگاه‌ها می‌توانند در سطح جهان عرض اندام کنند.

سهام‌دار عمده یکی از خودروسازان تجاری گفت: روح سردار سلیمانی شاد باشد ولی این مملکت سلیمانی‌های کاله هم دارد که آنان هم سربازان وطن هستند.

توزیع غلط ارز، بنزهای منطقه یک و سرخوردگی عمومی

خبرنگار انصاف نیوز از آقای امیری پرسید: مردم می‌گویند اگر ارز نیست، پس این‌همه بنز و لندکروز که در خیابان‌ها جولان می‌دهند از کجا آمده‌اند؟ او پاسخ داد: اقتصاد ایران از ناترازی توزیع هم رنج می‌برد. باید ببینیم این اقتصاد چگونه برنامه ریزی شده است؛ آیا میل به مصرف دارد یا به سرمایه‌گذاری برای آینده هم فکر می‌کند. توزیع ارز در ایران سالم نیست. خروجی‌اش یک تعداد بنز در خیابان‌های منطقه یک تهران و احساس سرخوردگی در بقیه شهر است.

این کارآفرین به حاشیه سود غیرعادی بنگاه‌های پتروشیمی اشاره کرد و گفت: در هیچ‌کدام از بورس‌های مطرح دنیا نمی‌توانید شرکتی پیدا کنید که 20 درصد یا 30 درصد سود سالیانه بدهد اما بنگاه‌های ما می‌توانند چنین سودی تقسیم کنند چون تمام خوراک و مواد اولیه تولیدشان را با سوبسید گرفته‌اند.

او ادامه داد: سیاست مالی دولت حمایت از این بنگاه‌ها بوده اما برای حمایت سقف و زمان تعیین نشده است؛ در نتیجه بنگاه می‌آید آخر سال 40 درصد سود توزیع می‌کند. سهام‌دارش کیست؟ همان ساکنان منطقه یک تهران. این می‌شود همان بنز برای ثروتمندها و احساس سرخوردگی برای کم‌درآمدها.

امیری گفت: این تازه شرایطی است که در آن هیچ فسادی وجود ندارد و همه چیز قانونی پیش رفته است.

لزوم اصلاحات عمیق اقتصادی

او ادامه داد: به نظر من همان‌قدر که تلاش برای رفع تحریم واجب است، باید برای رفورم و اصلاح اقتصاد ایران هم تلاش کنیم. باید در سیاست‌های پولی و مالی کشور بازنگری کنیم.

امیری که در چند بنگاه تولیدی سهام‌دار عمده است، تغییر نگاه به منابع و ثروت‌های طبیعی را واجب دانست و گفت: همه ما فکر می‌کنیم ثروت‌های این کشور باید برای مصرف مردم هزینه شود. این سیاست از ابتدای انقلاب دنبال شده که ثروت‌های کشور باید برای مصرف مردم هزینه شود. در نتیجه به‌جای آن‌که از ثروت‌های طبیعی در جهت ایجاد ارزش افزوده و تقویت زیرساخت‌ها استفاده کنیم، آن را تبدیل به یارانه و سوبسید کرده‌ایم.

این کارآفرین ادامه داد: همه کشورهای دنیا به شهروندان خود سوبسید می‌دهند اما 3 تا 5 درصد، نه مانند ایران 30 درصد. این هم از موارد مهمی است که باید اصلاح شود اما مساله این است که تحریم مانع چنین اصلاحاتی هم می‌شود. دولت ایران اگر می‌توانست روزانه 3 میلیون بشکه نفت صادر کند، می‌توانست سیستم درستی برای حمایت از دهک‌های کم‌درآمد و اصلاح یارانه‌ها تدوین کند اما تحریم، مانع ورود آن رانت نفتی شده و دست دولت را برای رفورم بسته است.

برجام، اسنپ‌بک و سرمایه‌ای که نیامد

آقای امیری درباره این شبهه که گشایش‌های اقتصادی پس از برجام شرایط را برای خیلی از مردم تغییر نداد گفت: اتفاقی که پس از برجام افتاد این بود که بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های مورد انتظار انجام نشد. آن‌چه به اقتصاد ایران تزریق شد، منابع فریز شده بود و سرمایه جدید نیامد چون مانعی مانند اسنپ‌بک وجود داشت.

او اضافه کرد: من اگر انتقادی به توافق برجام داشته باشم، همین بحث اسنپ‌بک است اما هیچ‌کس را هم مقصر نمی‌دانم چون گام‌هایی که آقای کری و آقای ظریف برمی‌داشتند متکی به هیچ تجربه قبلی‌ای نبود و برای نخستین بار در جهان انجام می‌شد. اما به هر حال وجود اسنپ‌بک باعث شد بسیاری از کشورهای جهان افق فعالیت برای سرمایه‌گذاری در ایران را یک ساله ببینند. می‌گفتند باید بتوانیم اگر این قرارداد به هم خورد، سرمایه‌مان را برداریم و از ایران خارج شویم. این ریسک را خیلی از شرکت‌ها نمی‌توانستند پوشش دهند و بنابراین نیامدند.

امیری ادامه داد: اگر یادتان باشد مقامات اروپایی دائم می‌گفتند به بنگاه‌های اروپایی گفته‌ایم بروند در اقتصاد ایران سرمایه‌گذاری کنند اما نمی‌آیند. دلیلش همین بود که به دلیل وجود اسنپ‌بک در برجام، بنگاه‌های اروپایی و امریکایی نمی‌خواستند ریسک کنند.

فروپاشی اقتصاد روسیه در 18 ماه

او که دستی هم در بانکداری دارد در پاسخ به پرسش خبرنگار انصاف نیوز درباره دلایل تفاوت عملکرد اقتصاد ایران و روسیه در مواجهه با تحریم گفت: کسانی که می‌گویند باید روسیه را در مدیریت تحریم الگو قرار دهیم این واقعیت را از یاد برده‌اند که روسیه فقط تحریم‌های اولیه را تجربه کرده و حتی یکی از تحریم‌های ثانویه را هم نداشته است.

امیری ادامه داد: تحریم‌های اولیه می‌گوید شرکت‌های امریکایی و شهروندان امریکایی حق ندارند با ایران تجارت کنند. این از زمان آقای کلینتون بود. گفتند اقتصاد ما 20 درصد اقتصاد دنیاست ولی نه فرش ایران را می‌خواهم، نه پسته ایران را و نه نفت ایران را. این تحریم‌های اولیه بود. کسانی مانند ریچارد نفیو آمدند و گفتند نه، این فایده ندارد و راه‌های دورزدنش خیلی زیاد است. رفتند سراغ مبادلات بانکی. هر تراکنشی را بردند زیر ذره‌بین و به 200 بانک جهان گفتند اگر با ایران هر تراکنش مالی را تعریف کنی، دیگر دور امریکا را باید خط بکشی.

امیرعلی امیری گفت: غیر از ال‌سی و سوئیفت و بانک، کشتی‌رانی را هم بستند. هر مبادله‌ای با ایران را ممنوع کردند. معلوم هم بود که یک بنگاه هندی یا چینی یا اروپایی بین تجارت با ایران یا تجارت با امریکا، دومی را انتخاب می‌کند.

این فعال اقتصادی ادامه داد: روسیه یک دانه از این تحریم‌ها را هم نداشته است. گازش را اروپا نمی‌خرد، به هند می‌فروشد. به چین می‌فروشد. من به شما قول می‌دهم اگر یکی از این تحریم‌های ثانویه را برای روسیه اعمال کنند، حداکثر ظرف 18 ماه اقتصادش از هم می‌پاشد.

هیچ‌کس جنگ نمی‌خواهد جز یک نفر

آقای امیری در پیش‌بینی آینده روابط ایران و امریکا، ضمن ابراز خوش‌بینی به نتیجه مذاکرات گفت: ذهن آقای ترامپ بر اساس هزینه فرصت شکل گرفته است. باورش این است که باید به اقتصاد امریکا رونق بدهد و از حجم بدهی خارجی‌اش بکاهد. در سفرش به خاورمیانه هم دیدید که آمد و فروخت! فقط فروخت!

او گفت: چنین آدمی قطعا جنگ نمی‌خواهد و با توجه به برنامه‌اش برای خاورمیانه، قطعا بی‌ثباتی هم نمی‌خواهد. ایران هم جنگ و بی‌ثباتی نمی‌خواهد. کشورهای منطقه هم. احتمالا فقط یک نفر است در این منطقه که جنگ می‌خواهد اما نتانیاهو هم دیگر مثل سابق بر دولت ایالات متحده تاثیرگذار نیست.

او در پایان گفت: بر اساس همه آن‌چه آمد به نظرم یک فرصت طلایی برای جهش‌دادن به اقتصاد ایران در دسترس است. با یک تغییر تاکتیک، ایران می‌تواند موقعیت خود در ژئواکونومی جهانی را تثبیت کند. بنابراین کشوری که منابع هیدروکربنی عربستان و نیروی انسانی ترکیه را در اختیار دارد، به قدرتی بی‌رقیب در خاورمیانه تبدیل می‌شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مچکرم انصاف …از این به بعد دنبالت میکنم …..این خوب بود …اصلاحات عمیق اقتصادی واقعا لازمه ….از گمرک تا …..

  2. تخم لق “سوبسید” در ایران، مشکل اساسی اقتصاد کشور است که با آن ضعف یا سوء مدیریت و فساد گسترده را توجیه می کنند. آخر دولت کدام سوبسید را به ملت می دهد؟ قبض های بی حساب و کتاب آب و برق و تلفن و گاز و اینترنت تا بهای کالاهای مصرف و اساسی مردم را محاسبه کنید. بانک ها هزینه تراکنش می گیرند بی حساب و کتاب و توجیه منطقی! مالیات های کمر شکن و… اگر هم منظور سوبسید روی قیمت بنزین است که با بی ثباتی بازار ارز و بهره برداری دولت و شبکه بانکی از ان، نمی توان قیمت واقعی آن را تعیین کرد. واقعیت این است که ملت ایران با نابودی ارزش پول ملی دارد به حکومت یارانه می پردازد. دولت بدهکار ملت است و باید این بدهی را حساب کند نه آنکه طلبکار باشد. کارشناس شما هم اگر توان ارائه راه حل برای اقتصاد فشل کشور ندارد، به او تذکر بدهید توپ را بی خودی تو زمین مردم نیاندازد و ماله کشی نکند. تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا