تنهایی بر اثر درک نکردن دیگران | مصطفی ملکیان
مصطفی ملکیان، فیلسوف اخلاق، در کانال تلگرامی خود نوشت: «بعضی اوقات، انسان احساس میکند آنچه را که در درونش میگذرد، کسی ادراک نمیکند. این مطلقاً معنایش آن نیست که او برای کسی نمیگوید یا نمیخواهد برای کسی بگوید یا نمیتواند برای کسی بگوید، بلکه مراد این است اگر هم بخواهد یا بتواند بگوید، کسی فهم نمیکند که او دارد چه میگوید. معمولاً کسانی که یا ازلحاظ ذهنی یا ازلحاظ عاطفی یا خُلقی، پیشرفتهتر از دیگران باشند، چنین چیزی را احساس میکنند.
تنهایی ذهنی
تنهایی ازلحاظ ذهنی، مثال خیلی سادهاش این است که فردی یک ذهن خیلی قوی دارد و چیزی را کشف میکند که باید 200 سال بگذرد تا دیگر انسانها آن را درک و باور کنند و الان کسی آن را درک نمیکند. این نوع «تنهایی» را معمولا نوابغ دارند که به خاطر پیشرفت ذهنیشان، کسی سخن آنها را ادراک نمیکند و مردم فکر میکنند که اینها دیوانهاند؛ چراکه سخنانی خیلی خلاف عرف میگویند.
تنهایی عاطفی
تنهایی یک وقت هم از لحاظ عاطفی است؛ یعنی برای کسی هست که عاطفۀ خیلی شدیدی دارد. اموری را احساس میکند که اگر برای کسی بگوید، درک نمیکند. هستند افرادی که واقعاً برای یک بچهگنجشک سرماخورده که گوشهای افتاده، به شدت دل میسوزانند و اگر این را برای کسی نقل کنند، به آنها چه میگویند؟!
تنهایی خُلقی
نوع دیگر تنهایی ازلحاظ خلقی است؛ یعنی شخص یک اخلاقیات متعالی دارد که وقتی اینها را برای کسی بازگو کند، درک نمیکنند. فرض کنید شخصی در بیابان در حال قدم زدن است و دوستش به او شکلاتی تعارف کند، کاغذ شکلات همچنان در دست اوست و مترصد آن است که سطل آشغالی پیدا کند و کاغذ را در آن بیندازد. این واقعاً یک امر خلاف متعارف است؛ اما یک انسان اخلاقی ممکن است تا این حد، حساسیت نشان دهد، و بنده میشناختم افرادی را که اگر یک چنین حالتی برایشان پیش میآمد، واقعاً وضع روحیشان را از دست میدادند! حتی در بیابان هم اگر پوسته چیزی را پرت میکردند، تا یک مدت عذاب وجدان داشتند. حالا یک انسان روزی پانصد انسان میکُشد و عین خیالش نیست و یک انسان هم بدینگونه!
چقدر پیشرفت از لحاظ خُلقی حدناپذیر است، چقدر امور ظریف و لطیف وجود دارد! گاهی وقتها انسان بهحدی ازلحاظ اخلاقی جلو میرود که واقعاً به نظر من و شما با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست؛ چراکه عقل و منطق من و شما در همین حد زندگی روزمره است. یک چنین انسانهایی آنچه را که در درونشان میگذرد و احساس میکنند، کسی ادراک نمیکند. این یک نوع تنهایی است که انبیا، عالمان اخلاق و عرفا، بسیاری از تنهاییهایشان از این مقوله است.»
منبع: درسگفتار تأثیر دین در منش آدمی
انتهای پیام