خرید تور تابستان

سخنگوی دین کجا و شمشیر بر شاهرگ ایمان و یا دلالی شخصیت‌ها کجا؟!

به گزارش انصاف نیوز، حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه در آستانه ی ماه محرم در یادداشتی نوشت:

تردیدی نیست که «گفتار» نسبت به «نوشتار» تأثیر مهمتری بر نهان انسان دارد و گاه این تأثیر بر نفوس می تواند اعجاب برانگیز باشد که فرمود: «ان من الکلام لسحر» همانطور که «سحر و جادو» خرق عادت به حساب می آید چه بسا یک سخن و یک کلام هم مستمع خود را مسحور خویش نماید.

استاد مطهری در اهمیت نقش سخنوران می نویسد:
«مُبلّغ از مرجعیت کمتر نیست». (مجموعه آثار ۱۷/۴۱۲)

و در بیانی دیگر بر این باور است که:
«مقام منبر از مقام قلم بالاتر است و از شأن ائمه بوده والبته در روزگار ما برعکس شده»(همان ۳/۳۲۷)

امّا بایدها و نبایدهادر سخنرانیها

۱) خلوص و نه فلوس

توجّه به منافع دنیوی که احیاناً از کنار سخنرانی ها می تواند ظهور و بروز داشته باشد، رذائلی مانند «شهرت و ریاست» یا «ثروت و پول»است.

به قول استاد مطهری:
«عیب بزرگ خطابه و منبر در عصر ما این است که حرفه و کسب است». (یادداشتها ۳/۳۲۵)

جای بسی حیرت و تأسف است که گاه می شنویم تبلیغ دینی نردبام رسیدن به مسئولیت های سیاسی ـ اجتماعی می شود یا مُبلّغ (به اصطلاح دینی) قبل از ایراد سخنرانی برای دریافت وجه یا وجوه «شماره حساب بانکی» ارائه می کند!!

۲) ادب گفتاری

حضرت باقر (ع) ادب گفتاری راعنصری اصلی و کلیدی یک «فقیه و عالم» می داند:
«انا لا نعد الرجل فقیهاً عالماً حتی یعرف لحن القول» (الحیاه ۲/۲۴۱)

و علامه طباطبائی بر این باور است:
«اول واجب بر مبلّغان ادب است». (المیزان ۱۴/۱۵۵)

سوء ادب و زبان خشن و آزار دهنده، که گاه زبان به «بی ادبی و فحاشی» باز می شود و گاه به «نفرین و لعن» و گاه دیگر به «تکفیر و تفسیق» است که حضرت امام (ره) از آن، تعبیر به «لسان لجن» کرده است.

فریاد استاد مطهری از دست آن دسته از مبلغان و سخنرانانی بلند است که از قدرت دین سوء استفاده می کنند و زبان به:
«هو و تکفیر بر علیه دیگران باز می کنند بزرگترین ضرب بر پیکر دین و مذهب به سود ما دیگری وارد می کنند». (مجموعه آثار ۱/۴۹۱ ـ یادداشت ۲/۳۲۸)

اینان همان متهتک هایی هستند که رسول معظم اسلام (ص) فرمود: کمر مرا شکسته ­اند. (امالی صدوق / ۱۶۸) .

و اینان به جای «ادع الی سبیل ربک …» که عقل و موعظه و زیبا گفتاری است «ادع الی السیف» هستند که زبانشان شمشیر برّانی است که بر شاهرگ ایمان و معرفت مردمان مؤمن می نهند و خلاصه اینان می خواهند به گمان توهمی خویش «برای خاطر دین، بی دینی کنند» (ر.ک :مجموعه آثار استاد مطهری ۱۶/۱۱۱ و ۱۸۰)

۳) سخن گوی دین و نه بلندگوی اشخاص و اصناف

«باید» دیگر در مقام سخنوری و تبلیغ دینی شناخت و توجه به مسوولیت و رسالت خویش است که همه سخن در آیه جمع است:
«الذین یبلغون رسالات الله یخشونه و لا یخشون احداً الا الله» (احزاب / ۳۹)

به این معنا که مُبلّغان واقعی فقط و فقط به «مسئولیت الهی» خویش می اندیشند و به احدی توجه نداشته و هیچ گاه «زید و عمرها» نمی توانند مبداء اراده و نقش آفرینیشان باشند. این مُبلّغان واقعی دین هادی اجتماع و پیشرو در اهداف بلند الهی هستند و از آن رهگذر که همه همّ و غم­شان شناخت و ادای مسئولیت خویشتن در راستای تبیین معارف و بیان مسئولیت ها و نیازهاست و بس (ر.ک: یادداشتهای استاد مطهری ۱۰/۲۸۱ – ۳/۳۲۴ به بعد)

آنانی که از اهداف دنیوی مانند «ساخت و پاخت ها» و یا تبلیغ «زید و عمروها» فارغ گشته ­اند می توانند با شامه قوی خود حوادث آینده را پیش بینی و حوادث جاری را به خوبی رصد کنند و با یک رواشناسی و جامعه شناسی دقیق، بهترین ها را در جهت تقویت ایمان و معرف به جامعه عرضه کنند.

درست برعکس، کسانی که «سخنگوی دین» بودن را به «بلندگوی زید و عمر» تبدیل کرده و از بدبختی های مسلمین در غلفت بسر می برند و برای ادامه خواب زدگی خود و تخدیر و اماته دیگران متوسل به تقویت جهات عوامّی مردم بوسیله نقل قصه های غیرواقعی یا نقل خواب های عجیب و غریب همراه با گریه های دروغین شده! و متاسفانه یک دفعه می شوند «خطیب شهیر اسلام»!

اینان کسانی هستند «دلّال شخصیت ها» و یا «سینه چاکان احزاب و باندهای سیاسی» می شوند.

و به قول استاد مطهری:
«کسانی که برای شخصیت های روحانی و یا سیاسی و یا بازاری و حتی برای یک صاحب رساله … منبر را مرکز دلّالی شخصیت ها و اغراض خصوصی قرار می دهند و بسیار خیانتکارند» (یادداشتها، استاد مطهری ۳/۳۴۹)

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مبلغی بالای منبر در توصیف پل صراط میگفت که از مو باریک تر است و از شمشیر تیزتر ، مومنی از پای منبر گفت ، بگو راه نیست و خلاص !
    حکایت باید و نبایدهای شهید مطهری !

  2. این سنت و فرهنگ نهادینه شده که نمیتوان از خود نظری را بیان کرد ،
    بدون ارجاع دادن به ذکر منابع و نقل قول بزرگان و حدیث و…..
    نوشته جناب هادی سروش میتواند نمونه بارز آن باشد .
    زمانی که انسان به رشد فکری ، شناخت و جهان بینی دست پیدا میکند
    و با تجزیه و تحلیل به مسائل میپردازد ، طبیعی است که سخنان و نظرات وی با بسیاری از بزرگان در حوضه های مختلف ، نزدیک و یا همانند باشد .
    گویا ما قادر به این نیستیم نظر خود را رک و راست ، بدون دغدغه بیان کنیم ، باید دلیل و مدرک بیاوریم و نقل قول از بزرگان و ذکر منبع و ….
    تا بتوانیم اجازه ورود پیدا کنیم و از دست و زبان تند روها در امان بمانیم .
    تصور کنیم نوشته جناب هادی سروش نظر خوشان بود ( که البته چنین است ) ، بدون نقل قول از مرحوم مطهری و دیگر بزرگان و دیگرمنابع ،
    چه میشد؟؟
    هیچ سایتی و نشریه ای پیدا نمیشد که آنرا انتشار دهد و احتمالا خود شخص ایشان هم در امان نبودند.
    یک نمونه کوچک از خودم بعنوان یک مخاطب :
    اکثر نظامیان رد بالای ما تقریبا همه روزه در مورد سیاست داخلی و خارجی ، اقتصاد و دین و جامعه و حجاب و ورزش و موسیقی و هنر ……….. نظر میدهند که بعضی موارد همراه با اخطار و تهدید است.
    در این رابطه دوست داشتم انتقاد خود را بیان کنم و کامنتی کوتاه بنویسم . با شناختی که از جو حاکم بر نشریات داشتم مجبور شدم
    با گفته امام ( ره ) که نظامیان نبایستی در سیاست و امور دیگری غیر مسائل نظامی دخالت کنند …. شروع کنم و تقریبا به همین بسنده کنم .

  3. درود بر شما.با امدن ماه محرم همه جاي كشور شور حسيني گرفته است.محرم ماهي ست كه خاندان حسين در مقابل سپاه يزيد قرار گرفته است.متاسفانه مداحان ما در هياتها كمتر به اهداف نهضت كربلا مي پردازند.ولي شعور حسيني خيلي والاتر از شور حسيني است. برخی مداحان ما با بكار بردن كلمات سخيف ارزش و اهداف شهادت و امام حسين را به پائين ترين حد خود تنزل مي دهند. اميد است كه باريتعالي ما را در شناخت راه حسين ياري نمايدكه ظالم كيست و مظلوم كيست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا