خرید تور تابستان

یادداشت زیدآبادی درباره‌ی «قهرمان» اصغر فرهادی

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نگاهی به فیلم اصغر فرهادی؛ داستان قهرمانیِ کاکوی ساده‌دل» نوشت:

از پله‌های داربستی بلند، بالا می‌رود و هنوز نفسی تازه نکرده مجبور است از آنها پایین بیاید. فیلم قهرمانِ اصغر فرهادی با این صحنۀ نمادین آغاز می‌شود و ادامه می‌یابد.

داستان، داستان یک کاکوی ساده‌دل و سلیم‌النفس شیرازی است که جبر روزگار او را به افلاس کشانده و سر از زندان در آورده است.

راهی نه چندان شرافتمندانه برای رهایی کاکو از زندان فراهم می‌آید اما او تسلیم وسوسه نمی‌شود و راه خیر را به بهای ماندن در زندان در پیش می‌گیرد. با این حال، پنداری او در ضمیر ناخودآگاهش علاقمند است که کارِ خیرش علنی و بر ملا شود. همین نکته زمینه را برای مشهور شدنش در فضای رسانه‌ای تا سرحد یک قهرمان فراهم می‌کند. او اما برای قهرمان شدن مجبور است جزئیاتی از ماجرای پیش آمده را متفاوت از امر واقع وانمود کند و همین جزئیات نادرست چنان گریبان او را می‌گیرد که نه فقط موقعیت قهرمانی بلکه صداقتش نیز با تردید روبرو می‌شود.

فیلم قهرمان مانند دیگر فیلم‌های فرهادی داستانی مربوط به موقعیت‌های بغرنج در زندگی روزمرۀ افراد عادی جامعه است، موقعیت‌هایی که تناقض‌های اخلاقی آدمیان را به نمایش می گذارد و قضاوت در مورد آنها را برای مخاطب دشوار می‌کند. در فیلم قهرمان این موقعیتِ بغرنج با کارکرد شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی پیوند می‌خورد و اثرات این تکنولوژی جدید بر زندگی آدمیان در جماعتی خودنما و نابهنجار و مسئولیت‌ناشناس عیان می‌شود.

فیلم در محیطی طبیعی و بدون اغراق‌های مرسوم در فیلم‌های ایرانی جریان می‌یابد.
شرایط زندان و رفتار مسئولان آن، فضای خانواده‌های ایرانی، اخلاقیات مردم و مشکلات اقتصادی فراروی جامعه، کم و بیش همانگونه نمایش داده می‌شود که هست و این بزرگترین حُسن آثار اصغر فرهادی است که تسلیم افسرده‌سازی تمام عیار از عمومِ مردم جامعه و یا عادی نشان دادن آن نمی‌شود.

بازی بازیگران هم عموماً جذاب و درخشان است بخصوص بازی امیر جدیدی که چنان طبیعی و صمیمی و منطبق با شخصیت کاکوست که گویی فقط او برای ایفای این نقش آفریده شده است.

خلاصه فرهادی بار دیگر اثری خلق کرده است که تماشاگر را در برابر یکی دیگر از بغرنجی‌های شرایط انسانی و این بار نوعی بغرنجی مضاعف قرار می‌دهد و او را به فکر وا می‌دارد و البته محزون می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا