با يه دوره شبونه، اينهمه شاخ و شونه!
«سپهر» از مخاطبان انصاف نیوز در کامنتی با عنوان «با يه دوره شبونه، اينهمه شاخ و شونه!» درباره ی متن با عنوان «شاسگول ها!» [لینک] نوشت:
چند چيز هست كه «خرده» شون مايه شرمساريه معمولاً! خرده سواد يا خرده فرمايشات كسى رو در نظر بگيريد مثلاً! اگر هزارتا از اونها رو پيش يا روى هم قرار بدى باز افاقه چيزى نميكنه! درست مثل خرده پول يا پول خرده كه همين حكم رو داره!
مصيبت اونجاست كه اين خرده خاصيت ها يكجا جمع بشن احياناً، مثلاً خرده مقاله نويس خود شيفته اى رو مجسم كنيدكه تقريباً پنج شش دهه از عمرش سپرى شده اون وقت اين بابا فقط توفيق گذروندن يه دوره پنج – شيش ماههِ رو داشته در بلاد غرب! حالا چطور اين نخبه سر از فرنگستون درآورده يا گوى رقابت از اقران ربوده يا اينكه چطور صرف نفس كشيدن در دوره اصلاحات براى بعضى ها تبديل به كوه خير شده جاى خودش اما بدبختى اونجاست كه با همين دوره شبونه طرف يهو احساس «بلوغ آكادميك» بهش دست بده و از صبح تا شب مثل جوونك هاى تازه بالغ فقط مشغول متلك گوئى به اجناس مخالف باشه! غافل از اينكه اين احساس اصلاً حقيقت نداره! يعنى زمينه بروز و ظهورش اصلاً وجود نداره، بيخود طرف احساس بلوغ ميكنه / ولو زودرس! / چه بسا رجالگى را عمداً با رجوليت عوضى گرفته!
چطور بگم آدم بى مايه درست مثل خروس بى خ…است! هنر هر دو فقط قُدقُد سر دادن و سينه سپر كردنه! فلك زده نميدونه اين كه ازش سر ميزنه نه اظهار فضل كه فضله افزائيه در واقع!
در هر صورت اگر جاى مخاطبين خاص اين فحش نامه بودم نه تنها نمى رنجيدم، / چون اصولاً اشتباه امنيتى تنها از كسانى قابل اغماض نيست كه خودشون اصطلاحاً «اين كاره» باشند بقول بعضى ها! / بلكه مثل اون حاج آقاى خدابيامرز در خيابون هم، صله اى از راه دور حواله اش ميكردم!
انتهای پیام